ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرورزشی: علیرضا نیکبخت واحدی بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان و باشگاه استقلال، درباره موضوعات مختلفی از جمله وضعیت فعلی باشگاه استقلال هم به لحاظ فنی و هم مدیریتی همچنین حضور سرمربی آفریقایی در راس کادر فنی این تیم، دیدار پیش روی تیم ملی و موضوعاتی در ارتباط با آینده فوتبال کشورمان پس از نسل طارمیها و آزمونها اظهاراتی را مطرح کرد.
من هم اطلاع پیدا کردم که قرار است مجتبی جباری به باشگاه استقلال برگردد و در امور مدیریتی در بخش ورزشی فعالیت کند. او در فوتبال شخصیت بزرگی داشت. شخصیت بزرگ داشتن در فوتبال حتماً به داشتن تعداد بازی ملی زیاد نیست. گرچه زمانی که جباری در تیم ملی حضور مییافت اگر مصدومیتهای متعدد به سراغش نمیآمد امروز یکی از نفراتی بود که تعداد بازیهای ملیاش سه رقمی میشد. او در طول دوران فوتبالش همواره جزو موثرترین نفرات بود.
معمولاً هافبکهای بازیساز باهوشترین فوتبالیستها در جمع نفرات داخل زمین به شمار میروند. زمانی که من به استقلال آمدم مجتبی جزو بازیکنان رده امید استقلال بود و بعد به ابومسلم رفت و پس از آن به استقلال برگشت. من زمان کوتاهی کنار او بازی میکردم اما کاملا با مختصات فوتبالی مجتبی آشنا بودم. بازیکنانی که در خط هافبک میانی بازی میکنند معمولاً مدیریت خاصی هم در وجودشان هست. قطعاً او در این مدت که کتابفروشی افتتاح کرده شرایط روحیاش هم با مطالعاتی که داشته دستخوش تغییر شده است. خود من چند بار در این مدت به او سر زدم و متوجه این تغییرات شدم.
همه به یاد داریم او در دوران فوتبالش به هشت شاکی معروف بود و این به خاطر آرمانگرا بودنش در ارتباط با مسائل مربوط به پیرامونش ربط داشت. مجتبی همیشه دوست داشت همه چیز در حد خوب و عالی باشد. حق هم داشت. فوتبال اروپا و دنیا را می دید، از ثروت انسانی و مادی کشورش خبر داشت و وقتی می دید وضعیت در حد کشورهای محروم دنیاست حرص می خورد و چون دلسوز بود حرفش را می زد. اما قطعاً او با بالا رفتن سنش و مشاهداتی که در طول این سالها از شرایط فوتبال کشورمان داشته از این نظر تفاوتهایی پیدا کرده که حالا پذیرفته در بحث مدیریتی به باشگاه استقلال برگردد.
جباری قطعاً میداند باشگاهی مثل استقلال با مشکلاتی اعم از مالی، وضعیت زمین تمرین یا هجوم دلالها در فصل نقل و انتقالات مواجه خواهد شد. بنابراین او قطعاً با مطالعات زیادی که در طول این سالها داشته و تجربیاتی که کسب کرده این را در خودش دیده که بخواهد در این فاز به باشگاه استقلال کمک کند وگرنه استقلال همچنان یکی از باشگاه های همین کشور است. من برایش آرزوی موفقیت میکنم.
برای من فرقی ندارد چه کسی سرمربی تیم استقلال است بلکه مهم نتیجه گیری این تیم است اما در طول همه این سالها کمتر مربی را دیدیم که جرات کند مثل موسیمانه به جوانترها میدان بدهد. واقعاً جای خوشحالی است که این سرمربی آفریقایی جرات کرد و در دیدارهای مهمی همچون الهلال عربستان به جوانها میدان داد. ما در طول همه این چند سال جز مهدی قائدی دیگر کسی را نداشتیم که در این سن و سال و با این رنج سنی به ترکیب استقلال اضافه شود.
