ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه استانها- مهدی سرتاج *: در دنیای پرهیاهوی هنر و فرهنگ، جشنوارههای سینمایی بهعنوان رویدادی برجسته، جلوهگاه خلاقیت و تبادل ایدهها به شمار میآیند. این جشنوارهها نهتنها محلی برای نمایش آثار هنری هستند، بلکه بهعنوان پل ارتباطی میان فرهنگها، ملتها و سینماگران مختلف عمل میکنند. در این یادداشت، به تحلیل اهداف برگزاری جشنوارههای سینمایی و بررسی جشنواره فیلم فجر بهعنوان مهمترین رویداد سینمای ایران خواهم پرداخت و در ادامه به چالشها و فرصتهای موجود در این زمینه نظر خواهم انداخت.
اهداف و کارکردهای جشنوارههای سینمایی
جشنوارههای سینمایی از دیرباز بهعنوان بستری برای شناسایی، ارزیابی و تقدیر از آثار سینمایی شناخته شدهاند. این رویدادها با اهداف متعددی برگزار میشوند که در زیر به برخی از آنها اشاره خواهم کرد:
١_ نمایش و ارزیابی آثار جدید: در جشنوارههای سینمایی، آثار تازه سینماگران به نمایش گذاشته میشود و با حضور منتقدان و مخاطبان، ارزیابی میشود. این بازخوردها میتواند به فیلمسازان در بهبود کیفی آثارشان کمک کند و زمینهساز نوآوریهای هنری شود.
٢. ترویج فرهنگ و هنر: جشنوارههای بین المللی بهعنوان فرصتی برای معرفی فرهنگ و هنر یک ملت به جهانیان عمل میکنند. با گردهمآوری فیلمسازان و هنرمندان از نقاط مختلف جهان، این رویدادها میتوانند به تبادل فرهنگی و فهم متقابل میان ملتها کمک کنند.
٣. ایجاد فضای گفتگو و تبادل نظر: جشنوارهها فضایی را برای گفتگو و بررسی مسائل روز سینما و جامعه فراهم میآورند. این گفتگوها میتواند به بروز تفکرات جدید و تحولات در عرصه سینما منجر شود.
۴. تقویت اقتصاد سینما: برگزاری جشنوارههای سینمایی به عنوان بستری برای فروش و توزیع آثار، نقش مهمی در تقویت اقتصاد سینما ایفا میکند. فیلمهای برگزیده جشنوارهها معمولاً موفقیت بیشتری در گیشه دارند و این میتواند زمینهساز اشتغالزایی در این صنعت باشد.
جشنواره فیلم فجر؛ شناخت و ارزیابی
جشنواره فیلم فجر، بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی و هنری در ایران، سالانه در بهمنماه برگزار میشود و به بررسی و نمایش آثار سینمایی تولیدشده در سال گذشته میپردازد. این جشنواره، بهدلیل حضور گسترده هنرمندان، تهیهکنندگان و منتقدان، بهعنوان یک معیار مهم برای ارزیابی سینمای ایران به شمار میآید. اما در این میان، مقایسه آن با جشنوارههای بینالمللی میتواند روشنگر بسیاری از زوایای پنهان آن باشد.
مقایسه جشنواره فیلم فجر با جشنوارههای جهانی
جشنوارههای بزرگ جهانی نظیر کن، ونیز و برلین، همواره فضایی برای نمایش آثار برتر سینما در سطح بینالمللی فراهم میکنند. اما این در حالی است که جشنواره فیلم فجر عمدتاً متمرکز بر سینمای داخلی ایران است و از این رو، با چالشهایی در مقایسه با جشنوارههای بینالمللی روبهرو بوده و به برخی محدودیتها دچار است.
١_ دامنه تأثیرگذاری و تنوع آثار: جشنوارههای بینالمللی بهدلیل امکانات و تسهیلات گسترده، میتوانند آثار متفاوتی از فرهنگها و کشورهای گوناگون را به مخاطبان ارائه دهند. این در حالی است که جشنواره فیلم فجر بیشتر بر روی آثار ایرانی متمرکز است و از تنوع آثار جهانی با وجود بخش بین الملل که به صورت مستقل برگزار میگردد، کم بهره است.
٢_ کیفیت آثار: کیفیت آثار نمایش داده شده در جشنوارههای بینالمللی معمولاً بسیار بالاتر است و این جشنوارهها به دلیل قبول آثاری از سینماگران منتخب در وسعت جهانی، به شناسایی استعدادها و نوآوریهای جدید کمک میکنند. در حالی که جشنواره فیلم فجر بهواسطه محدودیتهای خاص فرهنگی و سیاسی، با چالشهایی در کیفیت آثار روبهرو میباشد.
٣_شفافیت و مدیریت: ساختار پویا و شفاف جشنوارههای بینالمللی، به برگزاری موفق یک رویداد کمک میکند. نواقص مدیریتی و فقدان هماهنگی در سیاستگذاریهای جشنواره فیلم فجر بر کیفیت برگزاری آن تأثیر عمیقی دارد.
