تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فناوری
لینک : econews.ir/5x3795595
شناسه : 3795595
تاریخ :
راز احساسات متناقض؛ چگونه می‌توان همزمان حس مثبت و منفی را تجربه کرد؟ اقتصاد ایران: همه لحظاتی را تجربه کرده‌ایم که در آن احساسات متناقضی مانند غم و شادی را با هم داشته‌ایم. چگونه مغز امکان تجربه همزمان دو حس مخالف را فراهم می‌کند؟

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

خلاصه مقاله:

  • بسیاری از روانشناسان و دانشمندان عواطف را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می‌کنند و معتقدند این دو حالت نمی‌توانند به‌طور همزمان تجربه شوند، بلکه فرد میان آن‌ها نوسان می‌کند.
  • پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهند شرکت‌کنندگان در برخی مطالعات احساسات متناقضی را گزارش کرده‌اند. یافته‌های این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این احساسات می‌توانند به صورت همزمان تجربه شوند و الگوهای فیزیولوژیکی منحصربه‌فردی ایجاد کنند.
  • پژوهشگران با استفاده از fMRI دریافته‌اند که نواحی قشری مغز مانند قشر سینگولیت قدامی و قشر شکمی میانی پیش‌پیشانی در تجربه احساسات متناقض دخیل هستند. این نواحی مغزی توانایی تلفیق اطلاعات مختلف را دارند و به همین دلیل می‌توانند به پردازش همزمان احساسات مثبت و منفی بپردازند.
  • احساسات متناقض می‌توانند در موقعیت‌های مهم زندگی نقش کلیدی داشته باشند. برای مثال، این نوع احساسات ممکن است به افراد کمک کنند تا با تغییرات بزرگ زندگی کنار بیایند و به خاطراتی ارزشمند تبدیل شوند.

امسال والدین زیادی در سراسر کشور برای اولین بار فرزندان خود را به دانشگاه بردند و از آن‌ها جدا شدند. این تغییر می‌تواند طوفانی از احساسات را به همراه داشته باشد: غم جدایی، ناراحتی درمورد تغییری دائمی در پویایی خانواده، نامطمئنی درباره آینده اما همچنین حس غرور از مشاهده اینکه فرزندشان به سمت استقلال پیش می‌رود. برخی ممکن است این خداحافظی را تلخ و شیرین توصیف کنند یا بگویند احساسات متناقضی دارند.

در همین شرایط، اگر از شما بخواهند احساستان را در مقیاسی از یک تا ۹ ارزیابی کنید، به این شکل که یک نشان‌دهنده منفی‌ترین و ۹ نشا‌ن‌دهنده مثبت‌ترین باشد، چه پاسخی می‌دهید؟ این پرسش ممکن است احمقانه به‌نظر برسد؛ چگونه می‌توانید این ترکیب بد و خوب از احساسات را ارزیابی کنید؟ با‌این‌حال، پژوهشگران روانشناسی غالبا از همین مقیاس برای بررسی احساسات منفی یا مثبت در مطالعات علمی استفاده می‌کنند، گرچه احساسات متضاد را همزمان در نظر نمی‌گیرند.

رفتن فرزند به دانشگاه و جدایی از او
وقتی والدین فرزندان خود را به دانشگاه می‌برند و از آن‌ها دور می‌شوند، احساسات متناقضی همچون غرور، عشق و غم را احساس می‌کنند.

 آنتونی جیانی واکارو، دانشمند علوم اعصاب از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که به مطالعه نحوه‌ی بازنمایی احساسات متناقض در مغز می‌پردازد، این پرسش را طرح می‌کند که آیا افراد می‌توانند به‌طور همزمان هم حس مثبت و هم حس منفی داشته باشند یا واقعیت این است که به سرعت بین این دو نوع احساس جا‌به‌جا می‌شویم، ولی فکر می‌کنیم همزمان اتفاق می‌افتند؟

احساسات چه کاری برای شما انجام می‌دهند؟

دانشمندان گاهی اوقات احساسات را به‌عنوان حالت‌هایی از مغز و بدن تعریف می‌کنند که شما را به سمت چیزی هدایت یا از آن دور می‌کنند. مردم معمولا این حالت‌ها را به شکل عواطف مثبت یا منفی تجربه می‌کنند.

