تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : اجتماعی
لینک : econews.ir/5x3903152
شناسه : 3903152
تاریخ :
ذخایر آبزیان ته کشیده/ از ترال تا کشاورزی همگی دخیل هستند اقتصاد ایران: یک استاد دانشگاه محیط زیست درباره کاهش ذخایر آبزیان و عوامل دخیل در این روند نزولی هشدار داد.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

- اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم،  ماهی‌ها یکی از مهم‌ترین اجزای اکوسیستم‌های آبی هستند و نقشی حیاتی در تعادل زیستی و تأمین مواد غذایی بشر دارند. این موجودات آبزی، علاوه بر تأمین پروتئین مورد نیاز میلیون‌ها نفر در سطح جهان، به عنوان یک منبع اقتصادی مهم برای کشورهای مختلف شناخته می‌شوند. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه‌اش، دارای منابع آبزی غنی است که از جمله آن‌ها می‌توان به دریاچه‌ها، رودخانه‌ها، تالاب‌ها و دریای خزر اشاره کرد. با این حال، وضعیت ذخایر آبزیان در ایران به شدت در معرض تهدیدات مختلف قرار گرفته و آینده آن‌ها با چالش‌های جدی روبه‌رو است.

در سال‌های اخیر، تحقیقات متعدد نشان داده‌اند که تعداد بسیاری از گونه‌های آبزی ایران به دلیل عوامل مختلف همچون آلودگی، تخریب زیستگاه‌ها، صید بی‌رویه و تغییرات اقلیمی در معرض خطر انقراض قرار گرفته‌اند. طبق آمارهای وزارت جهاد کشاورزی، میزان تولید صید ماهی در ایران در سال‌های گذشته دچار کاهش شدید شده است. به‌طور مثال، تولید سالانه ماهی‌های آب شیرین و شور در ایران از 650 هزار تن در دهه‌های گذشته به حدود 400 هزار تن در حال حاضر کاهش یافته است که نشان‌دهنده وضعیت بحرانی این منابع است.

دریای خزر، که یکی از منابع اصلی ماهی‌های ارزشمند ایران است، در سال‌های اخیر با مشکلات جدی مواجه شده است. طبق گزارش‌های سازمان حفاظت محیط زیست ایران، برخی از گونه‌های ماهی در دریای خزر مانند ماهی خاویاری، به دلیل فشارهای شدید صید و تغییرات زیست‌محیطی به‌شدت کاهش یافته‌اند و اکنون در آستانه انقراض قرار دارند. در این راستا، محدودیت‌های شدیدی برای صید برخی از این گونه‌ها اعمال شده است، اما هنوز هم آمارهای نگران‌کننده‌ای در زمینه کاهش ذخایر آبزیان وجود دارد.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی سازمان شیلات ایران، بسیاری از گونه‌های مهم و تجاری آبزیان در ایران تحت تهدید قرار دارند. به‌طور خاص، آلودگی آب‌ها، تخریب تالاب‌ها و تغییرات اقلیمی که موجب خشک شدن رودخانه‌ها و تالاب‌ها می‌شود، عامل اصلی این وضعیت بحرانی هستند. به‌علاوه، استفاده بی‌رویه از روش‌های صید مانند ترال، که به تخریب زیستگاه‌های دریایی منجر می‌شود، به شدت بر کاهش جمعیت ماهیان اثر گذاشته است.

در این میان، وضعیت ماهی‌های خاویاری در دریای خزر یکی از نگرانی‌های جدی محیط زیست ایران است. این گونه‌ها به دلیل زیست در بخش‌های خاصی از این دریا و همچنین تقاضای زیاد برای خاویار، دچار افت چشمگیری در جمعیت شده‌اند. به‌طوری‌که برخی از گونه‌های خاویاری در حال حاضر به عنوان گونه‌های در معرض خطر در فهرست جهانی قرار گرفته‌اند.

