تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3901984
شناسه : 3901984
تاریخ :
درخواستی فراتر از خود: خدایا، برادرم هارون! اقتصاد ایران: از این به بعد آنچه موسی (ع) از خدا می‌خواهد فراتر از خودش است. پس همراهی برادرش هارون را از خدا درخواست می‌کند: و برادرم هارون از من زبان‌آورتر است، او را با من به دستیاری بفرست.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: لذت برآورده شدن خواسته‌ها و احساس امنیت در لحظه سرگشتگی و ترس و حیرانی میان بیابان تاریک و دامنه کوه، بعد از تجربه دو معجزه سهمگین و شنیدن صدای خداوند از میان شعله‌های درخت سبز برای موسی قابل وصف نیست. وقتی خداوند فرمود: آنچه خواستی به تو دادم.

موسی چه خواسته بود؟ نخست سینه‌ای گشاده برای درک عظمت آنچه بر دوش او گذاشته شده و تحمل سختی‌های این مسیر. سپس آسان شدن کارش، می‌داند در این راه قطعاً مشکلاتی خواهد بود که حل آنها از عهده توان و قدرت او خارج است. پس درخواست می‌کند خداوند از آنجا که خود می‌داند کار را برایش آسان کند. بعد از آن باز کردن گره از زبانش، برای آنچه باید ابلاغ کند زبانی گویا و روان و تأثیرگذار می‌خواهد تا سخنانش را بشنوند و بفهمند. تا اینجا هرآنچه خواست مربوط به شخص خودش بود. اما از این به بعد آنچه می‌خواهد فراتر از خودش است. پس همراهی برادرش هارون را از خدا درخواست می‌کند: و برادرم هارون از من زبان‌آورتر است، او را با من به دستیاری بفرست.

فرعون برای یادآوری حضور خود به مردم در سراسر سرزمین تحت حکمرانیش تصاویر و مجسمه‌های بزرگی از خود قرار داده بود که مردم می‌بایست در مقابل آنها _که نشانه‌ها و نمادهای طاغوت مصر بودند_ کرنش کنند و هدایایی تقدیم کنند؛ این حرکت در آن زمان به این دلیل بود که مردم عادی هیچگاه دربار فرعون را تجربه نمی‌کردند و بزرگی و جلال و شکوه آن را نمی‌دیدند، ولی باید همیشه یادشان می‌ماند که زندگی شأن زیر سایه وجود پادشاه مصر تعریف شده است خداوند در آیه ۳۵ سوره قصص به او مژده برآوردن خواسته‌اش را می‌دهد: قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجعَلُ لَکُمَا سُلطَناً فَلَا یَصِلُونَ إِلَیکُمَا بَِایَتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ ٱتَّبَعَکُمَا ٱلغَلِبُونَ، گفت: تو را به برادرت قویدست خواهیم کرد و برایتان حجتی قرار می‌دهیم. به سبب نشانه‌هایی که شما را داده‌ایم، به شما دست نخواهند یافت. شما و پیروانتان پیروز خواهید بود.

اهمیت بلاغت و پذیرش

موسی پیامبر شده است، به لحاظ جسمانی مردی قدرتمند و از نظر شخصیتی صریح و قاطع است، اما می‌داند برای انجام مأموریتش نیاز به کسی دارد که هم در جامعه مقصد پذیرفته باشد، هم سخن گفتنش تاثیرگذارتر باشد و از همه مهمتر قابل اعتماد و به خود او نزدیک باشد. چه کسی بهتر از برادر بزرگترش هارون؟ پس به همین صراحت از خداوند می‌خواهد که او را یاورش قرار بدهد. پیداست که او تا اینجا همراه خوبی برای موسی بوده است، چرا که اولین درخواست غیر شخصیش تاکید بر حضور و همراهی و پشتیبانی از طرف اوست. عجیب نیست اگر هارون نیز در مسیر بازگشت از مدین همراه او باشد، به این معنی باید پذیرفت که در سالهای زندگی موسی پس از فرار به مدین با خانواده خود در مصر تماس داشته و به نحوی همراهی و حضور آنها او را حمایت کرده است؛ به ویژه که او با دختر شعیب پیامبر (ع) ازدواج کرده و بنی‌اسرائیل به عنوان قومی یکتاپرست در مصر تحت ستم هستند.

از سوی دیگر این درخواست موسی -بخصوص تاکید او بر تنگ شدن سینه‌اش و سخنور نبودن خود- و اصرار بر دادن این مسئولیت به هارون نشان می‌دهد که هارون فردی پذیرفته شده در میان مردم و قوی در سخنرانی، دارای نفوذ کلام و قدرت اقناع است.

