ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید احسان علوی، رئیس دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام، در کرسی ترویجی «نظام سیاسی اسلام در اندیشه شهید بهشتی» که به همت اداره پژوهش دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام با همکاری مؤسسه مطالعات و علوم انسانی اندیشه بهشتی برگزار شد، گفت: یک نظام فکر سیاسی باید به دو موضوع بپردازد اول نظم مطلوب حقوقی است. نظم حقوقی زاییده یک فکر و اندیشه شمولدار سیاسی است. شهید بهشتی نظم مطلوب حقوقی خود را در قالب نظام سیاسیای مطرح میکند؛ نظام حقوقی یک خرده نظام اجتماعی است که تلاش میکند روابط اجتماعی را در پناه فکر سیاسی خود سامان دهد. تلاش مرحوم شهید بهشتی بر این است که آن نظم مطلوب سیاسی را با ایده نظام امت_امامت خودشان سامان بدهند. مسأله نظام امت_امامت که شهید بهشتی مطرح میکنند این است که یک نظم سیاسی حاصل سریان یک نظام معنوی و فکر معنوی است.
وی ادامه داد: ممکن است حتی آن معنویت، معنویت سکولار باشد و بگوید هیچ نظام معنویای نباید حاکم بر رفتار سیاسی اجتماعی باشد. این هم خودش یک نوع نظام معنوی است و یک الهیات سکولار و لائیک است.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام گفت: شهید بهشتی میفرماید نظام سیاسی امت_امامت دو خصوصیت دارد. اول اینکه یک نظام مکتبی است که بر اساس اصول اسلام و تعالیم دینی بنا شده است و دوم اینکه این نظام، نظامی مردمسالاری و اختیاری بودن نظام رهبری است و معتقد است فکر سیاسی شیعه تحمیل و غلبه را رد میکند.
حجت الاسلام علوی در ادامه تشریح نظریه امت_امامت شهید بهشتی گفت: بعد از آن شهید بهشتی به این موضوع میپردازد که نظام امت و امامت در زمان حضور و در زمان غیبت چگونه است؟ شهید بهشتی اذعان میکند که ممکن است این نظام امت و امامت در جهان اندیشه معاصر فهم نشود. میگوید: بین نظامهای سیاسی موجود و نظام مردم سالاری و دین سالاری و نظامهای ترکیبی که از بین این نظامها خلق میشود معتقد است که نظام امت و امامت نظام معنایی امت و امامت یک نظام دوگانه بین مردمسالاری و دینسالاری است. دینسالاری به معنای پذیرش اصول الهیاتی در روابط مردم است و آن را تبدیل به یک نظام دو مرحلهای میکند. در نظام معنایی امت و امامت که حقوق مردم در آن تأمین میشود سطح اولش یک نظام فکری مکتبی و سطح دوم آن پذیرش این شکل حکومت توسط مردم است.
رئیس دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام ادامه داد: شهید بهشتی بعد از آن به تفاوتهای نظام امت و امامت با نظام تئوکراسی میپردازد و میگوید: تئوکراسی یک نظام دینی است؛ اما میتواند تحمیلی هم باشد. بعد از آن به تفاوت این نظام با دموکراسی میپردازد. بعد از آن مفهومی را به نام عدل در امامت مطرح میکند و بر آن تأکید میکند که در کنار یک نظام سیاسی مطلوب که نتیجه آن قرار است نظم حقوقی را خلق بکند مابین اندیشه (نظام معنایی) و ساختار مفهومی (شکل نظام پذیرش شده) تا تحقق عینی در سطح جامعه میگوید این نظام برای اینکه در مطلوبترین وضعیت امت و امامت قرار بگیرد و آن نظم حقوقی مطلوب سریان پیدا بکند یک لایه سومی دارد که تعابیر حقوقدانان معاصر از آن حاکمیت قانون است.