در مجموع، وضعیت آبزیان ایران به دلیل عوامل مختلف مانند آلودگی، صید بی‌رویه، تخریب زیستگاه‌ها و تغییرات اقلیمی در خطر جدی قرار دارد. این مشکلات نیازمند توجه فوری و تدابیر موثر از سوی نهادهای دولتی و سازمان‌های محیط زیستی است. تنها با همکاری و برنامه‌ریزی صحیح می‌توان از نابودی این منابع طبیعی جلوگیری کرد و آینده‌ای پایدار برای اکوسیستم‌های آبی ایران تضمین کرد.

در رابطه با این موضوع، گفت‌وگویی را با دکتر اصغر عبدلی, عضو هیئت عملی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی داشتیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

بحران های محیط زیست , صید ترال , کشاورزی ,

تسنیم: آقای دکتر عبدلی! متأسفانه در سال‌های اخیر حفاظت خوبی از آبزیان در زیستگاه‌های آبی کشور صورت نگرفته و باعث سیر نزولی جمعیت این جانوران ارزشمند شده است؛ از نظر شما کدام عوامل باعث شدند تا امروز شرایط آبزیان در کشور ما بدین شکل باشد؟

در ابتدا باید تأکید کنم که بحران‌های محیط‌زیستی مختص به کشور ایران نیست و در بسیاری از کشورهای مختلف جهان نیز مشاهده می‌شود. برخی از این بحران‌ها حتی جنبه جهانی دارند، مانند تغییرات اقلیمی. اما باید گفت که ریشه برخی از این مشکلات به حکمرانی نادرست محیط‌زیستی برمی‌گردد که متاسفانه در سطح ملی در این سال‌ها، از گذشته تا به حال، با آن مواجه بوده‌ایم و همین امر باعث بروز چنین بحران‌هایی شده است.

تلاش‌های صادقانه و مستمر تعدادی محدود از کارشناسان سازمان محیط‌زیست، محیط‌بانان زحمتکش و محققانی که در دانشگاه‌ها و موسسات تحقیقاتی شیلات برای حفاظت از آبزیان تلاش کرده‌اند، قابل تقدیر است و باید تأکید کرد که انتقادهایی که ما مطرح می‌کنیم، به معنای نادیده گرفتن این زحمات نیست، بلکه هدف از بیان مشکلات، تلاش برای یافتن راه‌حل‌هایی جهت حل آنها است.

یک سوال مهمی که باید به آن پاسخ داده شود این است که چه عواملی باعث می‌شود که آبزیان کشور در سکوت و خاموشی به مرز انقراض برسند و چه بسا برخی از آنها حتی پیش از آنکه شناخته شوند، به انقراض دچار شده باشند؟ یکی از مسائل مهم در این زمینه، تفکر اشتباهی است که در دانشگاه‌ها و سازمان‌های متولی در حدود 20 تا 30 سال گذشته شکل گرفته است. به عنوان مثال، رشته‌های شیلات و محیط‌زیست در دانشگاه‌ها از هم جدا شده‌اند.

اکنون وقتی فارغ‌التحصیلان رشته محیط‌زیست به مقطع کارشناسی ارشد یا دکترا در دانشگاه شهید بهشتی می‌آیند و دروس را می‌گذرانند، مشاهده می‌کنیم که تا حد زیادی از آبزیان بیگانه و ناآشنا هستند. چرا که تمامی دروس مرتبط با آب و آبزیان در رشته شیلات گنجانده شده است و در مقابل، در رشته محیط‌زیست عمدتاً به مباحث کلی‌تر پرداخته شده است. متاسفانه در حال حاضر فارغ‌التحصیلان رشته شیلات نیز به جای توجه به مباحث حفاظت، بیشتر بر روی موضوعات آب‌برداری و نهایتاً صید و بهره‌برداری تمرکز دارند.

