ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگاراقتصادی خبرگزاری تسنیم, بیکاری پنهان و افزایش نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی به یکی از چالشهای مهم اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده است. بسیاری از جوانان پس از سالها تحصیل در دانشگاهها، نهتنها موفق به یافتن شغل مناسب با رشته تحصیلی خود نمیشوند، بلکه برخی از آنها به کارهایی خارج از تخصص خود روی میآورند یا به ناچار در خانه میمانند.
بیکاری پنهان به وضعیتی اطلاق میشود که فرد شاغل به نظر میرسد اما در واقع بهرهوری و استفاده از تواناییهایش در حداقل ممکن است. برای مثال، فردی با مدرک مهندسی که در شغلهای غیرمرتبط مانند فروشندگی یا رانندگی مشغول است، نمونهای از بیکاری پنهان محسوب میشود. این نوع بیکاری به دلیل نبود فرصتهای شغلی متناسب با تخصص، عدم تعادل میان عرضه و تقاضای نیروی کار و ضعف در برنامهریزیهای آموزشی و اقتصادی ایجاد میشود.
*سهم 43.1 درصدی فارغالتحصیلان از جمعیت بیکار کشور
طبق گزارش جدید مرکز آمار ایران، در پاییز 1403سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران 43.1 درصد بوده است. بررسی تغییرات این شاخص نشان میدهد که نسبت به فصل مشابه سال قبل 0.3 درصد افزایش داشته است.
در پاییز 1403 سهم جمعیت شاغل فارغالتحصیل آموزش عالی از کل شاغلان 26.9 درصد بوده است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بالاتر است. بررسی تغییرات این شاخص نشان میدهد که نسبت به فصل مشابه سال قبل 0.6 درصد کاهش یافته است.
طبق گزارشهای رسمی، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی بالاتر از میانگین نرخ بیکاری عمومی است. رشتههایی مانند علوم انسانی، هنر و برخی گرایشهای فنی و مهندسی بیشترین میزان بیکاران را دارند. دلایل این موضوع در چند عامل از جمله عدم تطابق آموزش دانشگاهی با نیازهای بازارکار,رشد نامتوازن رشته های تحصیلی, کاهش فرصت های شغلی و رکود اقتصادی ,نبود مهارت های عملی و کارآفرینی در میان فارغ التحصیلان دنبال می شود. بسیاری از مهارتهایی که در دانشگاهها آموزش داده میشود، کاربرد عملی چندانی در بازار کار ندارد.افزایش ظرفیت دانشگاهها بدون توجه به نیازهای بازار کار، موجب شده تا عرضه نیروی کار متخصص در برخی رشتهها بیش از تقاضا باشد.همچنین بسیاری از شرکتها و بنگاههای اقتصادی به دلیل مشکلات اقتصادی قادر به جذب نیروی جدید نیستند.از سوی دیگر بسیاری از دانشجویان در طول تحصیل، مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار را کسب نمیکنند و این موضوع شانس اشتغال آنها را کاهش میدهد.
به اعتقاد کارشناسان از جمله پیامدهای بیکاری پنهان و بیکاری فارغالتحصیلان را می توان افزایش مهاجرت نخبگان، کاهش انگیزه جوانان برای ادامه تحصیل، گسترش فقر و مشکلات اجتماعی مانند افزایش سن ازدواج و کاهش نرخ زاد و ولد عنوان کرد.
*دانشآموختگان کشور مهارت و دانش کافی دارند
علی باقر طاهرینیا، معاون وزیر علوم درباره وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان و نیازسنجی بازار کار برای کاهش این نرخ بیکاری گفته است: اگر بخواهیم نیاز بازار کار و جامعه را محاسبه کنیم و براساس آن نیاز دانشجو تربیت کنیم، این صرفاً برای رشتهها و حوزههایی است که از محل منابع دولتی تحصیل میکنند.
وی افزود: به طور روشن اگر میخواهیم دانشجو در دورههای روزانه بپذیریم ،قطعاً باید قبل از آن پیشبینی کرده باشیم که جامعه چه تعداد نیروی انسانی نیاز دارد و اعتباراتی که دولت برای دانشجوی روزانه تخصیص میدهد توجیه داشته باشد. اما سوال این است که چه تعداد از دانشجویان ما با هزینه شخصی خود تحصیل میکنند.
