تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3911068
شناسه : 3911068
تاریخ :
مردم غزه و جوابی به آن سوال تاریخی عباس میرزای قاجار اقتصاد ایران: حبیب احمدزاده نوشت: افتادن این نقاب مظلوم‌نمایی و دیده شدن کراهت واقعی چهره‌ شیطانی صهیونیسم و مهم‌تر از آن، تجربه‌ جدید "توانستن واقعی شرقیان" در مقابل روی جهانیان ، آینده‌ وحشتناکی را برای امنیت همیشگی فروشندگان تسلیحات و جنگ طلبان غربی رقم می‌زند.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌  حبیب احمدزاده نویسنده در یادداشتی کوتاه به بررسی بازگشت مردم غزه به وطن‌شان پرداخته است.

 

.

 

 او در این یادداشت به یک مقایسه جالب تاریخی نیز توجه داشته است. احمدزاده در این یادداشت که آن را برای انتشار در اختیار رسانه‌ها قرار داده نوشته است:

«یکی از نقاط سیاه تاریخ ایران، دوران سلطنت قاجار و شکست‌های متعددشان از روسیه‌ تزاری در قفقاز بود و سپس تکه تکه شدن و از دست رفتن خاک ایران.

در روزگاری که به موجب شرایط معاهده‌ ترکمانچای، تمام سرزمین‌های شمال رود ارس به روسیه واگذار شده بود و افزون بر آن، 20 میلیون روبل غرامت هم به ایران تحمیل گردیده بود، یکی از افسران فرانسوی به نام ژوبر، در اردوگاه جنگی، ملاقاتی عجیب با عباس میرزا، نایب السلطنه، حاکم آذربایجان و فرمانده سپاه ایران داشت. ژوبر، عباس میرزا را برخلاف دیگر اولیا دولت که تاکنون در ماموریتش ملاقات کرده ، فردی صادق و دلسوز می‌داند و درخاطراتش از او نقل می‌کند.

او می‌گوید: عباس‌میرزا که از پیشرفت‌های فنی و علمی اروپایی‌ها  به فکر فرو رفته بود، از  سرِ درد سؤال‌هایی را با منی که برایش نماینده‌ی فرانسه و مغرب زمین بودم، مطرح کرد.

او چنین پرسید: «نمی‌دانم این قدرتی که شما "اروپایی‌ها" را بر ما مسلط کرده، چه چیزی و آن چه که موجب ضعف ما و ترقی شماست، چیست؟

شما در جنگیدن قشون و فتح کردن و به کار بردن قوای عقلیه متبحرید، حال آن که ما در جهل و شغب غوطه‌وریم و به‌ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم.

مگر جمعیت و حاصل‌خیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما، به ما می‌تابد، تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟

یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است، خواسته شما را بر ما برتری دهد؟
گمان نمی‌کنم.

اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم؟"

شاید اولین جواب به این سوال را بتوان در هشت سال مدافعه‌ ملت ما در نبرد با صدام دانست که تمام غرب و شرق جهان به پشتیبانی‌اش شتافتند ولی باز هم نتوانستند در مقابل اراده‌ ملت ایران به جایی برسند.

اما از دفاع هشت ساله‌ و خوداتکایی نظامی امروزه  خودمان که بگذریم، با راهپیمایی بازگشت مردمان غزه  به شمال سرزمین‌شان  هم شاید جوابی دقیق تر برای آن سوال عباس میرزا بیابیم.

وقتی نتانیاهو، بایدن و تمامی غرب با همه‌ تجهیزات تکنولوژیکی خود به معنای کامل  در مقابله خواسته  مردمی یا  دستان خالی در هر چهار بعد نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و مردمی، به سختی شکست می‌خورند، مشخص شد که دیگر  تاثیرات آفتاب در سر ما شرقیان کم از غربیان نیست و دوره‌ دیگری از تاریخ با توسل به عبرت‌ها و الگوهای این ماجرا برای ما شرقیان فرا رسیده است.

برای روشن شدن ماجرا می‌توان خیلی سریع و کوتاه به این چند نکته پرداخت:

اسرائیل، ناتانیاهو و پشتیبانانش یعنی همه‌ دولت‌های غرب، در بعد نظامی و اطلاعاتی، آن چه می‌توانستند در این یک سال و نیم نسل‌کشی بکنند، کردند و آن‌چه که می‌توانستند از ابزار جنگی به از  غیر بمب هسته‌ای برای کشتن زنان ، کودکان و مردمان بی‌دفاع  غزه استفاده کنند، کردند. اما نه تنها به بزرگترین اهداف خود که حذف ادامه مقاومت این مردم برای آزادی سرزمینشان  بود نرسیدند، بلکه حتی با تمام ابزارهای جاسوسی و پرواز مداوم پهبادها و حتی با تطمیع این  مردمان با جوایز ده میلیون دلاری‌شان برای خیانت و پشت کردن به مقاومت. به کم‌ترین دستاورد برای رسیدن به هدف اولیه یعنی شناسایی محل نگهداری اسرای خود و بعد آزادی با روش نظامی و بعد بوق و کرنا در دستگاه‌های تبلیغاتی  هم دست پیدا نکردند، دربعد سیاسی هم می‌بینیم که امروز طوفانی در اذهان مردم جهان بر پا شده. و برای همیشه ابهت همراه با اغراق و مظلوم نمایی همیشگی‌ صهیونیست‌ها بر سر گور قربانیان ماجرای هولوکاست، شکسته شده. هولوکاستی که در همه‌ سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، تنها بهانه‌ای بود در دستشان تا ملت‌های کاملا بی‌گناه شرقی را در همان گور خود کنده هولوکاست، زنده بگور کنند.

حالا این بهانه به سلاحی کم اثر برای توجیه جنایاتشان  تبدیل شده و نتیجه‌اش تنفر کل مردم جهان از نتانیاهو و دولت افراطی‌اش، و شناخته شدن نظامیان اسرائیلی در هنگام سفر به دیگر کشورها به عنوان جنایت‌کاران جنگی است.

افتادن این نقاب مظلوم‌نمایی و دیده شدن کراهت واقعی چهره‌ شیطانی صهیونیسم و مهم‌تر از آن، تجربه‌ جدید  "توانستن واقعی شرقیان"  در مقابل روی جهانیان ، آینده‌ وحشتناکی را برای امنیت همیشگی فروشندگان تسلیحات و جنگ طلبان غربی در منطقه رقم خواهد زد.

و در آخر می‌توان گفت راه‌پیمایی بازگشت یک میلیونی این مردم رنج‌دیده  به خانه‌های مخروبه‌ آبا و اجدادی‌شان در غزه، دانسته و نادانسته تنها یک پیام ابدی به فراسوی تاریخ در گذشته و آینده خواهد داشت تا عباس میرزاها هم در تاریخ فریاد زنند:

ای  ژوبر
بالاخره ما شرقی‌ها هم توانستیم.»

 

.

 

انتهای پیام/