یکی دیگر از مشکلات، بحث تعریف حیات وحش و تنوع زیستی است، چه در سطح ملی و چه به‌ویژه در سطح سازمان محیط‌زیست. چرا زیاد از این موضوع صحبت می‌شود؟ زیرا سازمان محیط‌زیست یکی از اصلی‌ترین متولیان حفظ تنوع زیستی است و این مسئولیت، هم از نظر قانونی و هم از منظر شرح وظایف، بر عهده این سازمان است. البته می‌دانیم که این مسئله نیازمند همکاری تمامی ارگان‌ها و نهادها است اما واقعیت این است که بیشترین توجه معاونت محیط‌زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان به حیات وحش بزرگ و قابل شکار معطوف شده است. این موضوع از دهه‌ها قبل وجود داشته و متاسفانه در حال حاضر نیز شاهد این روند هستیم که بیشتر تمرکز سازمان بر روی مسائل مرتبط با شکار است و متاسفانه موضوع آبزیان و ماهی‌ها، با وجود اهمیت زیاد آنها، بسیار کم‌رنگ دیده می‌شود.

طبق آخرین گزارش‌های IUCN (اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت)، از مجموع حدود 157 هزار گونه ارزیابی شده، نزدیک به 44 هزار گونه در معرض خطر انقراض قرار دارند و تعداد زیادی از این گونه‌ها مربوط به ماهی‌ها، دوزیستان و سایر آبزیان هستند. من بر این باورم که بسیاری از گونه‌های آبزی ایران، به‌ویژه بی‌مهرگان آبزی، قبل از آنکه حتی شناسایی شوند، با تغییرات شدید محیط‌زیستی که در کشور شاهد آن هستیم، ممکن است منقرض شده باشند. به عنوان نمونه، حشرات آبزی که در این تصویر مشاهده می‌کنید، چند سال پیش شروع به شناسایی آنها کردیم و بسیاری از آنها هنوز ناشناخته‌اند.

آلودگی آب یکی از مشکلاتی است که بسیاری از رودخانه‌ها و آبزیان کشور را به شدت تهدید می‌کند. به‌طور مثال، شما کمتر رودخانه‌ای در ایران پیدا می‌کنید که در کنار آن کارگاه‌هایی برای پرورش ماهی قزل‌آلا وجود نداشته باشد. اغلب این کارگاه‌ها بدون هیچ‌گونه تصفیه آبی، حجم زیادی از مواد آلاینده را وارد محیط می‌کنند. به علاوه، بسیاری از این کارگاه‌ها ماهی‌های غیر بومی، مانند قزل‌آلای رنگین‌کمان، را وارد رودخانه‌ها می‌کنند. من با اطمینان می‌توانم بگویم که کمتر رودخانه‌ای در ایران وجود دارد که از این آسیب‌ها در امان مانده باشد.

آلودگی‌های دیگری نیز به رودخانه‌ها وارد می‌شوند، از جمله فاضلاب‌های شهری، روستایی و صنعتی. این نوع آلودگی‌ها بسیار گسترده و تقریباً همه‌گیر هستند.

اگرچه برخی اعلام می‌کنند که ایران دومین تولیدکننده قزل‌آلا در دنیا است، باید از خود بپرسیم این دستاورد به چه قیمتی حاصل شده است. من رودخانه‌های بسیاری را بررسی کرده‌ام و در برخی از آنها، مانند رودخانه هراز، مشاهده کرده‌ام که در طول 20 کیلومتر، 32 کارگاه پرورش ماهی قزل‌آلا با ظرفیت مجموعاً نزدیک به سه هزار تن وجود دارد که این امر می‌تواند آسیب‌های زیادی به اکوسیستم وارد کند.

ما باید ظرفیت قابل تحمل محیط‌زیست را بررسی کنیم. شاید بتوان یک یا دو کارگاه را در کنار رودخانه‌ها احداث کرد، اما زمانی که 30 کارگاه پشت سر هم بنا می‌شود، اجازه خودپالایی به رودخانه داده نمی‌شود و این باعث آسیب‌های گسترده‌تری می‌شود.

