تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3767082
شناسه : 3767082
تاریخ :
ستون پنجم دشمن در اطراف پیشوای مظلوم اقتصاد ایران: یاران خائن، که به عنوان ستون پنجم دشمن عمل می‌کنند، گاهی از دشمن نیز تأثیرگذارتر هستند. این افراد اطراف امام حسن (ع) نفوذ کردند. امام تلاش زیادی برای خنثی کردن توطئه آنها کرد، اما جامعه تحت تأثیر قرار گرفت و آثار خیانت آنها جبران‌ناپذیر شد.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شرایط خاص اجتماعی در زمان امام حسن مجتبی علیه السلام، یکی از تلخ‌ترین دوره‌های تاریخ شیعه به شمار می‌آید. در این دوران، جامعه‌ای بحران‌زده و جنگ‌زده وجود داشت و بسیاری از اصحاب که رابطین مردم با امام بودند، به شهادت رسیده بودند. همچنین تلاش‌های معاویه برای شهادت امام و جنگ روانی که به راه انداخته بود، شامل شایعه‌سازی‌های فراوان در آن زمان به مشکلات این دوره افزوده بود.

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگو با حجت الاسلام علی عباسی، مدرس حوزه و پژوهشگر سیره اهل بیت علیهم السلام، به بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی در دوران امامت امام حسن مجتبی علیه‌السلام و دلایل و زمینه‌های افول فکری و فرهنگی خواص به عنوان عامل شهادت آن حضرت پرداخته است.

بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو را می‌خوانید:

مهمترین حیله‌های معاویه برای سست کردن یاران امام حسن (ع)

مهمترین حیله‌ها و خدعه‌های معاویه برای سست کردن یاران امام حسن علیه‌السلام چه بود و در این راستا چه کارهایی انجام داد؟

معاویه استاد تمام‌عیار جنگ روانی بود. با وجود اینکه ابزارهای امروزی جنگ روانی و فضاهای رسانه‌ای را در اختیار نداشت، از ابزارهای عصر خودش به خوبی بهره‌برداری کرد. او به روش‌های مختلف تلاش کرد خواص را از امام حسن مجتبی علیه‌السلام جدا کند.

1. تطمیع مالی یا پیشنهاد منصب‌های مهم

در اینجا به چند روش اصلی اشاره می‌کنم. یکی از روش‌های همیشگی معاویه تطمیع بود. او با روش‌هایی نظیر تطمیع و وسوسه‌گری، سعی کرد خواص را به سوی خود جذب کند. این تطمیع ممکن بود به صورت مالی و پولی یا به وسیله جذابیت‌های زندگی راحت و تجملاتی باشد. او با استفاده از زر و پول به خرید افرادی پرداخت که ظرفیت مالی و خودباختگی داشتند. همچنین از مشاوره افرادی که در مکر و فریب شناخته شده بودند، بهره می‌برد.

به عنوان مثال، جریان عبیدالله ابن عباس از این نوع تطمیع‌ها بود که در آن، پیشنهادات مالی به برخی افراد داده شد. همچنین معاویه با چرب‌زبانی و وعده‌های زندگی راحت، افرادی را به سوی خود جلب کرد. مثلاً همسر امام حسن مجتبی، که از نزدیک‌ترین افراد به امام حسن بود و انتظار می‌رفت محافظ و یار او باشد، با وعده‌هایی مانند حرمسرای آنچنانی و زندگی راحت، به سمت معاویه جذب شد. این زندگی تجملاتی که معاویه وعده داده بود، بر خلاف آنچه در نزد امام حسن مجتبی وجود داشت، او را به سوی خود کشاند.

روش دیگر معاویه پیشنهاد منصب‌های مهم به افرادی بود که در کوفه حضور داشتند. این افراد به دنبال فرصتی بودند تا از معاویه منصبی کسب کنند. تحلیل آنها این بود که معاویه غالب خواهد شد و سپس می‌توانند از او منصبی مطالبه کنند.

