ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در سالهای اخیر، قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران تلاشهای زیادی برای بهبود نظام قضایی و کاهش فشار بر زندانها از طریق صدور آرای جایگزین انجام داده است. این رویکرد که با هدف اصلاح مجرمان و بهبود کارایی نظام قضایی پیادهسازی شده، در بسیاری از موارد مؤثر واقع شده است، بهویژه برای جرایم غیرخشونتآمیز و سبک، استفاده از مجازاتهایی مانند کارهای عامالمنفعه و حضور در برنامههای آموزشی جایگزین حبس، نتایج مثبت داشته است، اما برخی از احکام جایگزین مانند خرید کفش برای دانشآموزان یا شرکت در نماز جمعه، با واکنشهای متفاوتی روبهرو شده است.
آیا این آرا در راستای اهداف عدالت و بازدارندگی صادر میشوند؟ یا در برخی موارد به اعتبار دستگاه قضایی خدشه وارد میکنند؟ این گزارش به بررسی این مسئله و به نقاط قوت و چالشهای این رویکرد نوین میپردازد.
نقش قوه قضاییه در توسعه آرای جایگزین
حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای؛ رییس قوه قضاییه بارها تأکید کرده است که آرای جایگزین برای تخفیف تراکم جمعیت زندانها و اصلاح مجرمان یک ابزار کارآمد است. او معتقد است که مجازاتهای جایگزین میتوانند بهجای حبسهای کوتاهمدت، مجرمان را بهسمت اصلاح سوق دهند. این نوع مجازاتها بهویژه برای جوانان و افراد با جرایم غیرعمد یا سبک، یک راهکار مناسب تلقی میشود.
در بسیاری از موارد، قضات با در نظر گرفتن شرایط مجرم و نوع جرم مرتکبشده، تصمیم به صدور آرای جایگزین گرفتهاند، برای مثال، افراد محکوم به جرایم مالی کوچک ممکن است بهجای حبس، به کار در بخشهای خدماتی عمومی مانند نظافت مدارس، کمک به مؤسسات خیریه، یا شرکت در برنامههای آموزشی محکوم شوند. این شیوهها در بسیاری از موارد نتیجه مثبتی بههمراه داشته و مجرمان را به یک مسیر سازنده هدایت کرده است.
نمونههای انتقادی از آرای جایگزین
اما این رویکرد در تمامی موارد به همان اندازه موفق نبوده است، برخی از آرای صادره، نظیر الزام یک مجرم به خرید هشت جفت کفش برای دانشآموزان یک مدرسه یا شرکت در نماز جمعه و ارائه گزارش به امام جمعه، مورد انتقاد رسانهها و عموم مردم قرار گرفته است. این گونه احکام بهویژه در شبکههای اجتماعی بهسرعت منتشر شده و بحثهای زیادی را برانگیختهاند. برخی این احکام را نامتناسب با جرم میدانند و معتقدند که صدور چنین آرایی، نهتنها بازدارنده نیست، بلکه اعتبار و وقار دستگاه قضایی را زیر سؤال میبرد.
برخی منتقدان استدلال میکنند که این نوع مجازاتها در مواردی بیش از حد خلاقانه هستند و ممکن است به کاهش جدیت آرای قضایی منجر شوند، برای مثال، الزام به شرکت در نماز جمعه ممکن است بهجای یک مجازات مؤثر، به یک کار نمادین و بیتأثیر تبدیل شود. از سوی دیگر، مجازاتهای مشابه میتواند به کاهش اعتماد عمومی به نظام قضایی منجر شود؛ زیرا مردم انتظار دارند که مجازاتها جدی و متناسب با جرم باشند.
چرا برخی آرا موجب "وهن دستگاه قضایی" میشوند؟
یکی از نکات مطرحشده توسط محسنیاژهای و دیگر مقامات قضایی، این است که برخی از این آرای جایگزین، میتوانند موجب وهن دستگاه قضایی شوند، برای نمونه، احکامی که بیش از حد خلاقانه و نامتعارف هستند، ممکن است در نگاه عمومی دستگاه قضایی را کماثر جلوه دهند، این در حالی است که قوه قضاییه باید بهعنوان نماد عدالت و اقتدار شناخته شود و احکام آن باید تأثیر لازم را بر جامعه و مجرمان داشته باشد.
