به گزارش سلامت نیوز، حادثه تلخ تیراندازی به آمبولانس در شهرستان دلگان که به مرگ یک تکنسین اورژانس و مجروح شدن چند نفر دیگر منجر شد، بار دیگر شدت خشونت علیه کادر درمان در کشور را برجسته میکند. این رویداد ناگوار نشاندهنده تداوم رفتارهای خشونتآمیز در شرایطی است که امدادگران تنها برای کمک به حادثهدیدگان فعالیت میکنند.
چنین حملاتی حتی در سختترین شرایط، مانند جنگها، نادر است. معمولاً در قوانین بینالمللی و اخلاقی، حمله به کادر درمان و آمبولانسها ممنوع بوده و تنها در معدود کشورها یا سازمانهایی مانند ارتش اسرائیل گزارش شده که چنین رفتارهایی رخ داده است.
وزارت بهداشت باید امنیت تیم امدادی را تضمین کند
خشونت هایی که بارها افتاده و پس از چند روز به ورطه فراموشی سپرده میشود و اما مردم امرز در یک سطح دیگر بهت زده شاهد خشونت شدید علیه کادر درمان هستند.حمله به ماشین آمبولانس و کشته شدن تکنسین اورژانس و بیمار و همراه بیمار!!
این حادثه زنگ خطری جدی برای جامعه و مسئولان است تا با اجرای راهکارهای عملی و قوانین بازدارنده، از تکرار این فجایع جلوگیری کنند و امنیت تیمهای امدادی را تضمین نمایند.
خشونت علیه کادر درمان پدیدهای است که در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته و نگرانیهای بسیاری را در جامعه پزشکی ایجاد کرده است. دکتر علی جعفریان، مشاور عالی وزیر بهداشت، در اینباره میگوید:«خشونت به هیچ وجه راهحل مناسبی برای مشکلات سلامت نیست و نیاز به بررسیهای اجتماعی و فرهنگی دارد. با آموزش و تعامل مناسب میتوان شرایط بیمارستانها و انتظارات مردم را شفاف کرد.»
خشونتهای مکرر، بهویژه در بخش اورژانس که محیطی پرتنش و پراسترس است، نه تنها روحیه کادر درمان را تخریب میکند، بلکه گاهی منجر به کنارهگیری پزشکان از کار میشود. دکتر امین زکیزاده، مسئول کمیته مراکز درمانی انجمن پزشکان عمومی، به امنیت بحرانی در مراکز درمانی یاسوج اشاره کرده و میگوید:«پس از حادثه دلخراش قتل یک متخصص قلب در یاسوج، بسیاری از پزشکان منطقه دست از کار کشیدند. این مسئله نشاندهنده اهمیت جدی امنیت در مراکز درمانی است.»
قوانین نیازمند اصلاحات جدی است
در حالی که برخی نمایندگان مجلس بر این باورند که قوانین موجود برای جلوگیری از خشونت کافی است، وزارت بهداشت معتقد است که این قوانین نیاز به اصلاح و اجرای جدیتری دارند.
خشونت علیه کادر درمان فقط یک مشکل برای نظام سلامت نیست؛ بلکه سلامت جامعه را نیز تهدید میکند. برای جلوگیری از این بحران، آموزش، اجرای قوانین بازدارنده و ایجاد حمایتهای روانی و اجتماعی باید در دستور کار مسئولان قرار گیرد.
با تعامل و همدلی، میتوان به محیطی امنتر برای کادر درمان و بیماران دست یافت.
مثلا در انگلستان و فرانسه قوانین خاصی برای حفاظت از کادر درمان در برابر خشونت وجود دارد.
در انگلستان، قانون Assaults on Emergency Workers (Offences) Act 2018 به طور خاص برای محافظت از کارکنان اورژانس، از جمله کادر درمان، وضع شده است. طبق این قانون، حمله به کارکنان اورژانس جرم محسوب شده و مجازات آن میتواند تا دو سال حبس باشد. این قانون شامل حملات فیزیکی و تهدیدات نیز میشود و دادگاهها موظف به اعمال مجازاتهای سنگینتر برای این نوع حملات هستند
در فرانسه نیز خشونت علیه کادر درمان یک مشکل رو به رشد است و گزارشها نشان میدهند که میزان این خشونتها به شدت افزایش یافته است. برای مقابله با این مسئله، قوانینی مانند قانون حمایت از کارکنان درمانی در نظر گرفته شده است که به کادر درمان این امکان را میدهد تا خشونتها را گزارش کنند. این قوانین همچنین مجازاتهای سنگینتری برای کسانی که به کارکنان درمانی حمله میکنند در نظر گرفته است و قانونگذاران همچنین تأکید دارند که بیمارستانها باید تدابیر امنیتی برای حفاظت از کارکنان خود بیاندیشند
این قوانین در هر دو کشور سعی دارند که خشونت علیه کادر درمان را کاهش دهند و امنیت بیشتری برای آنها فراهم کنند.
حالا که اعضای کمیسیون بهداشت مجلس اعلام کرده اند که میخواهند قوانین نظام سلامت را بازنگری و تغییراتی در برخی ایجاد کنند بنظر میرسد مساله خشونت علیه کادر درمان باید در اولویت امر قرار گیرد تا باز هم شاهد اتفاقاتی نظیر قتل دکتر داوودی و یا حمله به تیم های امدادی نباشیم.
