تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : چهره ها
لینک : econews.ir/5x3782187
شناسه : 3782187
تاریخ :
«بریکس» یکی از عناصر جهان چندقطبی است/ تغییرات اساسی در راه است اقتصاد ایران: دانشیار علوم سیاسی دانشگاه «سِیکرید هارت» ایتالیا در گفت‌وگوی اختصاصی با گروه‌ رسانه‌ای «مهر»، با تاکید بر مزایای پیوستن به گروه «بریکس» گفت که این گروه یکی از عناصر جهان چندقطبی است.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: «جیانلوکا پاستوری» استادیار و عضو هیأت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه کاتولیک «سیکرید هارت» میلان ایتالیا در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار مهر به بررسی مزایا و دشواری‌های پیوستن به گروه «بریکس» اشاره کرد و گفت: با توجه به ورود ساختار بین‌المللی به نظام چندقطبی، این گروه یکی از عناصر این نظام محسوب می‌شود.

بریکس سازمانی میان‌دولتی متشکل از کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، مصر، اتیوپی و امارات متحده عربی است. این گروه که در ابتدا به عنوان بستری برای برجسته ساختن فرصت‌های سرمایه‌گذاری شناخته می‌شد، رفته‌رفته به یک بلوک ژئوپلیتیکی واقعی بدل شد و نشست‌های سالانه آن در قالب اجلاس‌های رسمی به منظور هماهنگی سیاست‌های چندجانبه، از سال ۲۰۰۹ به طور منظم برگزار می‌شود.

روابط دوجانبه میان کشورهای عضو بریکس، عمدتاً بر پایه عدم مداخله، برابری و منافع متقابل شکل گرفته و هدایت می‌شود. کشورهای به اصطلاح مؤسس این گروه یعنی برزیل، روسیه، هند و چین نخستین اجلاس را در سال ۲۰۰۹ در «یکاترینبورگ» برگزار کردند و آفریقای جنوبی یک سال بعد به این گروه ملحق شد. ایران، مصر، اتیوپی و امارات نیز اول ژانویه ۲۰۲۴ به این گروه پیوستند. عربستان سعودی هنوز به طور رسمی به بریکس ملحق نشده است اما به عنوان عضو میهمان، در فعالیت‌های این سازمان مشارکت دارد. به تازگی ترکیه به عنوان یکی از اقتصادهای بزرگ جهان، درخواست خود را برای پیوستن به این گروه ارائه کرده است.

افزایش رغبت کشورهای جهان برای پیوستن به «بریکس» به سوژه محافل سیاسی بدل شده است. در همین رابطه «جیانلوکا پاستوری» استادیار و عضو هیأت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه کاتولیک «سیکرید هارت» میلان ایتالیا پاسخگوی پرسش‌های خبرنگار سرویس بین‌الملل گروه رسانه‌ای مهر دراین‌باره بوده که مشروح آن را در اینجا می‌خوانید:

ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو درخواست پیوستن به بریکس را مطرح کرده است. پیش‌تر اقتصادهای بزرگ از جمله عربستان سعودی و امارات، به این گروه ملحق شدند. علت تمایل کشورهای جهان به این گروه به ویژه در منطقه آسیا و آفریقا در حال افزایش است؟

پیوستن به بریکس می‌تواند گزینه‌ای جذاب برای کشورهای عضو در راستای یکپارچگی، تحریک توسعه اقتصادی و احتمالاً بهبود وجهه سیاسی باشد. با این حال، بریکس به‌رغم اینکه مدعی توانمندسازی «جهان جنوب» و ایجاد نظم جهانی چندقطبی با توانایی رقابت است، همچنان با مشکلاتی در حوزه تبیین سیاست مشترک و صیانت از اتحاد حقیقی روبه‌رو است. پیوستن به بریکس برای ترکیه می‌تواند راهی در راستای خودنمایی مجدد استقلال و سیاست خارجی «۳۶۰ درجه» ترکیه و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور باشد.

درباره سایر کشورها نیز به نظر می‌رسد که عنصر اقتصادی غالب باشد؛ البته ناگفته نماند از آنجا که روابط دوجانبه در بریکس بر پایه عدم مداخله، برابری و منافع متقابل بنا نهاده شده است، دولت‌ها برای بسط عضویت‌شان در آن، لزوماً به اعمال اصلاحات داخلی نیازی ندارند؛ مسأله‌ای که در بسیاری از سازمان‌های غربی یا با تفکر غرب‌گرا آن را الزامی می‌دانند.

سیاست آمریکا و متحدان اروپایی‌اش مبنی بر استفاده از دلار و سیستم بانکداری جهانی به عنوان سلاحی سیاسی مقابل رقبا، کشورهای جهان را به یافتن جایگزینی همچون بریکس ترغیب می‌کند؟

سلطه کنونی دلار در بازارهای مالی بین‌المللی بیشتر از آنکه ماحصل یک راهبرد برنامه‌ریزی‌شده باشد، محصول تحرکات تاریخی درازمدت است؛ درست مشابه سلطه پوند انگلیس پیش از جنگ جهانی دوم.

بریکس در حال حاضر به سختی قادر است تا شرایط کنونی را به چالش بکشد هرچند نفوذ یوآن چین در جهان به طور یکنواخت در حال افزایش است. همانطور که گفته شد، معتقدم که عمده دلیل تمایل کشورها برای پیوستن به بریکس، احتمال دسترسی به شبکه‌ای از مؤسسات مالی (همچون بانک توسعه بریکس) است که در مقایسه با سایر نهادهای بین‌المللی همچون بانک جهانی یا صندوق بین‌المللی پول، شرط و شروط به مراتب کمتری را می‌طلبد و یا فرصتی برای توسعه روابط دوجانبه ممتاز با وام‌دهندگانی همچون چین که رویکردی «غیر مداخله‌جویانه» دارند، فراهم می‌آورد.

آینده بریکس را در درازمدت چطور پیش‌بینی می‌کند؟ آیا می‌توان انتظار نظمی نوین را داشت؟

به طور کلی، سیستم بین‌المللی همین حالا نیز وارد نظم چندقطبی شده است و بریکس یکی از عناصر این ساختار چندقطبی محسوب می‌شود. با این حال، این گروه به منظور تبدیل شدن به یک بازیگر سیاسی ممتاز و دسته اول، باید بر چندین مشکل داخلی غلبه کند. انصراف آرژانتین از عضویت در این گروه، تداوم وجود این مشکلات را برجسته می‌سازد. این مساله درباره رویکرد نامطمئن عربستان نیز صدق می‌کند. رقابت ریشه‌دار بین اعضای این گروه می‌تواند بر یکپارچگی بریکس تأثیر بگذارد.

علاوه بر این، همانطور که گفته شد، چندین کشور عمدتاً به دلایل اقتصادی به این گروه ملحق شده و گرایش سیاسی بریکس تنها تا اندازه‌ای برای آنها جذابیت دارد. پیش‌بینی آینده بریکس دشوار است اما باید به یاد داشته باشیم که «بریکس» به‌رغم جاه‌طلبی برای تقویت نقش «جهان جنوب» در امور بین‌الملل، اساساً یک ائتلاف میان‌دولتی است که از افت‌وخیز راهبرد داخلی کشورهای عضو تبعیت می‌کند.