در واقع، نقدهایی که به این آرای جایگزین وارد شده است، بیشتر به این نکته برمیگردد که مجازاتها باید متناسب با جرم و اثرگذار باشند. آرای خلاقانه میتوانند در مواردی که بهدرستی طراحی شدهاند، تأثیرگذار باشند، اما در مواردی که بیش از حد غیرعادی و نامتناسب بهنظر میرسند، بهجای اصلاح مجرم، تنها موجب تمسخر عمومی میشوند.
نقدها و نگرانیهای عمومی
منتقدان همچنین بر این باورند که برخی از این آرای جایگزین، ممکن است به کاهش جدیت برخورد با مجرمان منجر شود، برای مثال، اگر مجرمی بهجای حبس، به خرید اقلام خیریه محکوم شود، این امر ممکن است اثربخشی بازدارندگی مجازاتها را کاهش دهد. همچنین، بسیاری از مردم این نوع احکام را بهعنوان مجازاتهایی سبک در نظر میگیرند که نمیتواند موجب تغییر رفتار مجرمان شود.
این نگرانیها در شرایطی مطرح میشود که قوه قضاییه ایران، در تلاش است با کاهش تعداد زندانیان و استفاده از مجازاتهای جایگزین، هم تراکم زندانها را کاهش دهد و هم فرآیند اصلاح مجرمان را بهبود بخشد، با این حال، برخی از این آرای جایگزین نهتنها نتوانستهاند این اهداف را بهخوبی محقق کنند، بلکه به یک موضوع بحثبرانگیز در فضای عمومی تبدیل شدهاند.
پیشرفتها و چالشها
با تمام این انتقادات، نمیتوان منکر تلاشهای قوه قضاییه برای اصلاح نظام قضایی و کاهش فشار بر زندانها شد. در بسیاری از موارد، آرای جایگزین بهخوبی عمل کرده و موجب شدهاند که مجرمان از جامعه فاصله نگیرند و بهجای گذراندن مدت طولانی در زندان، در فعالیتهای اجتماعی و عامالمنفعه شرکت کنند. این رویکرد بهویژه برای جوانان و افراد بیتجربه میتواند یک فرصت بازسازی و اصلاح باشد.
اما چالش اصلی در اینجا، یافتن تعادلی میان خلاقیت و جدیت در صدور مجازاتهای جایگزین است. احکامی که بیش از حد سبک بهنظر میرسند، ممکن است تأثیر منفی بر اعتماد عمومی به دستگاه قضایی داشته باشند. از سوی دیگر، اگر این احکام با دقت و در چارچوبهای معقول صادر شوند، میتوانند تأثیرات مثبتی بر جامعه و کاهش جرم داشته باشند.
کاهش تراکم زندانها بهقیمت کاهش اعتبار دستگاه قضا
آرای جایگزین در نظام قضایی ایران بهعنوان یک رویکرد نوآورانه و مؤثر برای کاهش جرم و اصلاح مجرمان معرفی شدهاند، با این حال، برخی از این احکام بهدلیل نامتعارف بودن و عدم تناسب با جرم، مورد انتقاد قرار گرفتهاند. نقدها و نگرانیهای مطرحشده، نشاندهنده نیاز به بازنگری دقیقتر در طراحی و صدور این احکام است تا هم شأن قضایی حفظ شود و هم اثرگذاری و بازدارندگی مجازاتها بهدرستی تحقق یابد.
در نهایت، آنچه مهم است این است که قوه قضاییه ایران همچنان در حال تلاش برای بهبود این رویکرد و پاسخ به انتقادات عمومی است. هدف اصلی باید اصلاح مجرمان و کاهش تراکم زندانها باشد، اما این امر نباید بهقیمت کاهش اعتبار و جدیت دستگاه قضایی انجام شود. بازنگری در این احکام و اتخاذ تدابیری که هم خلاقانه و هم متناسب با جرم باشند، میتواند به تحقق این اهداف کمک کند.
انتهای پیام/+