ماجرای تراپیست ۸۰هزارتومانی، یک ایران را بهم ریخت!
اقتصاد ایران: به تازگی توئیت یک کاربر درباره نرخ پایین ویزیت یک تراپیست در میان کاربران پربحث شده است.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
برترین‌ها: به تازگی توئیت یک کاربر درباره نرخ پایین ویزیت یک تراپیست در میان کاربران پربحث شده. این کاربر در توئیت خود نوشته: «یه تراپیست پیدا کردم جلسه‌ای ۸۰تومن می‌گیره.» اما شاید خود این کاربر هم فکر نمی‌کرد که همین یک عبارت ساده بیش از هزار بار توسط سایر کاربران نقلِ قول شود.
خانمی جوان درباره روند تراپی می‌گفت: «برای یک جلسه یک ساعته ۶۰۰ هزار تومان پرداخت کردم، در‌حال‌حاضر فقط به‌طور مرتب به روان‌پزشک مراجعه می‌کنم، آن‌هم با فواصل زیاد. هزینه روانشناسم هم برای یک جلسه یک ربع یا بیست دقیقه‌ای، حدود ششصد هزار تومان است. داروها هم ماهی ۲۰۰ هزار تومان برایم هزینه دارد».
یک نوجوان کنکوری هم در این باره تعریف می‌کرد: « «من تا جلسه‌ای ۸۰۰ هزار تومان هم پرداخت کرده‌ام. قبلا که اوضاع اقتصادی این‌طوری نبود می‌شد یک بخشی از درآمدم را اول ماه برای اینکار کنار بگذارم، اما الان واقعا ممکن نیست.»
به هر حال هزینه تراپی در ایران گاها برای یک جلسه به یک میلیون تومان هم می‌رسد و خب با توجه به مدت زمان کمتر از یک ساعتی که جلسه تراپی یا درمان به طول می‌انجمد برای قشر عمدتا ضعیف جامعه هزینه گزافی‌ست. با این اوصاف یافتن تراپیست با دستمزد هشتادهزار تومان چیزی نزدیک به محال است. کاربران هم در پاسخ به این توئیت، واکنش‌هایی عمدتا طنز داشتند. البته که وایرال شدن دو سکانس قدیمی از فیلم هامون و سریال ساختمان پزشکان، نقطه عطف این واکنش‌هاست.
برشی از سکانس وایرال شده از فیلم هامون
برشی از سکانس وایرال شده سریال ساختمان پزشکان
واکنش کاربران چیست؟
ویدا نوشت: بچه‌ها جدی بدون شوخی خونواده‌ی من سال‌هاست دارن این روش رو روم پیاده میکنن.
جوانه: حالا این که فانه اما تو رویکرد ACT ما یه چیزی داریم تحت عنوان «خود مفهوم سازی شده» مثلاً طرف میگه من خجالتیم و همین باور خجالتی بودن نمیذاره تو موقعیت حتی اگر می خواد برخلاف این باور عمل کنه. این "من خجالتی نیستم" اینجا make sense می‌کنه.
زارا: حتی اون بنده خدا که تو مدرسه ابتدایی، ریاضی رو از سمت راست به بچه‌ها آموزش می‌داد ۳۰۰ می‌گیره الان.
سورنا: تراپیستی که پیدا کرده:
آلبرت: تنها جوابش می‌تونه فقط این باشه که ممکنه ریشه تو کودکیت بوده باشه.
کج خلق: واکنش تراپیسته وقتی میگی حالم بده: خب دوغ بخور، کمکی نمی‌کنه اما خوشمزه‌ست.
شهریار: مراقب باشید! هر ارزانی الزاما خوب نیست. سوالات مهمی باید از خودتون بپرسید. آیا او خودش درمانگر و سوپروایزر داره؟ هزینه درمان و سوپرویژن خودشو چطور تامین می‌کنه؟ با این مبلغ چند مراجع باید ببینه تا این هزینه‌ها تامین بشه؟ آیا همه مراجعینش رو با این مبلغ میبینه یا تعداد محدودی رو؟
مهتاب: اتفاقاً از رو کنجکاوی یه بار رفتم اینا طبق تعرفه کار میکنن که از یه سری مزایا بعداً برخوردار بشن. مطبشون هم عموماً تو بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های خیریه و دولتیه. با اینکه ساعتی۸۰ میگیرن دلسوزانه هم کار میکنن.
سولماز: یه مشاور داشتیم تو مدرسه. روز اول اومد کلاس گفت مشکلات اونقدر که شما فکر می‌کنید تلخ نیستن. مشکلاتن دیگه! میم رو بردارین می‌شن شکلات. این بنده خدا هم احتمالا با هشتاد تومن همین رو می‌خواد بهت بگه.
آرمین: جلسه اول :عزیزم هرکسی دوسِت نداشت بهش فحش میدی!
بینام: دختر همسایه ما ارشد روانشناسی داره. با شناخت کاملی که ازش دارم دارای مشکلات شخصیتی متعدده، حتی رابطه‌اش با خانواده و پارتنرشم مورد داشت. الان تو یه کلینیک، تراپیست شده. بدون سابقه، مشخصه صاحب کلینیک فقط می‌خواد حقوق کم بده.
و سامیار: اشتباه مردم از این قراره که ارزش هر چیزی رو در مبلغش می‌دونن اگه همین تراپیست مبلغ کارشو ببره و جلسه‌ای دو میلیون بگیره همین عزیزانی که بدون اینکه بشناسن این زیر منشن دادن، همه به به و چه چه می‌کردن.