ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه استانها - کورش دیباج: تئاتر، هنری است که در هر دورهای، زبان گویای جامعه بوده و توانسته است با روایتهای گوناگون، پرسشهایی اساسی را در ذهن مخاطب ایجاد کند. برخی نمایشها فراتر از یک اجرای ساده، سعی در کشف و شهود معانی ژرفی دارند که در لایههای زندگی انسانها نهفته است. امید صالحی، نویسنده و کارگردان تئاتر، با نمایش تازه خود «گذر از کوچههای عاشقی» تلاش کرده تا تجربهای متفاوت را برای مخاطبان رقم بزند؛ نمایشی که از دل یک دغدغه عمیق برخاسته و در قالبی خاص به اجرا درآمده است. در این گفتوگوی تفصیلی با وی درباره روند شکلگیری اثر، فرم و محتوای نمایش، چالشهای اجرای تئاتر در شهرستان و واکنش مخاطبان به این اجرا گفتوگو کردهایم.
چه دغدغهای باعث شد که به سراغ ایده نمایش «گذر از کوچههای عاشقی» بروید؟
همواره مفاهیم بنیادینی مثل عشق و فردیت، ذهن من را به خود مشغول کردهاند. در این نمایش، به دنبال آن بودم که پرسشهایی اساسی را درباره این مفاهیم مطرح کنم؛ پرسشهایی مثل اینکه «عشق چیست؟»، «عاشق کیست؟» و «خانه معشوق کجاست؟». اینها سوالاتی هستند که هر انسانی در طول زندگیاش به نوعی با آن مواجه شده و درگیر آن بوده است. از سوی دیگر، دنیای مدرن تعاریف گذشته را دستخوش تغییر کرده و شاید لازم بود از دریچهای تازه به این مفهوم نگریسته شود.
فرم اجرایی این نمایش چگونه شکل گرفت؟ آیا از سبک یا مکتب خاصی پیروی کردهاید؟
سبک و فرم این نمایش از هرگونه ساختار و چارچوب مشخصی فاصله دارد. در واقع، ما در این اجرا بیشتر تلاش کردیم که حق نمایشنامه را ادا کنیم و فضای اثر را به گونهای طراحی کنیم که رنگ و بوی ایسمهای مختلف در آن احساس شود. تلفیق یک اجرای پستمدرن با موسیقی، به ما این امکان را داد که با نگاهی تازه به مفهوم عشق بپردازیم. علاوه بر این، اجرای ما به گونهای طراحی شده که مخاطب در هر لحظه میتواند خود را در صحنه ببیند و با آن ارتباط برقرار کند.
به موسیقی اشاره کردید. این عنصر چگونه در نمایش شما به کار گرفته شده و چه نقشی در روایت اثر دارد؟
موسیقی در این نمایش فقط یک عنصر مکمل نیست، بلکه بخش جداییناپذیری از اجراست. ما از موسیقی به عنوان یکی از ابزارهای روایت استفاده کردهایم تا احساسات و مفاهیم را به شکل عمیقتری به مخاطب منتقل کنیم. سعید حیدری، که آهنگسازی و خوانندگی این اثر را بر عهده دارد، با قطعاتی که برای این نمایش ساخته، کمک زیادی به فضاسازی و ایجاد حالوهوای مناسب کرده است.
بازیگران این نمایش چه کسانی هستند و چطور انتخاب شدند؟
بازیگران این نمایش به غیر از خودم شامل رامین خرمک، سعید حسینی و رستا فرهمندی هستند. هر کدام از این بازیگران با شناختی که از فضای نمایشنامه و شیوه اجرایی ما داشتند، توانستند نقشهای خود را با درک بالایی از مفاهیم اثر ایفا کنند. در کنار آنها، گروهی از عوامل حرفهای نیز در بخشهای مختلف، از طراحی صحنه و لباس گرفته تا نورپردازی و روابط عمومی، ما را در این اجرا همراهی کردند.
شما به عنوان کارگردان، اجرای این نمایش را در نجفآباد چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا با چالش خاصی در این مسیر مواجه بودید؟
یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما در نجفآباد با آن روبهرو هستیم، نبود یک تماشاخانه تخصصی تئاتر است. در حال حاضر، تمامی گروههای تئاتری این شهرستان در سالن سینما اجرا دارند، که این موضوع از نظر امکانات اجرایی و فنی، محدودیتهایی ایجاد میکند. ما بارها پیگیری کردهایم که تماشاخانهای برای اجرای نمایشهای حرفهای در این شهر تأسیس شود، اما متأسفانه تاکنون هیچ مسئولی اقدامی در این زمینه انجام نداده است.
با وجود این مشکلات، استقبال مخاطبان از نمایش چگونه بوده است؟
خوشبختانه، واکنش مخاطبان فراتر از انتظار ما بود. بسیاری از تماشاگران پس از اجرا، با ما درباره برداشتهای شخصیشان از نمایش صحبت کردند و این نشان میدهد که اثر توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند. برای من، مهمترین موفقیت این است که مخاطب بتواند خودش را در اثر ببیند و با آن زندگی کند، و به نظر میرسد که ما در این نمایش تا حد زیادی به این هدف نزدیک شدهایم.
در پایان، اگر بخواهید مخاطبان را به دیدن این نمایش دعوت کنید، چه پیامی برای آنها دارید؟
اگر میخواهید تئاتری را ببینید که نهتنها قصهای برای روایت دارد، بلکه شما را به درون خودتان میبرد و با سوالاتی که شاید پیشتر به آنها فکر نکردهاید مواجه میکند، «گذر از کوچههای عاشقی» میتواند تجربهای متفاوت برای شما باشد. از همه علاقهمندان به تئاتر دعوت میکنم که به تماشای این نمایش بیایند و با ما در این مسیر همراه شوند.