به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ، سعید نبی مستند ساز و دارنده جایزه ملی محیط زیست در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد؛ نوشت: آمارها در عرصه محیط زیست و آنچه بر فرزندان ما پیرامون طبیعت و اکوسیستمهای شهری، روستایی و طبیعی خواهد گذشت بسیار نگران کننده است.
آقای رئیس جمهور تعمیر یا تغییر در رویکردهای محیط زیستی؟ مسئله این است، آیا میخواهید ساختارها و تفکر محیط زیستی را در میان مدیران بالادستی در کشور تعمیر کنید یا میخواهید با یک جراحی اساسی تغییر نگاه و رویکرد ایجاد کنید و اهداف و برنامههای توسعهای بر پایه توسعه پایدار را پیاده سازی کنید.
به گفته کارشناسان تا سال ۱۴۰۲ سالانه ۳۸ میلیون نفر از جمعیت کشور تحتتأثیر پیامدهای ناشی از پدیده گرد و غبار قرار داشتند و ۲۱ هزار مرگ منتسب به ریزگردها در سال ۱۴۰۰ به ثبت رسیده است. آمارهای ارائه شده در رسانههای رسمی کشور ناشی از افزایش شدید بیماریهای پوستی، مننژیت، آسیب به سلولهای پوستی ، مغزی و آسیب به DNA است.
رتبه ایران در بین ۱۸۱ کشور در CRI یا شاخص مخاطرات آب و هوا ۷۹ است. طبق آمارهای ارائه شده سالانه علاوه بر اینکه ۳۰ هزار نفر از مردم ایران زمین بر اثر آلودگی هوا از دنیا میروند و به گفته کارشناسان حوزه سلامت سالانه ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان برای درمان بیماران ناشی از آلودگی هوا هزینه میشود و این در شرایطی است که به گفته کارشناسان مردهزایی جنین تا هشت درصد اعلام میشود و حال تعداد مبتلایان به بیماریهای فشارخون، سکتههای قلبی، ناراحتیهای ریوی به دلیل آلودگی هوا با سرعت در حال افزایش است.
وضعیت زیست محیطی ایران در مدیریت اکوسیستمهای آبی شامل تالابها، سواحل دریا، رودخانهها و آبهای زیرزمینی در بین ۱۳۲ کشور رتبه ۱۳۰ است.. در ۸۰ درصد حوضههای آبی درجه دو کشور در حال حاضر تنش آبی وجود دارد و آمارها نشان میدهد در حدود ۹۰ درصد آب موجود کل کشور در بخش کشاورزی به مصرف میرسد که با راندمان آبیاری سنتی ۳۰ درصد موجب هدر رفت آن میشود به علاوه این هدر رفت با آلودگی سموم، کود و افزایش شوری بسیاری از این منابع وارد منابع آبی میشود.
ناترازی آبخانها از مرز ۱۵۰ میلیارد متر مکعب در سال گذشته و این یعنی ایرانیان تا به امروز ۱۵۰ میلیارد متر مکعب بیش از آنچه وارد سفرهها شده برداشت کردهاند. طبق آمارهایی وزارت جهاد کشاورزی یک میلیارد تن در سال فرسایش بادی داریم و همین مقدار هم فرسایش آبی است. وسعت رویشگاههای جنگلی هیرکانی به عنوان نماد اکسیژن ساز و خطوط تعادلی آبهای خروشان سیل و بسیاری از مخربهای دیگر از ۵ .۳ میلیون هکتار در سال ۱۳۳۰ به ۱.۶ میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است که ۸۰۰ هزار هکتار از این آمار نیز شامل مخروبهها است.
زبالههای تولید شده تنها در مازندران بدون در نظر گرفتن حضور گردشگران روزانه به طور میانگین چهار هزار تن است که در ۲۷ نقطه از مناطق جنگلی، ساحلی و حاشیه رودخانهها دفن میشود و شیرابههای سمی، شیمیایی و آلوده آنها یا به داخل رودخانه ریخته شده و یا به سفرههای زیر زمینی راه پیدا میکنند که این وضعیت عامل تهدید کننده بهداشت عمومی، سلامت مردم و خسارتهای جبران ناپذیری است.
کارشناسان اهل فن معتقدند انتساب شینا انصاری به عنوان ریاست سازمان محیط زیست انتخاب مناسبی بود و برخی انتسابهای معاونین ایشان نیز جز بهترین گزینههای موجود بودهاند اما بدون داشتن برنامهای هدفمند برای جراحی و تغییر رویکردها در ساختار بالای اجرایی و قانونگذاری صرفاً یک جابجایی مهره است و اگر تغییری در نگاه تصمیم گیران و تصمیم سازان توسعهای و اجرایی کشور اتفاق نیفتد هر روز به عقب تر میرویم و البته فراموش نشود زمان برای احیای دردهای بزرگ اشاره شده بسیار کم است.
اینجانب با سابقه ۲۳ سالهای که در عرصه تحقیق و مستندسازی در حوزه محیط زیست با رویکردهای اجتماعی، اقتصادی، حفاظتی و سیاسی در اکوسیستمهای آبی، خاکی، جنگلی در کل کشور دارم و به واسطه حضور در فستیوالهای معتبر جهانی، بسیاری از شهرها و منابع طبیعی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را دیدهام که اتفاقاً از نظر اکوسیستمهای شهری، روستایی و طبیعی بسیار نزدیک به ما بودهاند اما مدل بهره برداری پایدار آنها در همزیستی اقتصاد، صنعت و تجارت با محیط زیست تعریف شده و با حفظ احترام به آیندگان عملیاتی و اجرایی شده است به طوری که زمین تا به آسمان با ما متفاوت است.
معتقدم سازمان محیط زیست باید دست از حرفها، روشهای حفاظتی سنتی و رفتارهای تکراری در حوزه حفاظت از محیط زیست بردارد، چرا که قریب به یقین همچون سنوات گذشته در نهایت بازنده بازی قدرت، توسعه گران قدر در کشور بوده و در پایان کار مجبور است همان حرفهای تکراری مدیران قبلی را در رسانهها تکرار کند.
تجربه گذشته ثابت کرده مدیران فعلی سازمان محیط زیست بهتر است دنبال پیاده سازی نظام نوین جامع فرهنگ سازی، حفاظت و توسعه پایدار باشند و در این مسیر سیستمهای مدیریتی و مؤثر بالادستی کشور را با رویکردهای بینالمللی و جدید همزیستی اقتصاد و صنعت با طبیعت بر اساس مدلهای نوین ارزیابی توان بوم شناختی سرزمین از نزدیک و مورد به مورد طی بازدید از کشورهای هدف آشنا کند و در این میان قطعاً آگاهی بخشی در حوزه آموزش از کودکی، فرهنگ سازی در میان دانشجویان مؤثر در حوزه صنعت و قضاوت کشور و آشنایی مدیران صنعتگر و توسعه گرا در دولت و نمایندگان مجلس نسبت به اثرات مخرب تصمیمهایشان در کشور در کوتاه مدت و بلند مدت بهتر است در اولویت نهایی باشد.
اینگونه است که محیط زیست و اکوسیستمهای شهری و روستایی با تالاب، جنگل، کویر، رودخانه و دریا نه تنها در دیدگاه توسعه گران سد راه توسعه نبوده، بلکه همچون کشورهای توسعه یافته تبدیل به فرصتی میشوند که از ظرفیتهای شأن اشتغال، تولید و کسب ثروت پایدار رقم خورده و رفاه و آرامش را برای مردم جامعه به ارمغان خواهد آمد.