ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
بهگزارش خبرگزاری مهر، علی دارابی قائم مقام وزیر و معاون میراثفرهنگی کشور امروز سهشنبه ۱۶ بهمنماه در مراسم افتتاح تالار مناسبات دول خارجه در عهد قاجار که در مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان برگزار شد، ضمن تبریک و تقارن اعیاد شعبانیه و دهه فجر گفت: ایده راهاندازی این تالار به این دلیل بوده که وقتی میخواهیم اشیا را کنار هم چیدمان کنیم، باید رابطه معناداری میان آنها باشد و بحث روایتگری را در موزهها پیاده کنیم. در همین زمینه تالارامیرکبیر و تالار مشروطه با روند روایتگری تاریخ افتتاح شد.
وی با بیان اینکه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران در دوره قاجاریه از چند جنبه حائز اهمیت است، افزود: نخست اینکه تاریخ دیپلماسی و سیاست خارجی ایران به مفهوم واقعی آن از زمان ظهور این سلسله آغاز میشود. گرچه قبل از انتقال قدرت به قاجاریه، تبادل سفرا، نمایندگان و هیئتهای سیاسی بین دربار ایران و سایر دولتهای جهان به ویژه دولتهای اروپایی انجام میشد. اما از اوایل سلطنت قاجاریه بود که هم اهمیت استراتژیکی ایران برای دولتهای اروپایی شناخته شد و هم به طور جدی این کشور وارد عرصه سیاست بینالملل شد همچنین با ظهور سلسله قاجاریه عصر تازهای در تاریخ کشورمان آغاز شد و ایران به دوران پرفراز و نشیب تاریخ خود گام نهاد. عملکرد زمامداران این سلسله در بعد سیاست خارجی بیش از هر دوره دیگر در سرنوشت این کشور تأثیر گذاشت.
دارابی ادامه داد: سیاست خارجی ایران در عصر قاجار، بحرانیترین مراحل تاریخی خود را تجربه کرد. پیچیدگی نظام بینالملل، انحصار در تقسیم قدرت و رقابت بین دو بازیگر نیرومند و کهنه کاری نظیر روسیه و بریتانیا در شمال و جنوب ایران شرایط بغرنج و دشواری را برای دیپلماسی ایران فراهم کرده بود. وضع سیاست خارجی ایران در این دوره شباهت بیشتری به فندق در دهانه گازانبر را داشت که پیوسته از دو جناح متضاد و مخالف تحت فشار بود.
معاون میراثفرهنگی کشور عنوان کرد: با وجود اینکه سیاست خارجی ایران به جز دوره کوتاه صدارتامیر کبیر در عصر قاجار استحکام چندانی نداشت و بر اصول ثابت و از پیش تعیین شدهای استوار نبود اما دقت در رخدادها و توجه در جهتگیریهای دیپلماسی و سیاست خارجی ایران این نتیجه را به دست میدهد که ایران در فرایند جهتگیریهای تضاد و تفاهم دو دولت نیرومند هم چون روسیه و انگلیس و نیز تحت تأثیر شرایط و مقتضیات بینالمللی و اوضاع داخلی از یک سری خطوط کلی در سیاست خارجی خود پیروی میکرد که در عمل به منزله خط مشی سیاست خارجی ایران در قرن نوزدهم میلادی محسوب میشد. گرچه برخی از این خطوط در دوران زمامداری بعضی از شاهان با صدر اعظمهای قاجار کمرنگ میشد، اما در نظر عدهای از مورخان تاریخ دیپلماسی و سیاست خارجی ایران به عنوان اصول سیاست خارجی ایران در دوره قاجار شناخته شدهاند. این خطوط عبارتند از متعادل ساختن رقابت بریتانیا و روسیه در ایران، تعقیب سیاست اتحاد و پیوستگی با دول نیرومند اروپایی، اتخاذ سیاست قدرت سوم.
قائم مقام وزیر میراثفرهنگی درباره اصل نخست (تعادل) گفت: در ایران این اصل میان دو قطب امپرئالیستی روس و انگلیس در سرتاسر قرن نوزدهم میلادی اعمال میشد. هنگامی که حکومت تحت فشار امتیازی را به یکی از دو رقیب نیرومند میداد برای برقراری توازن مجبور بود امتیاز مشابهی نیز به قدرت دیگر بدهد. بنابراین سیاست تعادل در عمل جنبه منفی به خود گرفت و به ضرر منافع و مصالح کشور و تنها به نفع نخبگان حاکم تمام میشد.
