ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «در با تسلا؛ رسیدن به آرامش به وقت تیرهروزی» نوشته مایکل ایگناتیِف بهتازگی با ترجمه فرزانه طاهری توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.
مایکل ایگناتیف نویسنده اینکتاب، متولد ۱۹۴۷ در کاناداست که چند رمان و کتاب در کارنامه دارد. او برای مدتی بهعنوان کنشگر سیاسی فعالیت کرد و ۵ سال نماینده مجلس و سپس رئیس حزب لیبرال و اپوزوسیون دولت کانادا بود. چندسال هم رئیس دانشگاه اروپای مرکزی در بوداپست و مدتی را هم استاد تاریخ ایندانشگاه در وین بود.
ایننویسنده برای مطبوعات و نشریاتی چون نیویورک تایمز، نیویورک ریویو آف بوکز، لاندن ریویو آف بوکز و ... مطلب مینویسد و «زندگینامه آیزیا برلین»اش هم به قلم عبدالله کوثری به فارسی برگردانده شده است.
ایگناتیف میگوید فکر نوشتن اینکتاب سال ۲۰۱۷ که به فستیوال گروههای کُر در اوترخت دعوت شد به ذهنش رسید. او دعوت شد تا درباره عدالت و سیاست در کتاب مزامیر سخنرانی کند. چهار گروه کر در اینفستیوال بخشهایی از ۱۵۰ مزمور میخواندند و از او خواسته شده بود بین اجراها سخنرانی کند. در نتیجه با مزامیر آشنا شد و خود میگوید: آمده بودم درباره عدالت و سیاست سخنرانی کنم اما تسلا را کشف کردم؛ در واژهها، در موسیقی و در اشک حضار که نشان میداد خود را در آن بازشناختهاند.
مولف کتاب پیشرو درباره انگیزه خود از نوشتن اینکتاب میگوید: اینپروژه را آغاز کردم چون میخواستم تلاش کنم و بفهمم که چرا مزامیر، من و دیگران را در آن سالن کنسرت در اوترخت چنین متاثر کرد. چهطور زبان دینی کهن توانسته بود چنین افسونمان کند، بهخصوص مرا که اعتقاد نداشتم! و تسلا یافتن دقیقا یعنی چه؟
کتاب «در باب تسلا» در ۱۷ فصل نوشته شده که عناوینشان به اینترتیب است:
«صدایی از دل گرباد: کتاب ایوب و کتاب مزامیر»، «در انتظار مسیحا: مرسلات پولوس»، «اشکهای سیسرون: نامههایی درباره مرگ دخترش»، «رویارویی با بربرها: تاملات مارکوس اورلیوس»، «تسلاهای فلسفه: بوئینتوس و دانته»، «نقشکردن زمان: خاکسپاری کنت اُرگاز اثر الگرکو»، «خردِ تن: آخرین جستارهای میشل دو مونتنی»، «نامهای که فرستاده نشد: زندگی خودم دیوید هیوم»، «تسلاهای تاریخ: طرح تصویری تاریخی از پیشرفت ذهن بشر نوشته کُندُرسه»، «دل جهانی سنگدل: کارل مارکس و مانیفست کمونیست»، «جنگ و تسلا: دومین خطابه آبراهام لینکلن در مراسم تحلیف»، «آوازهایی در باب مرگ کودکان: گوستاف مالر»، «زیستپیشه: مارکس وبر و اخلاق پروتستانی»، «تسلا با شهادت دادن: آنا آخماتوا، پریمو لِوی و میکلوش رادنوتی»، «زیستن محروم از رحمت: طاعون آلبر کامو»، «زیستن در حقیقت: واتسلاو هاول و نامههای به الگا» و «مرگ خوب: سیسیلی ساندرز و تسکین خانه».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
وقتی دانته در معیت بئاتریس به بهشت میرسد، بوئتیوس را در فلکالافلاک در میان خردمندترین متفکران سنت مسیحی مییابد _ توماس آکوئیناس، ایزیدورِ سویلی، آلبرتوس ماگنوس، پیتر لُمبارد، سیگر برابانتی (سیژر دو برابان)، و دیگران. دانته با قراردادن بوئینتوس در میان اینجمع فرهیخته در بهشتی مسیحی جانی تازه در کالبد نزار فلسفه در ایمان مسیحی میدمد و در نتیجه ادعا میکند که تسلا فقط زمانی میسر است که فلسفه در خدمت ایمان باشد. اما احضار کردن بوئینتوس نشانهای از ملاطفت هم با خود دارد. دانته به ما خبر میدهد که شخصا به زیارت آرامگاه واقعی بوئینتوس رفته که در کلیسای آجری محقر قرن هفتمی در میدانی آرام در شهر پاویا در شمال ایتالیا واقع است. اینکلیسا که تا امروز هم برپاست نامی زیبا دارد _ سن پیترو این چِل دورو _ پطروس مقدس آسمان طلایی _ هرچند سقفش که زمانی طلایی بود مدتهاست پوسته شده و خود کلیسا هم غالبا خالی و بسته است. مقبره در زیر محراب بلندی قرار دارد که دست بر قضا بقایای آگوستین قدیس آنجا در مقبرهای مرمرین در معرض تماشاست.
اینکتاب با ۲۸۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۲۰ هزار تومان منتشر شده است.