پویش زخم سپید هم نتوانست مرهم کادر درمان باشد
برای کاهش خشونت در مراکز درمانی، اقداماتی جامع در چندین زمینه ضروری است. نخست، آموزش مهارتهای ارتباطی و مدیریت استرس برای کادر درمان و همراهان بیماران اهمیت بالایی دارد. این آموزشها میتوانند به کاهش سوءتفاهمها و تقویت تعاملات همدلانه کمک کنند.
پویشهایی مانند "زخم سپید"، که با هدف مقابله با خشونت علیه کادر درمان برای آگاهی رسانی عمومی توسط وزارت بهداشت اجرا میشوند، به نظر میرسد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند تا عملیاتی. اگرچه این پویشها برای جلب توجه به مشکلات واقعی کادر درمان طراحی شدهاند، تأثیر عملی آنها در بهبود امنیت و کاهش خشونت قابلتوجه نبوده است. شواهد متعدد، مانند تداوم حوادث خشونتآمیز از جمله شهادت تکنسین اورژانس در ایرانهشر، نشان میدهد که مشکلات ریشهای همچنان باقی هستند و اقدامات انجامشده نتوانستهاند پاسخگوی این چالشها باشند.
در مناطقی که امنیت عمومی پایین است، هیچ سازوکار جدی برای محافظت از تیمهای اورژانس بهکار گرفته نمیشود. صرفاً هشدار دادن یا پویشهای آگاهیبخش برای بهبود شرایط ناکافی است. اگرچه ایجاد آگاهی عمومی در زمینه مشکلات کادر درمان مهم است، بدون تغییرات عملی و راهبردی، این پویشها به اتلاف منابع و افزایش سرخوردگی در میان جامعه درمانی منجر میشوند.
الزام تصویب قوانین سختگیرانه
در کنار آگاهی رسانی و آموزش عمومی ، تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه برای برخورد با خشونتهای کلامی و فیزیکی علیه کادر درمان الزامی است. این قوانین باید بازدارندگی کافی داشته و از حمایتهای قضایی و اجتماعی برخوردار باشند تا امنیت کارکنان مراکز درمانی تضمین شود.
علاوه بر این، ایجاد فضاهای آرامشبخش برای همراهان بیماران، راهکاری موثر برای کاهش تنشها در محیطهای درمانی است. همراهان بیماران که معمولاً تحت فشار روانی بالایی قرار دارند، با دسترسی به چنین امکاناتی میتوانند استرس خود را بهتر مدیریت کنند.
همچنین، ارائه خدمات روانی و اجتماعی به کادر درمان که بهطور مداوم با استرسهای شغلی مواجه هستند، نقشی کلیدی در کاهش فشارهای کاری آنها خواهد داشت. ترکیب این اقدامات میتواند گامی مؤثر در جهت بهبود شرایط و کاهش خشونتهای رایج در مراکز درمانی باشد.
پیامدهای جبران ناپذیر خشونت علیه کادر درمان
خشونت علیه کادر درمان پیامدهای گستردهای دارد که سلامت نظام درمانی و جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. این مسئله، پیش از هر چیز، باعث کاهش انگیزه و روحیه کارکنان درمانی میشود، زیرا آنها بهجای تمرکز بر مراقبت از بیماران، نگران امنیت شخصی خود و خانواده خود میشوند . تجربه خشونت، بهویژه در محیطهای پرتنش مانند اورژانس، میتواند به کاهش کیفیت خدمات درمانی و اختلال در روند خدماترسانی منجر شود. این شرایط نه تنها سلامت بیماران را به خطر میاندازد، بلکه اعتماد عمومی به سیستم درمانی را نیز کاهش میدهد.
علاوه بر این، خشونت علیه کادر درمان پیامدهای روانی و جسمی متعددی برای کارکنان دارد. افرادی که مورد خشونت قرار میگیرند، ممکن است دچار استرس، اضطراب یا افسردگی شوند و در مواردی آسیبهای جسمی نیز تحمل کنند. این فشارها در بلندمدت میتواند به ترک شغل، مهاجرت یا تغییر حرفه از سوی پزشکان و پرستاران منجر شود، بهویژه در مناطقی که از قبل با کمبود نیروی متخصص مواجهاند. این روند، بحران نیروی انسانی را در حوزه درمان تشدید کرده و دسترسی به خدمات درمانی را در مناطق محروم با چالشهای بیشتری روبهرو میکند.
از سوی دیگر، خشونت در مراکز درمانی باعث افزایش هزینههای مستقیم و غیرمستقیم برای نظام سلامت میشود. اقدامات امنیتی بیشتر، ارائه خدمات روانشناختی به کارکنان آسیبدیده و کاهش بهرهوری نیروی کار از جمله هزینههایی است که بر سیستم درمانی تحمیل میشود. در نهایت، وقوع مکرر خشونت باعث میشود جامعه احساس کند که حتی کادر درمان نیز از امنیت کافی برخوردار نیستند. این امر روابط میان مردم و نظام درمانی را دچار آسیب کرده و اعتماد عمومی را خدشهدار میکند.
خشونت علیه کادر درمان پدیدهای است که اثرات آن فراتر از محیط بیمارستانها میرود و امنیت، سلامت و اعتماد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. مقابله با این معضل نیازمند تلاشهای جدی در اصلاح قوانین، آموزش مهارتهای ارتباطی و مدیریت استرس، و ایجاد حمایتهای روانی و امنیتی برای کادر درمان است.