گسترش گونه‌های غیر بومی و مهاجم در سیستم‌های آبی کشور یکی دیگر از مشکلات اساسی است. متاسفانه عدم نظارت کافی از سوی سازمان شیلات و دیگر نهادهای متولی موجب شده است که بسیاری از رودخانه‌ها و تالاب‌های کشور آلوده به گونه‌های مهاجم شوند. یکی از نمونه‌های این گونه‌ها، سنبل آبی است که به سرعت در اکوسیستم‌های آبی رشد می‌کند. در تالاب نئور، که میلیاردها تومان برای آن هزینه شده است، تلاش‌هایی برای کنترل گونه‌های مهاجم از طریق صید و مبارزه بیولوژیک انجام می‌شود، اما خسارت‌هایی که این گونه‌ها وارد می‌کنند، بسیار زیاد است. زمانی که می‌گوییم گونه‌ها مهاجم هستند، منظور این است که این گونه‌ها به سرعت می‌توانند بخش بزرگی از اکوسیستم را به خود اختصاص دهند، مانند ماهی‌های مهاجم که در تالاب‌ها به راحتی جای گونه‌های بومی را می‌گیرند.

از جمله مشکلات جدی در این حوزه، هجوم ماهی تیلاپیا به آب‌های خوزستان است که علاوه بر درگیر کردن تمامی منابع آبی این منطقه، به معضلی برای پرورش‌دهندگان ماهی نیز تبدیل شده است. به طور مثال، مشاهده شده که در یک استخر پرورش ماهی، حدود 645 کیلوگرم در هکتار از ماهی‌های صیدشده، تیلاپیا بوده‌اند. این وضعیت تولید ماهیان گرمابی را با خطر جدی مواجه کرده است.

یکی از چالش‌های اساسی در این زمینه، جابجایی گونه‌های ماهیان پرورشی است که بدون هیچ‌گونه تفکیک و نظارتی انجام می‌شود. این ماهیان، بدون در نظر گرفتن اثرات زیست‌محیطی، با تانکرهای حمل‌ونقل به مناطق مختلف منتقل شده و در محیط‌های آبی رهاسازی می‌شوند. نتیجه این کار، گسترش گونه‌های غیر بومی از یک حوزه به حوزه‌های دیگر و آلودگی تقریباً تمامی تالاب‌ها و رودخانه‌های کشور به این گونه‌هاست. گونه‌هایی نظیر قزل‌آلای رنگین‌کمان، کپورماهیان چینی، و اکنون تیلاپیا، به همراه سایر ماهیان غیر بومی، به شکل ناخواسته به این اکوسیستم‌ها وارد شده‌اند و مشکلات گسترده‌ای ایجاد کرده‌اند.

دیگر عامل مهم کاهش آبزیان، عدم تخصیص حق‌آبه زیست‌محیطی به رودخانه‌ها و تالاب‌هاست. بسیاری از گونه‌های ماهیان، در اثر ساخت بی‌رویه سدها و نبود مدیریت صحیح منابع آب آسیب دیده‌اند. البته ما نمی‌گوییم که سدسازی نباید انجام شود، اما این امر باید به تعداد کافی و با مدیریت اصولی صورت گیرد. در حالی که سدسازی می‌تواند در تأمین آب شرب و توسعه کشاورزی مؤثر باشد، توسعه بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌های محیطی باعث ایجاد مشکلات فراوانی شده است.

یکی دیگر از معضلات جدی، توسعه بی‌رویه کشاورزی است. برای مثال، کاشت برنج در حاشیه رودخانه‌های فلات مرکزی و حتی در شمال کشور، به طور قابل توجهی به کاهش منابع آبی و خشک شدن رودخانه‌ها منجر شده است. بررسی‌ها نشان داده که برای برنج‌کاری، حدود 8.5 میلیارد متر مکعب آب مصرف می‌شود که از این مقدار، حدود 3 میلیارد متر مکعب تنها به صورت تبخیر از دست می‌رود. این در حالی است که با بارندگی‌های کنونی، جایگزینی برای این حجم از مصرف صورت نمی‌گیرد و در نتیجه، سطح آب‌های زیرزمینی به مرور کاهش یافته، چشمه‌ها و قنات‌ها خشک شده و پدیده فرونشست زمین شدت یافته است.

بدون تردید، برای جلوگیری از تشدید این بحران‌ها، باید الگوی کشاورزی و مدیریت مصرف آب به طور جدی بازنگری و اصلاح شود. ادامه این روند کنونی، آینده‌ای نگران‌کننده برای منابع آبی و زیست‌محیطی کشور رقم خواهد زد.