اگر در جنگلی درحال قدم زدن باشید و ناگهان یک خرس ببینید، ضربان قلب و تنفس شما سریع‌تر می‌شود و شما را به فرار ترغیب می‌کند. این وضعیت احتمالا به شما کمک می‌کند تصمیمی بگیرید که جانتان را نجات دهد. بسیاری از دانشمندان این واکنش را احساس ترس درنظر می‌گیرند. به همین ترتیب، احساسات پرحرارت شما نسبت‌به عزیزانتان موجب می‌شود بخواهید در کنار آن‌ها بمانید، رابطه‌تان را پرورش دهید و این امر به تقویت شبکه اجتماعی و سیستم حمایتی شما کمک می‌کند.

رویکرد «جاذبه و اجتناب» در برخورد با احساسات به توضیح این امر کمک می‌کند که چرا احساسات تکامل پیدا کرده‌اند و چگونه بر تصمیم‌گیری تاثیر می‌گذارند. دانشمندان از این اصل به‌عنوان راهنمایی استفاده کرده‌اند تا زیست‌شناسی پشت‌صحنه‌ی احساسات را درک کنند. اما احساسات متناقض در این چارچوب نمی‌گنجند. اگر قبول داشته باشیم سیستم‌های زیستی مخالف یکدیگر را مهار می‌کنند و از سوی دیگر، اگر احساسات را امری زیستی بدانیم، بنابراین می‌توان استدلال کرد که امکان تجربه‌ی همزمان احساسات متضاد وجود ندارد.

استدلال فوق به این معنی است که نمی‌توان همزمان دو احساس متضاد داشت، بلکه باید به سرعت بین آن‌ها جابه‌جا شد. از زمانی که دانشمندان اولین نظریه‌ها را درمورد اساس زیستی احساسات پیشنهاد داده‌اند، عواطف متناقض را به همین شکل تجسم کرده‌اند.

مطالعه زیست‌شناسی احساسات متناقض

در روش‌های رایج برای اندازه‌گیری احساسات، حس‌های مثبت و منفی دو سمت مخالف یک طیف درنظر گرفته می‌شود. اما پژوهشگران متوجه شده‌اند شرکت‌کنندگان مطالعات معمولا عواطف متناقضی را گزارش می‌کنند. برای مثال، افراد از فرهنگ‌های مختلف احساساتی مانند نوستالژی و حیرت را به‌طور‌ همزمان به شکل مثبت و منفی تجربه می‌کنند.

گروهی از پژوهشگران دریافتند واکنش‌های فیزیولوژیکی داوطلبان (مانند ضربان قلب و هدایت الکتریکی پوست) الگوهای منحصر‌به‌فردی را در طول تجربیاتی نشان می‌دهد که هم نفرت‌انگیز و هم خنده‌دار هستند. این امر نشان می‌دهد واکنش‌های نفرت و سرگرمی به‌طور همزمان رخ می‌دهند تا احساس جدیدی را ایجاد کنند.

در پژوهشی که از تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) برای مطالعه‌ی واکنش مغز افراد به شوخی‌های نفرت‌انگیز استفاده شد، الگویی از فعالیت مغزی مشاهده نشد که از الگوی مرتبط با حس نفرت خالص متفاوت باشد. به‌نظر می‌رسید وضعیت‌های مغزی افرادی که حس نفرت و سرگرمی را تجربه می‌کردند، فقط نفرت را منعکس می‌کردند و نه الگوی منحصر‌به‌فردی برای احساس متناقض جدید.

اما باید به این موضوع توجه کنیم که مطالعات fMRI بر میانگین فعالیت مغزی افراد و زمان متکی هستند. این احتمال وجود دارد که وقتی دانشمندان میانگین فعالیت مغزی افراد را در طول زمان درنظر می‌گیرند، به الگویی می‌رسند که بیشتر شبیه یک احساس است (دراین‌مورد نفرت)، اما به خاطر رویکرد میانگین‌گیری، اطلاعات مهمی را درباره‌ی اینکه چگونه فعالیت مغز در هر لحظه تغییر می‌کند یا ثابت می‌ماند، از دست می‌دهند.

احساسات متناقض در مغز

جیانی واکارو و همکارانش مطالعه‌ای انجام داده‌اند تا ببینند که آیا احساسات متناقض نشانگر وضعیت منحصربه‌فرد مغزی هستند که در طول زمان پایدار می‌ماند یا خیر.