وی افزود: سیاست اتحاد نیز در شرایطی اتخاذ شد که ایران نزدیک به سی سال با دشمن نیرومندی چون روسیه تزاری درگیر کشمکش و جنگ بود. حاکمیت نظام استبدادی، فقدان مشروعیت، عدم محبوبیت و پایگاه مردمی زمامداران، عامل عمدهای بود که موجب شد در شرایط بحرانی پناهگاه خود را در نزد بیگانگانی همچون انگلستان و حتی فرانسه جستجو کنند و برای حفظ تاج و تخت چنین سیاستی را در پیش گیرند.
دارابی ادامه داد: سیاست «قدرت سوم» از سال ۱۲۲۹ شمسی به عنوان خط مشی جدیدی در ایران و در زمان صدارتامیرکبیر اتخاذ شد. ایران بهامید شروع به جستجوی یک همپیمان نیرومند در میان دول غیر هم جوار کرد که در نتیجه ورود قدرت سومی به عرصه رقابت روس و انگلیس در ایران از میزان فشارهای این کشورها کاسته شود. این سیاست با موفقیت همراه نبود زیرا هیچ قدرتی مایل به ورود به مسابقه خطرناک و پیچیده انگلیس و روسیه در ایران نبود. با وجود این ایران سرسختانه از ایده توسل به قدرت سوم جانب داری میکرد
فرانسویها با آثار تاریخی ایران، موزه لوور را آباد کردند
وزیر میراثفرهنگی تصریح کرد: متأسفانه در دوره قاجار، اتخاذ سیاست خارجی نسنجیده و غلط سبب انعقاد معاهدات زیان بار همچون عهدنامههای مفصل و مجمل میان ایران و انگلستان در زمان فتحعلیشاه، عهدنامه فین کن اشتاین میان ایران و فرانسه در زمان فتحعلیشاه، عهدنامههای گلستان و ترکمانچای میان ایران و روسیه در زمان فتحعلیشاه، عهدنامه پاریس میان ایران و انگلستان در زمان ناصرالدین شاه، معاهده آخال میان ایران و روسیه تزاری در زمان ناصرالدین شاه، قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلستان در زمان احمدشاه شد.
دارابی در ادامه بیان کرد: سلسله قاجاریه که به اعطای امتیازات اقتصادی به بیگانگان مشهور است در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه و در سال ١٢٧۴ شمسی امتیاز حفریات کل ایران را در قبال مبلغ ده هزار تومان به فرانسویها واگذار کرد. پادشاهان قاجار، که ارزش آثار و بقایای تاریخی کشور را درک نمیکردند با اعطای این امتیاز زمینه تاراج آثار و بقایای کهن و با ارزش کشور را فراهم کردند. از جمله موارد این امتیاز این بود که کشف آثار گرانبها همچون طلا و جواهرات متعلق به دولت ایران است، اما فرانسه برای خرید آنها حق تقدم دارد و میتواند به قیمتی مناسب این آثار گران بها را به دست آورد.
او با اشاره به قسمت تلختر ماجرا افزود: بر اساس قرارداد اگر مجسمه و ظروف باستانی کشف میشد نصف آن متعلق به دولت فرانسه بود. از اعطای امتیاز چیزی نگذشته بود که ناصرالدین شاه درگذشت و مظفرالدین شاه به قدرت رسید. با به قدرت رسیدن او، اوضاع بدتر هم شد و به تعبیری عذابی بزرگ نازل شد. بدین ترتیب که باستانشناسان فرانسوی آثار تاریخی را کشف میکردند و سران قاجار با این نگرش که این آثار ثروت مفت و مجانی است آنها را به راحتی به فرانسویها میفروختند. جالب اینجاست که هنگام سفر مظفرالدین شاه به فرانسه و هنگام بازدید از موزه لوور، شاه ایران را به قسمت آثار تاریخی ایران نبردند تا مبادا شاه ایران هوشیار شود و خواستار بازگشت این اشیا به کشورمان شود! به جای آن سفالینهها و خطوط و نقاشیها را نشان دادند که خوشش بیاید. طوری که مظفرالدین شاه خوشحال شد که ایران هم در مهد تمدن غرب برای خود آثار باستانی قابل نمایش دارد.