اگر می‌خواهیم حق‌آبه‌ای مناسب بگیریم، باید تعادلی میان صنعت، کشاورزی و شرایط اکولوژیک رودخانه‌هایمان ایجاد کنیم؛ چیزی که متأسفانه در این سال‌ها محقق نشده است.

قنات‌های ما که به‌عنوان یک اکوسیستم انسانی ساخته شده بودند، در طی هزاران سال به زیستگاهی برای بسیاری از آبزیان در مناطق مرکزی ایران تبدیل شدند اما با حفر بی‌رویه چاه‌ها، عدم مدیریت قنات‌ها، و توسعه افسارگسیخته کشاورزی، بسیاری از این قنات‌ها خشک شده‌اند. این وضعیت قطعاً مشکلاتی برای دوزیستان و آبزیان این مناطق به‌وجود آورده است.

تسنیم: شما در ابتدای صحبت‌هایتان به نقش جامعه علمی در حفظ حیات وحش ازجمله آبزیان اشاره کردید. جامعه دانشگاهی زمینه حفاظت از آبزیان چه کاری انجام داده است؟

یکی از اقداماتی که بنده و بسیاری از همکارانم انجام داده‌ایم، تلاش برای معرفی ارزش‌های زیست‌محیطی و تنوع زیستی به جامعه محیط‌زیستی و سازمان‌های متولی حفاظت است. ما سعی کرده‌ایم که وضعیت حفاظتی این گونه‌ها را بیان کنیم تا توجه‌ها به این مسائل جلب شود. انقراض گونه‌ها به نظر من یک بحران محیط‌زیستی است که باید از منظر علمی به آن پرداخته شود. علم محیط‌زیست، به‌ویژه از دیدگاه اکولوژی و مباحث بیولوژیک، می‌تواند در حل این مشکل نقش ایفا کند. علاوه بر این، مسائل اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی نیز در این زمینه اثرگذار هستند و نمی‌توان تنها با دانش بیولوژیک یا حتی با تمرکز صرف بر سیستماتیک و رده‌بندی گونه‌ها، به حفاظت از آنها دست یافت.

برای حفظ این گونه‌ها، باید هماهنگی و همکاری میان وزارت نیرو، استانداری‌ها، فرماندهی‌ها، سازمان محیط‌زیست و شیلات صورت گیرد. مدیریت اکوسیستم محور در کشور باید شکل بگیرد و این امر نیازمند داشتن داده‌های دقیق و مدل‌سازی آنها است. ما باید شبکه‌های غذایی و واحدهای محیط‌زیستی را به‌طور کامل مدیریت کنیم.

در این راستا، می‌توانیم از مدل‌هایی که برای برنامه‌ریزی‌های بهره‌برداری پایدار و حفاظت طراحی می‌کنیم، بهره ببریم. لازم به ذکر است که منظور حفاظت مطلق نیست، بلکه به نوعی روابط سازنده ایجاد می‌کنیم تا از طریق آن پیش‌بینی کنیم که چه اتفاقاتی در محیط‌زیست رخ خواهد داد. متاسفانه، یکی از مشکلات جدی ما در این زمینه، ضعف شدید دیتابیس‌ها و کمبود اطلاعات کافی در زمینه پایش موجودات آبزی است. در حقیقت، پایش‌های طولانی‌مدت درباره آبزیان و منابع آبی کشور بسیار اندک است.

تسنیم: آقای دکتر در سال‌های اخیر بارها موضوع صید ترال و تأثیر آن بر کاهش جمعیت آبزیان اشاره شده است. در مقابل گفته می‌شود که این روش برای برخی آبزیان برای میگو بسیار کاربردی است. آیا شما به عنوان یکی فرد علمی این روش را تأیید می‌کنید؟

