به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،تالابها از دیرباز بخشهای حیاتی اکوسیستمهای آبی بودهاند که نقش مهمی در تنظیم شرایط آب و هوایی، جلوگیری از گرد و غبار و حفظ منابع آبی ایفا میکنند. علی ارواحی، متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی، در گفتوگو با ایرنا تأکید کرد که: «حیات تالابها به تأمین مداوم آب و حقابه آنها بستگی دارد. اگر تالابها آبدار باشند، علاوه بر جلوگیری از انتشار گرد و غبار، در تعدیل دما و پیشگیری از فرونشست زمین نیز مؤثر خواهند بود. اما وقتی این اکوسیستمها خشک میشوند، علاوه بر مشکلات زیستمحیطی، جوامع محلی نیز بهویژه در زمینههای معیشتی مانند ماهیگیری و صنایع دستی آسیب میبینند.»
حقابه به نام، آب به کام دیگران
طبق قانون حفاظت از تالابها، باید منابع آبی کافی به تالابها تخصیص داده شود تا از خشک شدن آنها جلوگیری شود. اما مشکل اینجاست که در عمل، این حقابهها معمولاً بهطور کامل به تالابها نمیرسند. در مواردی نیز سیلابها که بهطور طبیعی در فصل بارش به وجود میآیند، به اشتباه بهعنوان حقابه رسمی تالابها ثبت میشوند. ارواحی در اینباره میگوید: «در سیلابهای فصلی، آب به تالابها میرسد، اما این آبها بیشتر از نظر حجم و مدت زمان کوتاهمدت به تالاب وارد میشود و هیچکدام از نیازهای بلندمدت آبی تالابها را تأمین نمیکند.»
خشکی تالابها: یک تهدید گستردهتر از آنچه فکر میکنیم
براساس گزارشهای منتشر شده، تاکنون ۹ تالاب بزرگ کشور بهطور کامل خشک شدهاند. از جمله این تالابها میتوان به تالابهای پریشان، گاوخونی و بختگان اشاره کرد که مدتهاست در اثر کمآبی و عدم تأمین حقابه به وضعیت بحرانی رسیدهاند. ارواحی معتقد است که وضعیت تالابها بسیار وخیمتر از آنچه به نظر میآید، چرا که برخی تالابها مانند تالاب پریشان برای بیش از دو دهه کاملاً خشک شدهاند.
آیا سیلابها واقعاً به نفع تالابها هستند؟
در شرایطی که سیلابها در برخی مناطق کشور اتفاق میافتند، مسئولان از جمله وزارت نیرو گاهی اوقات این سیلابها را بهعنوان تأمین حقابه تالابها گزارش میکنند. این در حالی است که طبق نظر کارشناسان، بسیاری از این سیلابها نمیتوانند برای تأمین نیازهای آبی تالابها مفید واقع شوند. ارواحی در این خصوص میگوید: «ما بارها شاهد بودیم که در مواقع بارشهای شدید و سیلابی، وزارت نیرو ادعا کرده که آبی را به تالابها رها کرده است، در حالی که در مسیر این رهاسازی، آب از دسترس خارج شده و به تالاب نرسیده است. این اتفاق بهویژه در تالاب گاوخونی رخ میدهد، جایی که آب رهاشده توسط کشاورزان و تبخیر در مسیر از دست میرود.»
آینده تالابها: نیاز به تغییر رویکرد و نظارت دقیقتر
برای حفاظت از تالابها و جلوگیری از خشک شدن بیشتر آنها، تأمین منظم حقابهها ضروری است. ارواحی پیشنهاد میکند که باید برای نظارت دقیقتر بر منابع آبی تالابها، ایستگاههای هیدرومتری در مصب رودخانهها و تالابها احداث شوند. این ایستگاهها قادر خواهند بود میزان دقیق آب واردشده به تالابها را اندازهگیری کنند و اطمینان حاصل کنند که حقابهها بهدرستی تحویل میشوند. به گفته او: «ایستگاههای هیدرومتری در مصب رودخانهها و تالابها بسیار کم هستند و باید تعداد آنها افزایش یابد تا بتوانیم بر میزان آب واردشده به تالابها نظارت دقیقتری داشته باشیم.»
حفاظت از تالابها نیازمند همکاری مشترک
در کنار تأمین حقابهها، موضوع دیگری که باید به آن توجه شود، جلوگیری از آلودگیها و تصرف اراضی تالابها است. به گفته ارواحی، در بسیاری از موارد، بهویژه در تالابهایی مثل تالاب انزلی، شاهد ورود منابع آلاینده و تبدیل بخشی از اراضی تالابها به زمینهای کشاورزی هستیم. برای جلوگیری از این مشکلات، باید مرزها و محدودههای تالابها مشخص و علامتگذاری شوند. همچنین نظارتهای دقیق از سوی سازمانهای محیطزیست و سایر ارگانهای مربوطه بر حفظ این حوضههای آبی ضروری است.
همانطور که ارواحی به درستی اشاره کرده است، «حفاظت از تالابها تنها به معنی حفاظت از یک اکوسیستم طبیعی نیست، بلکه به معنای حفاظت از منابع آبی، جلوگیری از فرونشست زمین، کاهش گرد و غبار و حفظ معیشت جوامع محلی است.» در نهایت، باید این نکته را درک کنیم که سیلابها تنها نمیتوانند پاسخگوی نیازهای آبی تالابها باشند و برای جلوگیری از بحرانهای زیستمحیطی و آبی، تأمین حقابهها و مدیریت منابع آبی باید بهطور جدی در دستور کار قرار گیرد.