تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3909219
شناسه : 3909219
تاریخ :
تغییر گفتمان، سینمای اجتماعی را تحت‌الشعاع قرار داده است اقتصاد ایران: نشست بررسی تاثیرات فیلم‌های اجتماعی در ادوار جشنواره فیلم فجر بر واقعیت اجتماعی جامعه برگزار شد.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همزمان با چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، نشست «بررسی تاثیرات فیلم‌های اجتماعی حاضر در ادوار جشنواره فیلم فجر بر واقعیت اجتماعی جامعه» برگزار شد.

در این جلسه، داود طالقانی پژوهشگر سینما و فاطمه ترکاشوند روزنامه‌نگار حضور داشتند و اجرای آن را امیرمحمد بهامیر برعهده داشت.

بهامیر با اشاره به موضوع این جلسه گفت: این نشست با موضوع سینمای اجتماعی برگزار می‌شود؛ ژانری که وجود خارجی ندارد و ما می‌خواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم که آیا سینمای اجتماعی ناظر بر واقعیت جامعه ما هست یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش، کار تحقیقاتی کردیم و با استفاده از تحلیل موضوعی، 30 فیلم سینمایی که در 6 سال اخیر در بخش بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر نامزد شده بودند را براساس 7 شاخص مورد بررسی قرار دادیم.

ترکاشوند در پاسخ به این پرسش که آیا ژانر اجتماعی در سینما وجود خارجی دارد یا خیر، گفت: این مسئله موضوعی است که مورد توافق نیست. البته ادعاهایی وجود دارد که در سال‌های اخیر به دلیل موج سنگین فیلم‌های اجتماعی که در کشورمان ساخته شده و در دنیا نیز دیده شده است، تعدادی مولفه تکرارپذیر در این آثار چه از نظر فرمی و چه از نظر محتوایی ایجاد شده است که شاید بتوان آنها را به عنوان مولفه‌های ژانری دانست.

وی اضافه کرد: با این حال، ژانری به نام ژانر اجتماعی مورد توافق نیست. کما اینکه در چند سال اخیر نیز ساخت فیلم با موضوعات اجتماعی افول جدی پیدا کرده است.

داوود طالقانی در پاسخ به همین پرسش گفت: اگر بخواهیم از نظر سنت‌ها به این سوال پاسخ بدهیم، منفی است، چرا که یکسری ژانرهای از پیش تعریف شده داریم که مورد توافق است. حتی اگر بخواهیم تعداد فیلم‌های زیاد با موضوعات اجتماعی در سال‌های اخیر را ملاک قرار بدهیم، باز هم پاسخ منفی است. با این حال، از منظری دیگر، شاید بتوان سینمای اجتماعی را یک ژانر دانست، اما ژانری که با الفاظ و ادبیات سینمایی همخوانی ندارد، بلکه سینمایی است که دارای یک نوع گونه‌شناسی خاص است.

وی ادامه داد: این گونه سینمایی، بازتابی از مسائل اجتماعی است که در کشورهای دیگر نیز در مقاطع خاص زمانی نمونه‌های هم ارز آن وجود داشته است. با این وجود تاکید می‌کنم که در سینمای اجتماعی یک عنصر بنیادین وجود دارد که آن را از دیگر ژانرها به ویژه درام جدا می‌کند. این عنصر بنیادین این است که ساختارهای اجتماعی، شخصیت‌ها را در خود حل و هضم می‌کنند. به عبارت دیگر در این گونه از فیلم‌ها، افراد و آدم‌ها نمی‌توانند از پس ساختارهای اجتماعی بربیایند.

ترکاشوند در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه سینمای اجتماعی بیشتر باید امیدبخش باشد یا نقاط تیره را به نمایش بکشد، گفت: نظرات مختلفی درباره اینکه رسالت هنر و هنرمند در این حوزه چیست، وجود دارد اما معتقدم در فضای فرهنگی اجتماعی ایران امروز، پس از یکی دو دوره تغییر گفتمان، فشارها بر روی فیلمساز برای اینکه فیلمش باید به ارائه نوعی دیدگاه یا ارائه یک پیام بپردازد، بسیار کمتر شده است. فراموش نکنید که در چند سال اخیر، تغییرات بنیادینی ایجاد شده و تمایل به بعد تجاری‌سازی در سینما و کسب سود بسیار بیشتر شده است و همین موضوع سینمای اجتماعی را به شدت تحت الشعاع قرار داده است.

به عبارت دیگر، درست است که گریزی از مسائل اجتماعی نیست، اما توقعات از فیلمساز اجتماعی برای اینکه فیلمش به ارائه یک پیام بپردازد، کم شده است. در این شرایط باید بپرسیم که کارگردان به چه چیزی فکر می‌کند و وظیفه او چیست؟ آیا قصد دارد بیننده را از یک بزهکاری اجتماعی دور کند؟ البته معتقدم که فیلم‌های حاکمیت باید از این نگاه که فیلمساز مستقل چه بسازد و من چه بسازم، فاصله بگیرد.

طالقانی به ارائه یک دسته‌بندی از موضوعات فیلم‌های اجتماعی پرداخت و گفت: اگر بپذیریم که سینمای اجتماعی یک بازنمایی از واقعیت باشد، این مسئله مورد بحث است که اگر این بازنمایی با واقعیت تطابق داشته باشد، در حقیقت آینه‌ای از جامعه در فیلم نشان داده می‌شود. از سویی دیگر، برخی فیلم‌های اجتماعی، برخی موضوعاتی که برجسته نبوده است را برجسته می‌کنند و برخی فیلم‌ها به ایجاد یک تغییر اجتماعی منجر می‌شوند که باید گفت چنین فیلم‌هایی در نقطه پایانی کارکرد سینما بر موضوعات اجتماعی هستند.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا فیلم‌های سینمایی با موضوعات اجتماعی راهکار نشان نمی‌دهند، گفت: انتظار زیادی است که از فیلمساز بخواهیم چنین کاری بکند؛ در شرایطی که خود سیاستگذار نمی‌تواند راه حل نشان بدهد، چگونه انتظار داریم فیلمسازی که نه تخصصص دارد و نه سیاستگذاری در این حوزه را بلد است، راهکار نشان بدهد؟ به نظرم فیلمساز فقط می‌تواند به جامعه و سیاستگذار خط بدهد و نشان بدهد که مشکل از کجاست.

انتهای پیام/