ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری تسنیم- امیرحسین مکاریانی؛ فیلم «چشم بادومی» به عنوان اولین ساخته سینمایی ابراهیم امینی، تلاشی جسورانه برای پرداختن به یکی از مسائل اجتماعی روز، یعنی مسخ شدگی نسل جوان در مواجهه با فرهنگ جهانی و رسانههاست. داستان فیلم حول محور مائده، دختری نوجوان که عاشق یک خواننده کیپاپ شده و برای دیدار او به سئول میرود، شکل میگیرد. این موضوع به ظاهر ساده، در واقع نمایانگر بحران هویتی است که بسیاری از نوجوانان امروزی درگیر آن هستند. فیلم با نشان دادن این که چگونه مائده هویت خود را فراموش میکند و حتی به مرحلهای میرسد که خود را جای آن خواننده مشهور تصور میکند، به خوبی از عهده بیان این بحران برمیآید.
یکی از نقاط قوت فیلم، انتخاب موضوعی است که به شدت با نسل جوان امروز مرتبط است. فیلم به خوبی نشان میدهد که چگونه تبلیغات رسانهها و فرهنگ جهانی میتواند هویت فردی را تحت تأثیر قرار دهد و حتی آن را دچار تحریف کند. این موضوع، به ویژه در جامعه ایران که نسل جوان در معرض هجوم فرهنگهای خارجی قرار دارد، بسیار قابل تأمل است. فیلم حتی با طعنهای به فیلم «گاو» داریوش مهرجویی، سعی میکند عمق این مسخ شدگی را نشان دهد و از این جهت، تلاش قابل تقدیری است.
با این حال، فیلم در بخش روایی با ضعفهای جدی مواجه است. داستان به شدت خطی پیش میرود و فاقد گرهافکنی و گرهگشاییهای مؤثر است. این باعث میشود مخاطب در طول فیلم احساس کند که اتفاق خاصی رخ نمیدهد و فیلم بیشتر شبیه به یک گزارش اجتماعی است تا یک درام سینمایی. عدم وجود تعلیق و کشش در روایت، از جذابیت فیلم میکاهد و مخاطب را به دنبال کردن داستان بیمیل میکند.
یکی دیگر از ضعفهای فیلم، ابهام در پرداخت به بعد مکانی داستان است. مشخص نیست که فیلم در برخی سکانسها در کجای ایران روایت میشود و این عدم شفافیت، به ویژه در صحنههایی که آب و هوا (برف و باران) با جغرافیای منطقی شهرها همخوانی ندارد، باعث سردرگمی مخاطب میشود. این ابهام نه تنها به زیباییشناسی فیلم لطمه میزند، بلکه از اعتبار روایی آن نیز میکاهد.
ساره بیات پس از سه سال دوری از سینما، عملکرد قابل قبولی از خود نشان میدهد. او توانسته است شخصیت مادر مائده را با تمام پیچیدگیهایش به خوبی به تصویر بکشد. مهدی هاشمی نیز که پیش از این بیشتر در فیلمهای کمدی دیده میشد، در این فیلم اجتماعی حضوری مؤثر دارد. با این حال، بازیها به تنهایی نمیتوانند ضعفهای روایی فیلم را جبران کنند.
فیلم در نهایت سعی میکند راهحلی برای بحران هویتی مائده ارائه دهد، اما این راهحل به نظر سادهانگارانه و سطحی میرسد. این که فیلم چگونه میخواهد مسألهای به این پیچیدگی را در قالب یک پایان ساده حل کند، جای سؤال دارد. این ضعف باعث میشود که فیلم نتواند به طور کامل از عهده انتقال پیام خود برآید.
«چشم بادومی» فیلمی است با ایدهای قوی، اما اجرایی ضعیف. فیلم به موضوعی مهم و روزآمد پرداخته است، اما نتوانسته است از نظر روایی و پرداخت داستانی مخاطب را به طور کامل با خود همراه کند. با این حال، به عنوان اولین ساخته ابراهیم امینی، نشاندهنده پتانسیل او برای ساخت فیلمهای اجتماعی است. اگر امینی در آینده بتواند ضعفهای روایی خود را برطرف کند، میتواند به کارگردانی تأثیرگذار در سینمای ایران تبدیل شود.
انتهایپیام/