تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3803670
شناسه : 3803670
تاریخ :
کتاب «اربعین طوبی» روانه بازار نشر شد اقتصاد ایران: کتاب «اربعین طوبی» نوشته سید محسن امامیان توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «اربعین طوبی» نوشته سید محسن امامیان به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.

داستان این رمان درباره طوبی دختری نوجوان است که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پدرش را از دست می‌دهد و در روزگار یتیمی به ازدواج تاجری عراقی در می‌آید و در بصره همسایه هوویی زبان نفهم می‌شود. اوضاع زندگی بر وفق مراد نیست اما طوبا تصمیم می‌گیرد به جای فرار بماند و فرزندانی تربیت کند که افتخار همسرش عبدالله باشند. سال‌هایی توأم با شادی و مرارت برای طوبا سپری می‌شود تا اینکه ارتش بعثی صدام به ایران حمله می‌کند. پسران طوبا باید به ارتش ملحق شوند اما طوبا جنگیدن با خمینی را برای فرزندانش حرام می‌کند.

شخصیت طوبی داستان زندگی خود را در مسیر پیاده روی اربعین از بصره تا کربلا برای نوه‌هایش تعریف می‌کند. متن داستان این کتاب ۴۰ گام دارد و در هر گام با دستمایه قرار دادن داستان زمان حال طوبا و پیاده روی او به سمت کربلا با رجوع به گذشته، نوجوانی، جوانی و میان سالی او که در بر دارنده حال و هوای بخش‌هایی از تاریخ معاصر دو سرزمین ایران و عراق است روایت می‌شود. این داستان برگرفته از واقعیت است.

سید محسن امامیان متولد ۱۳۵۹ در تهران، نویسنده، پژوهشگر و مترجم است. وی سطح سه حوزوی و مدرس فیلم نامه نویسی و نگارش خلاق است. همچنین بیش از پنج دوره در مدرسه اسلامی هنر شرکت کرده و در دفتر تبلیغات اسلامی فعالیت داشته است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

هرکسی برای زندگی اش باید راهش را پیدا کند. شاید من هم، وقتی نبودن عبدالله را یا داشتن فرزند تو راهی را احساس نکرده بودم، فقط داشتم خاله بازی می‌کردم. اما وقتی سرمایه ام را در خطر دیدم به تکاپو افتادم.

زمان بی خبری من از عبدالله مدت زیادی طول نکشید. اما سخت گذشت. دو سه روز بعد از برگشتنمان از مشهد، عبدالله آمد. لاغر شده بود. کت و شلوارش به تنش زار می‌زد. شپش افتاده بود به جانش. لباس‌هایش را توی حیاط داخل دیگ جوشاندیم. گاهی وقت‌ها به یک گوشه زل می‌زد و نمی‌شنید چه می‌گوئیم. از علت دستگیری اش می‌پرسیدیم. خودش هم اطلاع دقیقی نداشت. می‌گفت روزی چند بار از یکجای تاریک، می بردنش یک جای تاریک دیگر و سوال‌های تکراری می‌پرسیدند. سوال‌هایی که جواب هیچ کدامشان را نمی دانسته. وقتی فهمیده بودند عبدالله فقط یک آدم مذهبی است و به ترورهای این سال‌ها ربطی ندارد، چشم بسته توی بیابان رهایش می‌کنند.

حالا که عبدالله برگشته بود، آنیه دیگر تاب ماندن نداشت. حقش بود عبدالله هم می‌رفت مشهد و زیارتی می‌کرد اما مجال نبود. آنیه هم حسابی وحشی شده بود و در و دیوار را گاز می‌گرفت. کلی جلوی خودم را گرفتم تا بار دیگر دعوایمان نشود. آن شب مامانی مهمانی گرفت و یک پلوخوری حسابی راه انداخت. دایی و زن و بچه‌هایش و شراره خانم و شوهرش آمده بودند. همان شب شوهر شراره خانم عبدالله را یک روز از ما امانت گرفت. گفت، می‌خواهد ببردش گرمابه و گلستان و یک حالی بهش بدهد. قرارشان مجردی بود. اصلاً خوشم نیامد. از من بدتر آنیه بود که به کل قهر کرد.

این کتاب با ۳۲۷ صفحه، شمارگان دو هزار نسخه و قیمت ۲۵۰ هزار تومان عرضه شده است.