هارون برای موسی چه می‌کند؟

آنطور که در گفتگوهای موسی با خداوند می‌بینیم هارون سخنگوی موسی است، یعنی با اینکه این موسی است که پیامبر است و خداوند به او وحی می‌رساند، اما برای دعوت فرعون سرکش به یکتاپرستی سخنوری هارون مؤثرتر و کاربردی‌تر است. هارون تصدیق کننده سخنان اوست، پشتوانه‌ای برای دلگرمی موسی. از سوی دیگر می‌دانیم که موسی در تعامل با بنی اسرائیل نیز بسیار از هارون کمک می‌گیرد، و حتی وقت رفتن به میقات قوم خود را به او می‌سپارد و موقع بازگشت و بعد از گوساله پرست شدن آنها او را به شدت بازخواست می‌کند.

از طرف دیگر، دعوت موسی کاری بزرگ است. شکستن هیمنه فرعون در مصر، آن هم از سوی کسی که در کاخ او بزرگ شده است کار کوچکی نیست. فرعون برای یادآوری حضور خود به مردم در سراسر سرزمین تحت حکمرانیش تصاویر و مجسمه‌های بزرگی از خود قرار داده بود که مردم می‌بایست در مقابل آنها _که نشانه‌ها و نمادهای طاغوت مصر بودند_ کرنش کنند و هدایایی تقدیم کنند؛ این حرکت در آن زمان به این دلیل بود که مردم عادی هیچگاه دربار فرعون را تجربه نمی‌کردند و بزرگی و جلال و شکوه آن را نمی‌دیدند، ولی باید همیشه یادشان می‌ماند که زندگی شأن زیر سایه وجود پادشاه مصر تعریف شده است.

در چنین شرایطی که فرعون خود را خدای مردم مصر معرفی کرده بود، موسی _پسری از قوم تحت ستم یعنی بنی اسرائیل که در دربار همان فرعون بزرگ شده_ باید می‌رفت و او را به فروتنی و پرستش خدای یکتا فرامیخواند! این حرکت دو نوع مقابله را پدید می‌آورد، یکی از طرف خود فرعون و یکی از طرف جامعه و مردم مصر، که سال‌ها با این تصویر خوگرفته و باورها و مناسکشان را با آن ترتیب داده و تنظیم کرده بودند. با در نظر گرفتن همه این موارد، درخواست موسی از خدا برای یاری و همراهی هارون می‌توانست پشتوانه‌ای برای او باشد و به مردم نشان دهد که این جوان حداقل یک نفر را دارد که همراهیش کند و به سخنانش باور داشته باشد.

خطاب الهی به دو برادر

به این ترتیب با پذیرش این درخواست موسی (ع) است که خداوند در آیه‌های بعدی هر دوی آنها را مورد خطاب قرار می‌دهد، در متن آیه نیز از فعل تثنیه استفاده می‌شود. ضمناً تاکید می‌کند که به هر دوی شما تسلطی می‌دهیم که آنها نتوانند بر شما چیره شوند (سوره قصص آیه ۳۵)، و از رحمت خود به هارون نیز مقام پیامبری داده است. (سوره مریم، آیه ۵۳) اهمیت سخنوری در ابلاغ پیام رسالت وقتی آشکارتر می‌شود که در هنگام حضور در برابر فرعون برای آشکار کردن دعوتِ خود هردو می‌روند و فرعون از خدایشان می‌پرسد، و بعد برای تحقیر موسی از بزرگان دربار می‌پرسد: آیا این طور نیست که من از این مرد خوار و بی مقدار که نمی‌تواند روشن و گویا سخن گوید، بهترم؟ (سوره زخرف، آیه ۵۲)

درباره گرفتگی زبان موسی و زبان‌آور بودن هارون روایت‌های متعددی گفته شده است که اشاره به آسیب زبانی موسی در کودکی می‌کند. اما روایت دیگری، حکایت از تسلط هارون بر زبان قبطیان (زبان مردم مصر و فرعون) و فن سخنوری دارد. به این ترتیب همراهی هارون برای موسی در دربار فرعون و دعوت او و بزرگان مصر به یکتاپرستی معنای دیگری می‌گیرد، چرا که این ابلاغ باید به روشنی و وضوح برای مصریان صورت بگیرد تا شک و تردیدی باقی نماند، چنانچه معجزات داده شده به موسی نیز در همین راستاست و همراهی هارون از جوانب گوناگون برای موسی پشتوانه و دلگرمی در روبرو شدن با فرعون و اشراف مصر است.