یکی از مسائل بسیار مهم که در سال‌های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده، موضوع انقراض گونه‌ها در نتیجه تخریب زیستگاه‌ها و صید بی‌رویه از طریق روش‌هایی مانند ترال است. این روش که در خلیج فارس، به بهانه‌های مختلف از جمله صید میگو و ماهی فانوس به کار گرفته می‌شود، فجایع زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی بسیاری به بار آورده است. شما تصور کنید که یک کشتی برای صید فانوس‌ماهی، در طول پنج یا شش کیلومتر حرکت می‌کند و توری عظیم را با خود می‌کشد که حتی گاه تا بیست متر باز می‌شود. در این فرآیند، هزاران مترمربع از بستر دریا تخریب می‌شود و گونه‌های مختلف آبزی، از لاک‌پشت‌ها گرفته تا کوسه‌های بزرگ، در این تورها گرفتار و نابود می‌شوند. این وضعیت، جمعیت این گونه‌ها را به‌طور مداوم کاهش داده و نابودی بسیاری از آن‌ها را تسریع کرده است.

در صید میگو نیز شرایط مشابهی وجود دارد. اگرچه مدت زمان صید میگو کوتاه‌تر است (45 تا 50 روز)، اما تأثیرات منفی آن همچنان قابل توجه است. توری که برای صید میگو استفاده می‌شود، هنگام باز شدن روی عرشه، انواع و اقسام گونه‌های آبزی را شامل می‌شود. جالب اینجاست که در بسیاری موارد، میزان صید ضمنی (صید غیرهدف) بسیار بیشتر از صید هدف است.

بر اساس تحقیقات، در خوزستان، تنها 13 درصد از صید مربوط به میگو است و بیش از 87 درصد شامل سایر ماهی‌ها می‌شود. از این مقدار، حدود 38 درصد دورریز است، یعنی آبزیانی که صید شده، می‌میرند و دوباره به دریا ریخته می‌شوند. این عملاً یک کشتار گسترده است. محاسبات نشان می‌دهند که برای صید هر کیلوگرم میگو، بیش از شش تا هفت کیلوگرم از ماهیان دیگر نابود می‌شوند.

در مورد صید فانوس‌ماهی‌ها، آسیب‌های بسیار زیادی به ذخایر آبزیان وارد شده است. متأسفانه پایش و تحقیقات جامع در این زمینه وجود ندارد تا مشخص شود چه میزان از گونه‌های آبزی به مرز انقراض رسیده یا شاید منقرض شده باشند. کشتی‌های ترال، که برخی از آن‌ها متعلق به ناوگان چینی هستند، حتی به مناطق ساحلی وارد شده و تخریب گسترده‌ای به بار آورده‌اند.

یکی از نکات تلخ این ماجرا، گزارشی است که وزارت کشور در سال 1397 به رئیس‌جمهور وقت ارائه داد. در این گزارش، ذکر شده که سازمان حفاظت محیط‌زیست، به دلیل کمبود امکانات، قادر به اظهار نظر درباره خسارات وارد شده به اکوسیستم و ذخایر آبزیان نیست. این نشان می‌دهد که ما حتی پس از توقف این ناوگان‌ها، گزارشی نداریم که نشان دهد چه میزان خسارت به محیط‌زیست وارد شده است.

تسنیم: صید خاویار همواره برای کشور ما درآمدزا بوده است اما در سال‌های اخیر جمعیت آن  جمعیت آن و بسیاری دیگر از ماهی‌های خزر کاهش شدیدی داشته است. علت چیست؟

در  گذشته، بیش از 2000 تن ماهی خاویاری در سال صید می‌شد، اما به دلیل عدم مدیریت صحیح و صید بی‌رویه، این میزان به نزدیک صفر کاهش یافته است. اگرچه کشورهای حاشیه دریای خزر موافقت‌نامه‌ای برای ممنوعیت صید این ماهی‌ها امضا کرده‌اند، اما هیچ‌گاه شاهد احیای این گونه‌ها نبوده‌ایم. تلاش‌هایی که در این زمینه انجام می‌شود، عمدتاً به تکثیر مصنوعی محدود شده و این نیز به دلیل محدودیت‌ها و مشکلات موجود، پاسخگوی نیاز نیست.