۴_ جریان سازی: جشنوارههای جهانی عمدتاً با آثارشان شبکه اکران سینمای جهان را تأمین و موجب ایجاد موجی در سینمای جهان میشوند این در حالی است که جشنواره فیلم فجر با توجه به دارا بودن بخش بین الملل نه تنها تأثیری در این فرایند جهانی ندارد بلکه در جریانسازی اکران داخلی هم کارکرد خود را از دست داده است.
چالشهای پیشروی جشنواره فیلم فجر
چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، همچون دورههای قبل، بهواسطه برخی چالشها و تنگناهای مدیریتی، تاکنون نتوانسته آنطور که باید در عرصه سینمای کشور تأثیرگذار باشد. یکی از نگرانیها در این دوره، چالشهای انتقال قدرت در دولت جدید بود که متأسفانه بر کیفیت کلی آثار و جذابیت جشنواره تأثیر گذاشت. آثارچهل و سومین دوره جشنواره محصول دوران مدیریتی و سیاستهای سازمان سینمایی دوره ریاست محمد خزاعی است.
اختلاف دیدگاهها میان برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجرو سینماگران همچون سایهای سنگین به دنیای سینما سایه انداخته و دل سینماگران و علاقهمندان را به درد میآورد. این عدم همسویی نه فقط بر کیفیت و تنوع آثار تأثیر میگذارد، بلکه مرزهای ارتباطی را در دنیای هنر شکسته و فضا را برای احساس ناامیدی و سردرگمی فراهم میآورد.
از سویی دیگر، بحرانهای اقتصادی جامعه مانند طوفانهایی بیرحم، بر فرآیند تولید و اکران فیلمها سایه افکنده و باعث کاهش روحیه و انگیزه در خلق آثار برجسته توسط سینماگران میشود. در این میان، وضعیت نامساعد خانه سینما بهعنوان یکی از چالشهای اساسی، سالهاست که هنرمندان را در میانه موانع قانونی و حواشی متعدد به سرنوشتی غمانگیز دچار کرده است. این نهاد، بهجای شکلدهی به فضایی امن و سازنده، خود در تلاشی دائمی برای مدیریت ازهمگسیختگی و بیثباتی گرفتار آمده است.
برای آنکه سینماگران بتوانند در عرصه تولید آثار سینمایی با شتابی نو و خلاقیتی شگفتانگیز حرکت کنند، نیازمند نظام صنفی قدرتمند و قانونی هستند. این سیستم میتواند بستر لازم را برای برقراری امنیت و آرامش فراهم آورد و به آنان این امکان را بدهد که با امید و شوق، به جهانی جدید از روایتها و داستانها قدم بگذارند. با اتحاد و همدلی در بین هنرمندان، میتوان به نقطهای روشنتر و پویاتر از دنیای سینما رسید.
لزوم نهادینهسازی سیاستگذاری فرهنگی در سینما
برای تقویت و برگزاری جشنوارهای مؤثر، به یک ساختار مدیریتی منسجم و سیاستگذاری فرهنگی نیاز داریم. این مسأله نهتنها به کیفیت برگزاری جشنواره کمک میکند بلکه فضای سینمای کشور را تقویت خواهد کرد.
در دنیای پرشتاب سینما، تقویت زیرساختها بهعنوان یک ضرورت انکارناپذیر سر بر میآورد. ایجاد محیطها و زیرساختهای علمی و فرهنگی میتواند مشعلدار پرورش استعدادهای نوظهوری باشد که در گمنامی و تاریکی، به انتظار فرصتهایی برای درخشش نشستهاند. سینماگران جوان، با چشمانی مشتاق و قلوبی سرشار از خلاقیت، نیازمند دریافت آموزشهای تخصصی و دسترسی به امکاناتی هستند که به آنان کمک کند تا ایدههای خلاقانه و نوین خود را به منصه ظهور برسانند.
این امر بهتنهایی کافی نیست؛ ارتباط سینمای ایران با جشنوارههای معتبر جهانی نیز باید بهعنوان یک الویت در نظر گرفته شود. برقراری تعاملات سازنده و گرم با محافل جهانی، به ویژه جشنوارههای بینالمللی، فرصتی طلایی برای تبادل تجربیات و کسب آموختههای جدید فراهم میآورد. بر این اساس، سینماگران ایرانی میتوانند از موفقیتهای جهانی الهام گرفته و در مسیر رشد و اعتلای سینمای ملی، گامهای مؤثری بردارند.
علاوه بر این، حمایت از آثار با کیفیت و ارزشمند نیز باید در کانون توجه مدیران عرصه سینما قرار گیرد. دستاندرکاران این حوزه باید در پی شناسایی و معرفی آثار فاخر باشند و جشنوارهها به محلی برای پرورش استعدادهای درخشان و بروز شایستگیها تبدیل شوند. چنین حمایتی، نهتنها نشان از احترامی عمیق به هنر سینماست، بلکه میتواند به پاسداشت فرهنگ و تمدن این سرزمین نیز بینجامد. در نهایت، پیوند این سه مؤلفه، تقویت زیرساختها، تعامل با دنیای سینما و حمایت از آثار باکیفیت، مسیری روشن و امیدبخش را برای سینمای ایران میگشاید و موجب تعالی و پیشرفت آن میشود.
*منتقد سینما