علوی در توضیح حکومت قانون گفت: امام خمینی رحمت الله علیه در کتاب حکومت اسلامی مفهومی دارند با نام «حاکمیت قانون در اسلام»، این مفهوم حقوقی، مفهوم جدیدی است؛ اما این فهم حکومت قانون یک فهم اصیل در اندیشه امام بوده است. امام بر این باور است که اساساً حکومت، حکومت شخص نیست؛ بلکه حکومت قانون است. البته مفهوم حکومت قانون در اندیشه امام با حکومت قانون نزد حقوقدانان غربی متفاوت است.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام درباره برتری نظریه شهید بهشتی بر سایر نظریات سیاسی گفت: عبارت شهید بهشتی که بسیار حرف ممتازی هم هست این است که میگوید این نظم مطلوب حقوقی با حرفهای من در مورد امت و امامت درست نمیشود، با اشکال حکومت هم درست نمیشود یکی از خصوصیاتی که در اندیشه سیاسی ایشان است این است که ایشان تقریباً معتقدند که نظام جمهوری میتواند حاوی ایده نظام امت و امامت باشد و میگوید بعید نیست نظامهای دیگر مثل نظام پارلمانی هم بتواند حاوی این ایده امت و امامت بشوند.
وی در ادامه گفت: از نظر ایشان این نظامها شکلی هستند برای ایده امت و امامت و برای ایده امت و امامت ابتذال است که بخواهد خود را درگیر این مفاهیم شکلی بکند و میگویند: اصل حاکمیت قانون در اسلام مثل روح و کالبد هست و این اشکال فرمهای سیاسی بدنها و کالبدهایی هستند که قرار است روح حکومت اسلام را بپذیرند. اشکالی هستند و قابی هستند که قلبی و جانی و روحی دارند و عدل، روح نظام امت و امامت است.
علوی گفت: در حکومت توتالیتر و دیکتاتوری هم ممکن است یک نظم حقوقی مطلوبی دیده شود. در کتاب «بایستههای حقوق اساسی» تألیف دکتر سید ابوالفضل قاضی که یکی از کلاسیکترین متنهای حقوق اساسی ایرانی است. بحثی مطرح میشود با عنوان دیکتاتوری روشن یا دیکتاتوری سپید. دکتر قاضی میگوید؛ دیکتاتورهایی در جهان بشریت بودهاند که ما آنها را دیکتاتور روشن مینامیم؛ چون در عین دیکتاتور بودن نظم حقوقی که خلق میکردند نظم حقوقی بدی نبوده است و کارنامه سیاهی ندارند. بنابراین آنچه مهم است روح آن نظم حقوقی است که میتواند بر فرمها تا حدودی فائق آید و باید بگوییم که نظم حقوقی مطلوب نظریه سیاسی اجتماعی شهید بهشتی یک نظام حکمرانی عادلانه را میگوید و عدالت، روح حکمرانی است و این حرف خیلی نویی است.
وی درباره جایگاه عدالت اجتماعی در نظریه امت و امامت شهید بهشتی گفت: ما باید به سمت این ایده برویم که برای نظم مطلوبمان، ایده معنوی داشته باشیم و آن ایده معنوی «عدالت اجتماعی» است، سریان مفهوم در شکل است که به شکل حکمرانی ظهور میکند و مکتبی بودن در نظام امت و امامت و اختیاری بودن پذیرش این حکمرانی و عدالتمحوری آن منجر به حاکمیت قانون متکی بر شریعت میشود؛ حتی اعمال شریعت در حکومت اسلامی مطلوب باید همراه با عدالت باشد.
کرسی ترویجی «نظام سیاسی اسلام در اندیشه شهید بهشتی» با سخنرانی حجت الاسلام دکتر سیداحسان علوی، رئیس دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام و دکتر سعید محجوب، عضو هیأت علمی دانشگاه حقوق دانشگاه قم و با دبیری سید علی سجادی، عضو کارگروه فقه و حقوق مؤسسه اندیشه بهشتی، عصر چهارم دی در قم برگزار شد.
انتهای پیام/