تطمیع و وسوسه‌گری که به آن اشاره کردیم، همیشه به معنای این نبود که معاویه به طور مستقیم از خواص بخواهد تا با امام حسن علیه‌السلام بجنگند. در بسیاری از موارد، او فقط می‌خواست که آنها بی‌طرف بمانند یا در گوشه‌ای ایستاده و درگیر نشوند.

 

 

2. تهدید

اگر تطمیع نتیجه نمی‌داد، معاویه به تهدید روی می‌آورد. مثلاً قیس بن سعد ابتدا به وسیله تطمیع هدف قرار گرفت، اما وقتی جواب نداد، معاویه شروع به تهدید او کرد. وقتی تهدید هم تأثیر نکرد، معاویه به حدی از قیس تنفر داشت که حتی پس از توافق صلح، امان‌نامه برای سایر یاران امام حسن صادر کرد، اما قیس را مستثنی کرد. امام حسن علیه‌السلام نیز با دفاع از قیس، مانع از لغو صلح‌نامه شدند و مجبور کردند که برای قیس نیز امان‌نامه صادر شود.

3. شایعه‌سازی و جنگ روانی

روش سوم معاویه شایعه‌سازی و جنگ روانی بود. او با ترویج شایعات میان خواص و عوام، باعث سردرگمی و اختلال روانی می‌شد. به عنوان مثال، بعد از زخمی شدن امام حسن، شایعه‌ای منتشر کرد که او به شهادت رسیده است. این شایعه باعث شد برخی افراد، حتی فرماندهان، تحت تأثیر قرار گیرند و بپذیرند که امام حسن راضی به صلح شده است. این باعث شد که برخی از جنگجویان از ادامه مبارزه منصرف شوند.

علاوه بر این، شایعات دیگری مانند شهادت قیس بن سعد، که به محض انتشار آن، گروه‌های تازه نفس که برای کمک به لشکر امام حسن آمده بودند، از نیمه راه برگشتند. همچنین شایعه‌هایی مبنی بر پیوستن نخبگان و خواص به معاویه باعث شد که برخی از آنها کنار کشیده و به پول رضایت دهند.

این شایعات و جنگ روانی‌ها باعث تخریب روحیه، سردرگمی و کلافگی در میان نخبگان و عوام می‌شد. در حالی که برخی فریب این فضای روانی را خوردند، عده‌ای نیز با استقامت و مقاومت، به حمایت از امام حسن مجتبی علیه‌السلام ادامه دادند.

نفوذ توطئه‌های معاویه به حریم شخصی امام

در نهایت دلایل تنها ماندن حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در دوران خلافت چه بود؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم در میان خواص به طور مشخص چه کسانی به امام حسن علیه‌السلام خیانت کردند و چرا در یاری امام سستی کردند؟

یاران خائن، که به عنوان ستون پنجم دشمن عمل می‌کنند، گاهی از دشمن نیز تأثیرگذارتر هستند. این افراد در لشکر و اطراف امام حسن مجتبی علیه‌السلام نفوذ کرده و از شرایط خاص استفاده کردند. امام حسن علیه‌السلام تلاش زیادی برای خنثی کردن توطئه‌های آنها کرد، اما جامعه تحت تأثیر قرار گرفت و آثار خیانت‌های آنها جبران‌ناپذیر شد.

اولین فردی که در این زمینه معروف است، عبیدالله ابن عباس است. فارغ از صحت تاریخی این موضوع، اگر این خیانت واقعاً اتفاق افتاده باشد، بسیار زشت است که کسی از خاندان امام حسن مجتبی، که از اقوام امام است، خیانت کند. عبیدالله ابن عباس، فرزند عباس عموی پیامبر (ص)، به خاطر شجاعت و سخاوتش در میان مردم معروف بود. او دشمنی عمیق با معاویه داشت، زیرا معاویه دو پسر او را کشته بود. خیانت او به امام حسن، با هر دلیلی که ممکن است از نظر خودش موجه باشد، بسیار ناپسند است و نشان می‌دهد که حتی نزدیک‌ترین افراد به امام معصوم نیز در معرض فریب و خیانت هستند.