معاون وزیر علوم گفت: افرادی که با بودجه شخصی خود تحصیل میکنند، لزوماً به این صورت نیست که قبلاً برآورد کرده باشند جامعه به کدام تخصص نیاز دارد یا ندارد؟ اگر بخشی از جامعه ما برای دانش عمومی خود دوست دارد در رشته حقوق تحصیل کند و هزینه را خود پرداخت میکند آیا منطقی است که اجازه ورود به آنها ندهیم و امکان تحصیل را از آنها بگیریم؟
وی تاکید کرد: اگر میخواهیم نیروی انسانی برای اشتغال مشخص و برای تامین نیروی کار مورد نیاز دولت تربیت کنیم باید در بخشهایی هزینه کنیم که پیش از این توجیه شده باشد اما اگر بخشی از جامعه به دنبال ارتقای دانش و فرهنگ عمومی هستند و با هزینه شخصی خود می خواهند تحصیل کنند به نظر من سیاست باید آنجا گونه دیگری باشد.
طاهرینیا گفت: بنابراین ما باید دو سیاست داشته باشیم؛ نخست سیاست ما برای پذیرش دانشجو در حوزههایی که از منابع عمومی و دولتی تحصیل میکنند دقیقا باید نسبت مستقیم با نیاز جامعه داشته باشد. سیاست دوم برای آن بخش از جامعه که بر اساس علایق و تمایلات شخصی دیگری دنبال تحصیل هستند فرصت را از آنها نگیریم.
وی ادامه داد: در بحث اشتغال دانشآموختگان، معتقدیم دانشآموخته دانشگاه برای داشتن شغل باید مهارت کافی هم داشته باشد. اما تنها داشتن مهارت کافی نیست، بلکه باید بازار کار ظرفیت و کشش لازم برای جذب نیروی کار را داشته باشد.
طاهرینیا تصریح کرد: در فضایی که کسب و کار رونق دارد؛ تقاضا برای نیروی کار فراوان است در آن شرایط دانشآموخته دانشگاهی کار پیدا می کند اما در فضای رکود اقتصادی ماهرترین دانشجو هم برای اشتغال با مشکل خواهد داشت.
وی درباره نحوه رصد اشتغال دانش آموختگان گفت: رصد وضعیت دانشآموختگان ماموریتی است که از حدود 10سال پیش به موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی واگذار شده است و معتبرترین آمار در خصوص اشتغال دانشآموختگان را باید از این موسسه بخواهیم.
معاون وزیر علوم گفت: موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در تعامل با شبکه فرا دستگاهی مثل حوزه وزارت کار، سازمان مالیاتی، سامانه رفاه ایرانیان، بخش خصوصی و اصناف اطلاعات را جمع آوری میکند و دادههایی که اعلام میکند آمار حداقلی یقینی قطعی دانشآموختگان شاغل است و هنگامی که گفته میشود 51درصد دانش آموختگان، شاغل هستند افرادی را شامل می شوند که با کد ملی، آمار ثبتی و دقیق محل اشتغال، میزان درآمد آنها مشخص است و در بانک اطلاعاتی ما وجود دارد.
وی افزود: باید توجه داشته باشیم ممکن است برخی از فارغالتحصیلان ما شاغل باشند اما در بانک اطلاعاتی دادهای از آنها وجود نداشته باشد، بنابراین شاغل مورد نظر ما همان شاغل مودرنظر وزارت کار است که بیمهپرداز است، محل کار و درآمد مشخص دارد و حقوق بگیر است.
به گزارش تسنیم, یکی از انتقادهایی که در بحث اشتغال فارغ التحصیلان وجود دارد بحث عدم مهارت کافی دانش آموختگان دانشگاهی است. کارشناسان بازار کار معتقدند یکی از عوامل بیکاری این است که فارغ التحصیلان متناسب با نیاز بازار کار مهارت خود را به روز نکرده اند.
معاون وزیر در خصوص نحوه محاسبه اشتغال دانشآموختگان بیان کرده است: در سنوات گذشته آمار اشتغال دانشآموختگان را هر چهار سال یک بار اعلام میکردیم، زیرا فارغالتحصیل اگر مرد باشد باید دوره دو ساله سربازی را سپری کند و سپس فرآیند اشتغال که آزمون و استخدام را نیز بگذراند. برای همین منظور هر چهار سال یک بار نرخ اشتغال دانش آموختگان را منتشر میکردیم؛ اما اخیرا آن را به دو سال کاهش دادیم.
وی ادامه داد: پیشبینی میکنیم که با کاهش دوره انتظار اشتغال، درصد اشتغال نیز سیر نزولی داشته باشد که نباید نگران باشیم، زیرا فرد ممکن است در سال بعد وارد بازار کار شود.
طاهرینیا تاکید کرد: برای اشتغال دانشآموختگان باید به طور موازی دو خط را پیگیری کنیم؛ یک دانشجویی با دانش و مهارت بالا و به روز تربیت کنیم، دوم اینکه بازار ظرفیت جذب این دانشآموخته را داشته باشد.
وی بیان کرد: بسیاری از دانشآموختگان ما در بازار کار کشورهای دیگر مشغول به کار میشوند که این نشان از مهارت و دانش کافی آنها دارد و این موضوع برخی اظهارنظرها که مدعی هستند دانشآموختگان مهارت کافی ندارند را زیر سوال میبرد.
رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی گفت: آموزش عالی و دانشگاه، متولی تامین شغل برای دانشجو نیست بلکه متولی تربیت دانشجوی ماهر است و برای این کار اقدامات خوبی انجام شده است.
وی افزود: یکی از برجستهترین اقداماتی که پشتوانه خوبی برای وزارت علوم محسوب میشود، احکامی است که در برنامه هفتم توسعه پیشبینی شده است. بر اساس این برنامه، وزارتخانههای علوم و بهداشت مکلف هستند برنامه درسی دانشجویان را به گونهای بازنگری کنند که هر دانشجو در پایان تحصیل به مهارتی مرتبط با رشته تحصیلی خود و متناظر با نیاز بازار کار هم رسیده باشد تا نه تنها شاغل باشد بلکه شغل وی متناسب با تحصیلات دانشگاهی او باشد.
معاون وزیر علوم گفت: برای اینکه دانشجو میدان واقعی کار را ببیند نیاز داریم که کارفرمای بخشی خصوصی و دولتی استقبال کنند و دانشجو را بپذیرند. بنابراین با اجرای برنامه هفتم توسعه که تکلیف قانونی وزارت علوم است و با تقسیم کار ملی بین دستگاهها، آموزش مهارتی به گونهای اتفاق می افتد که دانشجو در دوران تحصیل به موازات دروس نظری که سپری می کند دوره کارآموزی و کارورزی را به گونهای سپری میکند که پایان تحصیل هم دانش تخصصی و هم مهارت کافی مرتبط با دانش تخصصی را داشته و امیدواریم فضای بازار و رونق کسب و کار نیز آمادگی داشته باشد تا این دانشجوی با مهارت مشغول کار شود.
طاهرینیا با اشاره به کاهش اقبال به تحصیل در دانشگاهها طی سالهای اخیر گفت: جمعیت مورد مطالعه برای تحصیل در دانشگاه بین 18تا 24 سال است، این جمعیت در سالهای اخیر تمایلی برای ورود به دانشگاه ندارند.
وی افزود: نکته مهم در خصوص اقبال اندک طیف سنی 18تا 24سال برای تحصیل در دانشگاهها این است که انتظار خانوادهها و واجدان شرایط تحصیل در دانشگاه از تحصیل، گاهی لزوماً اشتغال بود و وقتی این انتظار تامین نشود، انگیزه تحصیل از دست میرود بنابراین پیوند مستقیمی با موضوع اشتغال دارد.
معاون وزیر علوم بیان کرد: نکته دوم این است که گاهی برخی افراد به واسطه اینکه به شغلی دست پیدا کردند انگیزهای برای ادامه تحصیل ندارند. ما در خانوادهها شاهد هستیم بین شغلی که در دسترس دارند و تحصیل در دانشگاه ترجیح میدهند شغل داشته باشند تا تحصیل در دانشگاه.
وی ادامه داد: در بسیاری از دانشگاههای دنیا نیز وقتی دانشجو در دوران تحصیل کاری مرتبط با دانش و مهارت پیدا میکند، انگیزه برای ادامه تحصیل ندارد و به اشتغال روی میآورد مجموع این کار به نفع جامعه است که هر کسی متناسب با توانمندی و مهارت جایی که دوست دارد و موثرتر است حضور داشته باشد، لزومی ندارد که براساس سازماندهی که داریم حتما دانشجو باشد.
*بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی چالش جدی کشور
به گزارش تسنیم, کارشناسان می گویند درباره حل مشکل بیکاری فارغ التحصیلان باید اصلاح نظام آموزشی, توسعه کسب و کارهای نوپا و حمایت از استارتاپها, همکاری دانشگاه و صنعت و سرمایه گذاری در بخش های تولیدی و فناوری شکل بگیرد. بازنگری در سرفصلهای درسی و تقویت آموزشهای مهارتی و کارآفرینی میتواند به کاهش این مشکل کمک کند, ایجاد فرصتهای شغلی جدید و حمایت از نوآوری میتواند به جذب فارغالتحصیلان کمک کند.ارتباط بیشتر میان دانشگاهها و بخش خصوصی میتواند به تربیت نیروی کار متناسب با نیازهای بازار منجر شود و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار میتواند به کاهش بیکاری کمک کند.
بیکاری پنهان و بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی از چالشهای جدی کشور است که نیاز به برنامهریزی دقیق و اقدامات عملی دارد. با اصلاح ساختارهای آموزشی، توسعه مهارتهای کاربردی و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار، میتوان این بحران را مدیریت و مسیر اشتغال جوانان را هموارتر کرد.
انتهای پیام/