دریای خزر به دلیل ویژگی‌های خاص خود، یک زیست‌بوم منحصربه‌فرد است که اکنون با تهدیدهای متعددی مواجه شده است. از جمله این تهدیدات می‌توان به پرورش ماهی در قفس، انتقال آب خزر، پرورش میگوهای غیربومی در گمیشان، و همچنین حضور گونه‌های مهاجم مانند شانه‌دارها اشاره کرد. این گونه‌های مهاجم، به همراه فشار صید بیش از حد، ذخایر کیک‌ها و سایر آبزیان را به شدت کاهش داده‌اند.

افزون بر این، آلودگی‌های محیطی، خشک شدن رودخانه‌ها، و کاهش جمعیت فوک دریای خزر که از ارزشمندترین آبزیان این منطقه است، مشکلات جدی دیگری را رقم زده‌اند.

از سوی دیگر، تکثیر بیش از حد ماهی سفید نیز بر توازن طبیعی دریای خزر تأثیر گذاشته است. همه این عوامل باید در یک چارچوب مدیریتی یکپارچه و اکوسیستم‌محور مورد توجه قرار گیرند. اکنون، پرسش این است که آیا اکوسیستم‌های خشکی نیز به اندازه اکوسیستم‌های آبی در معرض تهدید هستند؟ پاسخ قطعی منفی است. اکوسیستم‌های آبی ما به دلیل شرایط خاص جغرافیایی ایران، بسیار بیشتر از اکوسیستم‌های خشکی در معرض تهدید قرار دارند.

بسیاری از گونه‌های آبزی پیش از آنکه شناسایی شوند، از دست رفته‌اند. این گونه‌ها شامل ماهی‌ها، بی‌مهرگان و بسیاری دیگر هستند. بررسی‌های انجام‌شده در دریای خزر نشان می‌دهد که نسبت به 30 سال گذشته، تعداد گونه‌های در معرض خطر نه تنها کاهش نیافته، بلکه دو برابر شده است. این موضوع نشان‌دهنده ناکارآمدی اقدامات مدیریتی ماست و نیازمند توجه و اقدامات جدی و علمی برای حفاظت از این منابع ارزشمند است.

تسنیم: تغییر اقلیم را تا چه اندازه در رقم خوردن این شرایط دخیل می‌دانید؟

در نهایت، یکی دیگر از چالش‌های بزرگ، تغییر اقلیم است. تغییر اقلیم تأثیرات شدیدی بر منابع آبی کشور گذاشته است. خشک شدن رودخانه‌هایی مانند زاینده‌رود و دریاچه ارومیه و کاهش سطح آب دریای خزر از پیامدهای این تغییرات است. ما باید تغییر اقلیم را به‌عنوان یک واقعیت بپذیریم و با تحقیقات و اقدامات علمی، تلاش کنیم راه‌حل‌های مناسبی برای مدیریت این بحران‌ها پیدا کنیم.

برای مواجهه با تغییر اقلیم، باید رفتارها، مدیریت و بهره‌برداری‌هایمان را به گونه‌ای سازگار کنیم که متناسب با این تغییرات باشد. اگر ما خود را با تغییر اقلیم تطبیق ندهیم، بسیاری از منابع آبی و بودجه‌هایمان از بین خواهد رفت. همچنین باید به یاد داشته باشیم که هزینه‌ها و منابع مالی خود را به درستی تخصیص دهیم.

برای مثال، خلیج گرگان یکی از مناطقی است که به شدت تحت تأثیر پسروی آب دریای خزر قرار گرفته است. آمارها نشان می‌دهند که این خلیج در سال‌های اخیر به‌طور میانگین بین 20 تا 25 سانتی‌متر در سال عقب‌نشینی داشته است. این پدیده، به ویژه در شمال دریای خزر، موجب خشک شدن بیشتر این منطقه و آسیب‌پذیری شدیدتر قسمت‌های جنوب شرق کشور شده است. اما نمی‌توان این مسئله را با صرف صدها میلیارد تومان و اجرای پروژه‌هایی مثل ایجاد کانال‌های جدید حل کرد؛ چرا که این راه‌حل‌ها تنها به هدر دادن منابع مالی منجر می‌شود. بودجه‌ها باید به صورت هوشمندانه و در راستای طرح‌های نجات‌بخش واقعی مصرف شوند.

انتهای پیام/