همچنین همسر امام حسن مجتبی که از نزدیک‌ترین افراد به او بود و بزرگواری‌های او را در زندگی روزمره لمس کرده بود، چگونه توانسته به امام حسن خیانت کند و جام زهر را به او بنوشاند. این مسئله نشان می‌دهد که توطئه‌های معاویه حتی به حریم شخصی امام نیز نفوذ کرده است.

به‌طور مشابه، برخی از بزرگان کوفه که خود را نزدیک به امام حسن مجتبی نشان می‌دادند، با جاسوس‌های معاویه همکاری کرده و در نهایت، تصمیم به شهادت پنهانی امام گرفتند. از جمله این افراد می‌توان به عمر بن حریص، حجر بن حارث و شبث ربعی اشاره کرد.

بی‌بصیرتی؛ عامل اصلی شهادت امام غریب

در این شرایط آیا امام حسن مجتبی علیه‌السلام از این دسیسه‌های پنهانی از سوی یاران و اقوام خود مطلع شدند؟

بله، امام متوجه نقشه‌های دشمن شد و به همین دلیل، چندین بار هنگام حضور در مسجد برای نماز، زره به تن می‌کرد. در یکی از نمازها، دشمنان تیری به سمت امام پرتاب کردند، اما خوشبختانه به خاطر زرهی که امام پوشیده بود، تیر تأثیری بر بدن ایشان نداشت.

همچنین گروهی از سران سپاه پس از زخمی شدن امام، به معاویه نامه نوشتند و پرسیدند که آیا او را زنده می‌خواهند یا کشته شده‌اش را؟! این نشان‌دهنده ضعف تحلیل و درک نادرست از وضعیت بود.

برخی از یاران و اصحاب اهل بیت نیز با عبارات کنایه‌آمیز به امام حسن مجتبی علیه‌السلام انتقاد کردند، گفتند که صلحی که شما کرده‌اید، مطلوب ما نیست و شما باعث ذلت مسلمانان شدید! این قبیل عبارات نشان‌دهنده ضعف در تحلیل شرایط اجتماعی و عدم درک درست از مقام امامت و ولایت است.

دشمنی مانند معاویه که تمام تلاش خود را برای فریب خواص به کار می‌برد، جای تعجب ندارد. امروز نیز دشمنان ما نقشه‌هایی علیه ما می‌کشند و فعال هستند. آنچه که جای سؤال دارد، این است که چرا خواص به راحتی فریب خوردند و چگونه این ضعف و سستی در تحلیل آنها به وجود آمد.

عوامل ضعف خواص در تحلیل اوضاع و تشخیص حق

علت اصلی این سستی و ضعف خواص چه در دوران امام حسن علیه‌السلام و چه در زمان کنونی را چه می‌دانید؟

دلیل این سستی و ضعف خواص به طور خلاصه شامل چند مورد است:

عدم بصیرت و تحلیل درست: خواص نتوانستند به درستی از ولایت و مقام امامت درک کنند و تحلیل درستی از اقداماتی که امام حسن علیه‌السلام انجام می‌دادند، نداشتند.

دنیا‌دوستی: دنیا‌دوستی و جذابیت‌های مادی مانند پول و منصب باعث شد تا برخی از خواص تحت تأثیر قرار بگیرند.

عدم شناخت صحیح از امام: عدم شناخت درست از هدف‌ها و اهداف امام، حتی در میان نزدیک‌ترین یاران او، باعث شد که نتوانند به درستی از تصمیمات امام دفاع کنند.

تضعیف روحیه ایثار و جهاد: تضعیف روحیه ایثار و جهاد در جامعه باعث شد که بسیاری از افراد آمادگی برای جانبازی و حضور در خط مقدم را نداشته باشند.

تأثیرپذیری از تبلیغات دشمن: تأثیرپذیری از شایعات و تبلیغات جبهه مقابل نیز عامل دیگری بود که موجب سردرگمی و ضعف در میان خواص شد.

به طور کلی لازم است که به جای تعمیم دادن و گفتن اینکه همه فاسد هستند، به تحلیل درست و دقیق پرداخته و از شایعات پرهیز کنیم.

انتهای پیام/