به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، همانطور که خورشید در زندگی آنها غروب میکند، بارقههای بیرمق عمر بر سایههایی از خود سابقشان میتابد.
سالمندان رامیگویم.همانهایی که حالا خاطرات خنده، عشق و روزهای پرجنبوجوششان باواقعیت تلخ زوال فیزیکی و انزوای اجتماعی درهم آمیخته شده است وسنگینی رویاهای برآوردهنشده وترس ازتبدیلشدن به یک«بار»برقلب آنهاسنگینی میکند. سالمندانی که درچشمانشان یک عمر داستان، فداکاری و مقاومت و پشت هر چین و چروک، روایتی از عشق، ازدستدادن و روحی ماندگار نهفته است که شایسته احترام و تجلیل است.
دراینکه سالمندان سرمایههای گرانبهاوگنجهای جامعه محسوب میشوند،شکی نیست اماروند افزایشی تعدادآنهادرکنار چالشهایی مثل کاهش فرزندآوری و برهمخوردن ساختار جمعیتی از یکسو و نبود زیرساختهای مناسب جهت مواجهه با این بحران جمعیتی، موضوعی نگرانکننده و بحرانی در کشورهاست. براساس گزارش سازمان ملل متحد،انتظارمیرود تعداد افراد ۶۵ساله و بالاتر تا سال ۲۰۵۰ به حدود ۱.۵میلیارد نفر برسد. ایران نیز در حال تجربه یک گذار جمعیتی قابل توجه مشابه با بسیاری از کشورهای دیگر است که مشخصه آن افزایش جمعیت سالمندان و کاهش نرخ فرزندآوری است.
به فکر دارو و نگهداری از سالمندان باشید!
چه در سطح جهان و چه در ایران، افزایش تعداد سالمندان چالشها و فرصتهای قابلتوجهی را به همراه دارد. با افزایش سن جمعیت، برای دولتها، جوامع و سازمانها بسیار مهم است که با توسعه سیاستها و زیرساختهایی که نیازهای سالمندان را پشتیبانی میکنند، سازگار شوند. حسین پورچراغی، کارشناس ارشد پرستاری سالمندی با بیان اینکه درحالحاضر سالمندی پدیدهای است که همه دنیا با آن درگیر هستند، میگوید: علیرغم اینکه این موضوع همیشه بهعنوان یک چالش جدی مطرح شده اما در نگاهی دیگر، سالمندی همیشه یک تهدید برای جوامع محسوب نمیشود، چراکه سالمندی یکی از نمودهای امید به زندگی و توسعهیافتگی در کشورها محسوب میشود.
درواقع آنچه تهدید علیه کشور است نبود برنامهریزی و ساختارهای جمعیتی مناسب است. وی میافزاید: طبیعتا وقتی یک گروه از جامعه، جمعیت زیادی را تشکیل میدهند، باید ببینیم نیاز این افراد چیست؟ پورچراغی با اشاره به چالشهای سالمندی ادامه میدهد: با توجه به سیر صعودی سالمندی در ایران، این افراد در آینده قطعا بزرگترین گروههای مصرفکننده دارو خواهند بود، لذا بسیار مهم است که از الان برای همین موضوع برنامهریزی کنیم تا آنها بتوانند به شکل درست و بهموقع داروهای مورد نیاز خود را تامین کنند.
این کارشناس ارشد پرستاری سالمندی بیان میکند: موضوع دیگر بحث مراقبت از این افراد است. وقتی ما در کشورمان همزمان با رشد سالمندی با بحران فرزندآوری نیز مواجه هستیم، طبیعتا شرایط نگهداری از سالمندان نسبت به گذشته که خانوادهها پرجمعیت بودند، سختتر خواهد بود، بنابراین لازم است تا دولت و نهادهای مربوط برای نگهداری سالمندان نیز به فکر باشند. وی میگوید: البته یکی از اتفاقات خوبی که در این زمینه افتاده این است که درحالحاضر پرستاران در مقطع کارشناسی ارشد بهصورت تخصصی در حوزه سالمندی آموزش میبینند که این موضوع گام مثبتی در جهت بهبود چالش نگهداری از سالمندان محسوب میشود.
سالمندان را طرد نکنید
پورچراغی یکی ازموضوعات مهم درزمینه سالمندان را تمرکز بر سالمندان سالم میداندواظهار میکند: این افراد نیازمند تفریح و اوقاتفراغت هستند وباید بتوانندبا جامعه و اطرافیان خودمعاشرت داشته باشند. وی میافزاید: اگر فرآیند اجتماعیشدن در این افراد اتفاق نیفتد و توسط افراد دیگر حمایت نشوند، دچارافسردگی ناشی ازدوری ازجامعه میشوند واحساس طردشدگی میکنند.
سخن آخر
پرداختن به چالشهای پیشروی سالمندان نیازمند رویکردی چندوجهی است که بر اهمیت زیرساختهای حمایتی تاکید میکند. با ایجاد محیطهایی که سلامت، استقلال ومشارکت اجتماعی را ارتقا میدهند، جوامع میتوانند تضمین کنند که سالمندان زندگی کاملی خواهند داشت.سرمایهگذاری روی نیازهای سالمندان نهتنها یک الزام اخلاقی است،بلکه بازتاب جامعهای متعهدبه فراگیری و احترام به همه اعضای آن است. بنابراین همانطور که دربخشهای مختلف کشور جلو میرویم، اولویتبندی نیازهای جمعیت سالخورده در برنامهریزی و توسعه جامعه نیز امری ضروری است.
عملکرد جزیرهای، کمکی به حل بحران سالمندی نمیکند
با توجه به شرایط خاص روحی وجسمی سالمندان بسیارمهم است که حتما نیروی متخصص و آگاه به شرایط این افراد ازآنها نگهداری کند. مثلا ما در جامعه با مسألهای بهعنوان ذاتالریه مواجه هستیم؛ درافراد بزرگسال این عارضه خود را با سرفه و تب نشان میدهد، اما این موضوع در سالمندان با کاهش سطح هوشیاری بروز میکند.
بنابراین اگر یک پرستار یا پزشک در این زمینه تخصص نداشته باشد، چگونه میتواند این بیماری را تشخیص دهد؟ توجه به این موضوع بسیار ضروری است که حوزه سالمندان، حوزهای نیست که هرکسی بتواند به آن ورود کند، بنابراین ورود ارگانهای مختلف به این مسأله و جزیرهای عملکردن نمیتواند بحران سالمندی را حل کند.
اگر قرار است از سمت ارگانهای خاص خدمات صورت گیرد این کار حتما به یک آموزش بلندمدت نیاز دارد و آموزشهای مقطعی کاری از پیش نمیرود. در کل آنچه در بروز هر مسأله و چالشی اهمیت دارد این است که ما جامعه مخاطب خود را بشناسیم و از امروز برای مواجهه با آن برنامهریزی کنیم. متاسفانه خیلی از موضوعاتی که امروز ما بهعنوان چالش با آن مواجه هستیم، مسائلی است که در گذشته به آن اهمیت ندادهایم.