وقتی گروهی جوان و بازیکن آیندهدار در ترکیب تیم استقلال به میدان میروند این امیدواری برای همه طرفداران تیم به وجود میآید که میتوان به این تیم و آیندهاش تکیه کرد. اگر در دیدارهای اخیر به ویژه بازی آخر مساوی هم میکردیم قطعاً کسی ناراحت نمیشد. من حتم دارم در ادامه مسابقات و با اضافه شدن چند بازیکن در نقل و انتقالات زمستانی به استقلال این تیم میتواند دوباره به همان استقلال قدرتمند تبدیل شود. ما هنوز چیزی را از دست ندادهایم و فقط چند امتیاز با صدر جدول فاصله داریم. با سه برد به پرسپولیس می رسیم. قطعاً رقبای ما در ادامه مسابقات امتیاز از دست میدهند و این وضعیت به ما کمک میکند تا با جمع آوری امتیازات، خودمان را به صدر جدول نزدیک و نزدیکتر کنیم.
تیم ملی فوتبال کشورمان در شرایطی است که ما دیگر نباید به بحث صعود از مرحله مقدماتی به جام جهانی فکر کنیم بلکه ما باید روی پلنهای بزرگتر برنامهریزی داشته باشیم. ما هم باید مثل کشورهای ژاپن یا کره جنوبی برای رسیدن به مراحل بعدی جام جهانی برنامهریزی کنیم. اینکه نگران باشیم آیا به جام جهانی میرویم یا نه دیگر در حد و اندازه تیم ملی فوتبال ایران با این همه ستاره نیست.
آنچه امروز درباره تیم ملی ترسناک به نظر میرسد جایگزین کردن بازیکنان تازه وارد به جای طارمیها و آزمونهاست. متاسفانه ما در این یک دهه بازیکنان شاخصی را پرورش ندادهایم تا امروز نسل جوان بیایند و آرام آرام جایگزین نفراتی همچون جهانبخش، قدوس و بازیکنانی از این دست بشوند. این موضوع باعث میشود تا ما خطر را بیشتر احساس کنیم و آینده تیم ملی برایمان ترسناکتر شود.
زمانی که ما برای مسابقات آسیایی ۲۰۰۲ به بوسان کره جنوبی رفته بودیم و قهرمان شدیم وقتی در کمپ تیمهای ملی شان رفت و آمد میکردیم ۲۰ الی ۳۰ زمین چمن طبیعی، مصنوعی، فوتسال، فوتبال و غیره داشتند که در تمام آنها و سالن های بدنسازی شان یک جمله مشترک روی دیوار نوشته شده بود. اینکه "ما ۴۰ سال بعد باید قهرمان جهان شویم". حالا همین تیم در جام جهانی آخر در مرحله یک هشتم نهایی حضور یافت. مشخص میکند برنامهریزی برای آینده تا چه اندازه اهمیت دارد.
نگاهی به جثه بازیکنان فوتبال در تیمهای شرق آسیا مشخص میکند آنها علاوه بر برنامهریزی فوتبالی در بحث فنی و افزایش توان تکنیکی و تاکتیکیشان به موضوع تغییر ژنتیک هم فکر کردهاند. زمانی که ما در مراسم ابتدایی بازی کنار بازیکنان چین، ژاپن یا کره جنوبی قرار میگرفتیم همه آنها تقریبا از ما قد کوتاهتر بودند اما امروز نسل جدید فوتبالیستهای شرق آسیا همگی جثههای درشت با قد بلند دارند که به این به خاطر شرایط تغذیه و زندگی آنهاست که با علم روز پیش میروند. در حالی که نسل امروز تیم ما کم کم در حال کوتاه قد شدن است. ما امروز باید به این مسائل فکر کنیم و به دنبال بالا بردن توان تیم ملی مان جهت صعود به مراحل بالاتر جام جهانی باشیم نه اینکه به فکر راهیابی به آن باشیم.
من دو بار مقابل کره شمالی به میدان رفتهام. تیم دونده ای است ولی در بحث فنی ناشناخته و ضعیف هستند. باز هم در رابطه با بازی تیم ملی مقابل این حریف باید بگویم که ما اصلاً نباید ذهن مان را درگیر بازی با آنها بکنیم. فکر کردن به تیم هایی که در مسیر جام جهانی هستند یعنی پسرفت. ما باید از این دیدار و دیدارهای مشابه به عنوان بازیهای تدارکاتی بهره ببریم چون به خاطر شرایط تحریم و مشکلاتی که داریم خیلی از کشورها حاضر به بازی با ایران نمیشوند. بنابراین ما باید با این هدف گذاری که میخواهیم از دور اول مسابقات جام جهانی بعدی به دور بالاتر برویم در این دیدارها نقاط ضعف مان را از بین ببریم و روی نقاط قوت مان کار کنیم.