شرکت‌کنندگان درحالی‌که درون دستگاه MRI بودند، انیمیشن تلخ و شیرینی را درمورد تلاش بی‌وقفه‌ی دختری برای تبدیل‌شدن به فضانورد تحت حمایت پدرش تماشا کردند. در این فیلم پدر دختر از دنیا می‌رود. پس از اسکن فعالیت مغز، شرکت‌کنندگان دوباره ویدئو را تماشا کردند و زمان‌هایی از فیلم را که در آن حس مثبت، منفی یا متناقض داشتند، برچسب‌گذاری کردند.

اسکن مغز
پژوهشگران به دنبال نواحی با فعالیت بالاتر از میانگین (قرمز) یا پایین‌تر از میانگین (آبی) در طول لحظاتی بودند که در آن تماشاگران عواطف متناقض را تجربه کرده بودند.

پژوهشگران دریافتند که احساسات متناقض با الگوهای منحصربه‌فرد و ثابتی در نواحی عمیق‌تر مغز مانند آمیگدال (که در پاسخ سریع به موارد احساسی نقش دارد) همراه نیستند.

موضوع قابل‌‌توجه اینکه قشر جزیره‌ای که بخشی از مغز است که نواحی عمیق‌تر مغز را به قشر مغز متصل می‌کند، الگوهای ثابت و منحصر‌به‌فردی برای احساسات مثبت و منفی نشان می‌داد اما برای احساسات متناقض چنین الگوهایی مشاهده نشد. تفسیر پژوهشگران از این یافته آن بود که مناطقی نظیر آمیگدال و قشر جزیره‌ای احساسات منفی و مثبت را به‌عنوان دو حالت ناسازگار پردازش می‌کنند.

پژوهشگران الگوهای منحصر‌به‌فرد و ثابتی را در نواحی قشری مانند قشر سینگولیت قدامی (که نقش مهمی در پردازش تعارض و عدم قطعیت دارد) و قشر شکمی میانی پیش‌پیشانی (که در خودتنظیمی و تفکر پیچیده نقش دارد) مشاهده کردند. به‌نظر می‌رسد این نواحی قشری مغز که وظایف پیشرفته‌تری را انجام می‌دهند، به فرد اجازه می‌دهند احساسات متناقض را تجربه کند.

نواحی مغزی مانند قشر سینگولیت قدامی و قشر شکمی میانی پیش‌پیشانی منابع مختلف اطلاعات را با هم تلفیق می‌کنند و این امر برای ایجاد احساسات متناقض ضروری است.

یافته‌های پژوهشگران با آنچه دانشمندان درباره رشد مغز و احساست می‌دانند، سازگار است. جالب اینجا است که کودکان تا اواخر کودکی نمی‌توانند احساسات متناقض را درک یا گزارش کنند. این زمان‌بندی با درک دانشمندان از این موضوع همخوانی دارد که چگونه رشد این نواحی مغزی به تنظیم و درک پیشرفته‌ی احساسات منجر می‌شود.

اهمیت درک احساسات متناقض

مطالعه جیانی واکارو و همکارانش اطلاعات جدیدی درباره نحوه شکل‌گیری احساسات پیچیده در مغز آشکار می‌کند، اما هنوز ناشناخته‌های زیادی وجود دارد.

احساسات متضاد به دلیل نقش احتمالی که در رویدادهای مهم زندگی دارند، مورد توجه هستند. گاهی اوقات، این احساسات به شما کمک می‌کنند تغییرات بزرگی را پشت سر بگذارید. به‌عنوان مثال، ممکن است هنگام برگزاری مهمانی خداحافظی از دوستانتان پیش از نقل به مکان به شهر دیگری برای رسیدن به شغل مطلوبتان، هم احساسات مثبت و هم احساسات منفی را تجربه کنید.

در مواقع دیگر، احساسات متناقض می‌توانند منبع پریشانی مداوم باشد. حتی اگر بدانید باید از شریک عاطفی خود جدا شوید، بدان معنا نیست که کل احساسات مثبتی که درمورد آن دارید، به طور خودکار از بین می‌رود یا اینکه جدایی دردی نخواهد داشت.

چه چیزی باعث این تفاوت در نتیجه می‌شود؟ آیا این تفاوت‌ها ممکن است به نحوه‌ی بازنمایی حالت‌های عاطفی متضاد توسط مغز مربوط باشد؟ انجام مطالعات بیشتر و درک بهتر احساسات متناقض می‌تواند به شما کمک کند اطمینان حاصل کنید این نوع احساسات قوی به خاطرات ارزشمندی تبدیل می‌شوند که به رشدتان کمک می‌کنند، نه اینکه به خاطرات آزاردهنده‌ای تبدیل شوند که نتوانید از آن‌ها رها شوید.