قائممقام وزیر و معاون میراث فرهنگی کشور در ادامه گفت: این سیاست باعث شد امتیاز انحصاری فرانسه در ایران به امتیازی دائمی تبدیل شود. چنانکه در زمان مظفر الدین شاه و در سال ۱۲۷۹ شمسی امتیاز انحصار کاوشهای باستانشناسی در تمام ایران به مدت ۶٠ سال به دولت فرانسه واگذار شد. همچنین بر اساس این امتیاز دولت فرانسه متعهد شد که هرگاه طلا و نقره کشف شود هم وزن آن پول تحویل خزانه دولتی ایران دهد واشیای باقیمانده میان دو کشور تقسیم شود. البته آنهایی که در حوالی شوش پیدا میشد بدون خسارت متعلق به دولت فرانسه بود و باید به این کشور تحویل داده میشد. این گونه بود که باستانشناسان فرانسوی به جان آثار تاریخی ایران افتادند و موزه لوور پاریس آباد شد.
دارابی تصریح کرد: ژاک دومورگان باستانشناس فرانسوی در مدت چهار سال به تنهایی چیزی حدود پنج هزار قطعه و شیء تاریخی را در ۱۸۳ صندوق از ایران به فرانسه فرستاد و در سالن ایران موزه لوور به نمایش درآورد.
وی بیان کرد: فرانسویها این کار را تا پایان دوره قاجاریه ادامه دادند تا اینکه سرانجام در سال ۲۵ مهرماه سال ١٣٠۶ شمسی، مجلس شورای ملی این امتیاز را باطل اعلام کرد.
به گفته این مقام مسئول، البته وضعیت در دوره پهلوی نیز چندان بهتر نشد و به جای موزه لوور پاریس، موزه متروپلیتن آمریکا بود که با اشیای تاریخی و قیمتی ایرانی پر شد
کاخ گلستان بهترین مجموعه برای مطالعه قاجار است
دارابی در بخش دیگری از سخنانش درباره مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان تهران نیز گفت: کاخ گلستان به مثابه سندی چندوجهی است که به صفت آینگی، احوالات دیوان خانه و به تبع آن جامعه ایران را صادقانه برای نسل حاضر بازگو میکند. سرگذشت این مجموعه فاخر از دوران صفویه تا قاجار، سخن از نو شدن و مصلب نبودن آن در هر عصر دارد و همواره با آغوشی باز، آغازگر جریانهای نوین در کشور بوده است و به عنوان تاریخی از این سرزمین که به گذشته نزدیک اشاره میکند، بیانکننده آخرین نمود تداوم سنت و معاصر شدن در ایران است.
معاون میراثفرهنگی کشور ادامه داد: بیشک برای مطالعه دوره قاجار، هیچ مجموعهای در کشور با مجموعه کاخ گلستان برابری نمیکند. وجود بالغ بر ۵۰۰ هزار سند در این مجموعه در کنار آثار معماری و آرایههای وابسته به آن، آلبوم خانه، آثار خلاف اغلب کاخهای جهان اصالت مکانی و زمانی داشته وبر هنرمندان و همچنیناشیا موجودش که متعلق به این مجموعه و عهد قاجار بوده است امکانی را فراهم آورده که تاریخ قاجار به نحو احسن بازگو گردد و بیشک به علت عدم بهرهمندی مطلوب از این اسناد در سده اخیر در روایت عهد قاجار دچار سیاه نمایی افراطی شدهایم که نگاه منصفانه از واقعیت به دور است.
وی درباره نقش معاونت میراث فرهنگی در وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی در دو بخش اصلی خلاصه میشود، افزود: نخست گردآوری و حفاظت مطلوب از این آثار و اسناد ارزشمند به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران و دوم فراهم کردن امکان مطالعه پژوهش و در دسترس قرار گرفتن این اسناد برای آحاد جامعه و نخبگان فرهنگی جهت معرفی و آموزش و همچنین تمتع حداکثری از آثار فرهنگی تاریخی در حیات جاری نسل حاضر که اصلیترین ثمره میراث فرهنگی خواهد بود.
قائممقام وزیر میراثفرهنگی با بیان اهمیت افتتاح تالار مناسبات دول خارجه و پیوندهای فرهنگی این تالار نیز گفت: افتتاح این تالار نه تنها به ما امکان مرور رویدادهای مهم تاریخ دیپلماسی دوره قاجار را میدهد بلکه بیش از هر چیز میتواند پلی برای تبادل فرهنگی و عبرت اندوزی باشد. ما از رهگذر ملاقات این تالار و اسناد آن در مییابیم که چگونه تعاملات میان ملتها به انتقال فرهنگها و شکلگیری فرآیندهای همگرایی و بعضاً واگرایی انجامیده است. هرچند برخی از این روابط برای ایران خسارتهایی را به همراه داشته است، اما بخشهای ارزشمندی هم از این رویارویی به وجود آمده که در هنر، اندیشه، علوم و توسعه کشور ما تأثیرگذار بوده است.