تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3727280
شناسه : 3727280
تاریخ :
چاپ ترجمه ابوالفضل الله‌دادی از «ماوتهاوزن» و «نقش هفتم زبان» اقتصاد ایران: دو کتاب «ماوتهاوزن» نوشته یاکووُس کامبانِللیس و «نقش هفتم زبان» نوشته لوران بینه با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی منتشر و راهی بازار نشر شدند.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرنگار مهر، دو کتاب «ماوتهاوزن» نوشته یاکووُس کامبانِللیس و «نقش هفتم زبان» نوشته لوران بینه به‌تازگی با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده‌اند.

«ماتهاوزن» که ترجمه‌اش یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه یادها و خاطره‌ها» است، سال ۲۰۲۰ منتشر شده و در آن‌سال جایزه بهترین کتاب خارجی سال فرانسه را از آن خود کرده است.

این‌کتاب یک‌روزشمار از اردوگاه ماتهاوزن در دوران جنگ جهانی دوم است که متن‌اش با آزادی اردوگاه در ۵ مه ۱۹۴۵ آغاز می‌شود. متن کتاب هم داستان زندگی اسرای آزادشده از اردوگاه و زندگی جدیدشان را در اروپای پس از جنگ پی می‌گیرد. ترجمه‌ای که الله‌دادی، متن را به فارسی برگردانده، نخستین ترجمه فرانسوی از «ماتهاوزن» یاکووُس کامبانِللیس نویسنده یونانی است که سال ۱۹۲۲ متولد شد و سال ۲۰۱۱ درگذشت. این‌ترجمه ۵۰ سال پس از انتشار اولین‌نسخه یونانی‌زبان کتاب منتشر شد و در ترجمه فارسی اثر، مورد استفاده الله‌دادی قرار گرفته است.

گذر نویسنده «ماتهاوزن» سال ۱۹۴۳ به این‌اردوگاه افتاد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

با این‌حال وضعیت ناخوشایندی که در آن گیر کرده بودم نگرانم می‌کرد. درست روبه‌روی او ایستاده بودم و مجبور بودم نگاهش کنم. نمی‌دانستم اگر به جای دیگری نگاه می‌کردم چه برداشتی می‌کرد. کم‌کم ترس برم می‌داشت که بالاخره دیگر تاب نیاورد که چشم در چشم باشیم و هرچقدر هم که «در نهان مهربان» باشد آخرسر از کوره در برود. اما وقتی جم‌خوردن قدغن بود چطور می‌توانستم جایم را عوض کنم!

کمی بعد سیگارش را خاموش کرد، آمد کنار من و انگشت‌هایش را روی شقیقه‌ام لغزاند و این‌طوری به من فهماند که عقلم را از دست داده‌ام. سپس به سمت طاق قوسی رفت. اما پیش از اینکه به آنجا برسد، به‌خاطر صدای زنگ تلفن که داخل می‌آمد ایستاد.

صدای فرمانده طنین‌انداز شد: «الو؟»

سکوت.

«چی‌ی‌ی؟»

سکوت.

«امریکایی‌ها وارد کلنمونشن شده‌اند؟»

من و آجودان شنیدیم که گوشی روی دستگاه تلفن افتاد.

باز هم سکوت.

و ناگهان سروصدایی عجیب. میزی کوچک، تلفن و یک چراغ مثل تیر رهاشده از کمان، از طاق قوسی می‌گذرند و روی دیوار روبه‌رو خرد می‌شوند.

این‌کتاب با ۳۶۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

«نقش هفتم زبان؛ چه‌کسی رولان بارت را کشت؟» نوشته لوران بینه، سال ۲۰۱۵ در پاریس منتشر شد و همان‌سال دو جایزه انترالیه و فنک را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد. ترجمه این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

نویسنده این‌کتاب هم مانند دیگر نویسندگانی که الله‌دادی از آن‌ها ترجمه کرده، از نویسندگان فرانسوی زبانی است که مترجم قصد داشته با ترجمه اثرش، به بازار نشر ایران معرفی‌اش کند. دستاویز و طرح کلی داستان این‌رمان هم از آن‌جا ریشه می‌گیرد که

رولان بارت فیلسوف و نشانه‌شناس فرانسوی در فوریه ۱۹۸۰ بر اثر تصادف کشته می‌شود و روز حادثه همزمان با دقایقی است که از مجلس صرف ناهار با فرانسوا میتران، یکی از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۹۸۱‌ فرانسه برمی‌گردد. مقصد بارت، دفتر کارش در کُلژ دو فرانس بود و با وجود آن‌که می‌توان مرگش را یک‌حادثه دانست، اما گفته شده او اسنادی به همراه داشت که شاید علت مرگش آن‌هم با یک‌تصادف ساختگی بوده باشند. از این‌جا به بعد شخصیتی به‌نام ژاک بایار به‌عنوان کمیسر پلیس فرانسه در قصه حاضر می‌شود و باید به پرونده مرگ رولان بارت رسیدگی کند.

کمیسر بایار باید سند یا اسنادی را که موجب مرگ بارت شده‌اند، پیدا کند. چون گفته شده این‌مدارک، باعث به‌خطر افتادن امنیت ملی فرانسه می‌شوند. به این‌ترتیب و به‌واسطه این‌سند، پای متفکران و روشنفکرانی چون میشل فوکو، امبرتو اکو، جان سرل، لویی آلتوسر، ژاک دریدا و رومن یاکوبسن به این‌رمان بار می‌شود.

لوران بینه نویسنده این‌رمان متولد ۱۹۷۲ در پاریس است که به‌جز نویسندگی به تدریس در دانشگاه هم اشتغال دارد. با احتساب «نقش هفتم زبان»، بینه تا سال ۲۰۱۵ پنج‌کتاب منتشر کرد و پنجمین اثرش هم سال ۲۰۱۹ چاپ شد. او چندسال پیش ششمین‌کتابش را هم منتشر کرد.

رمان «نقش هفتم زبان» در ۵ فصل اصلی و یک پی‌گفتار نوشته شده که به این‌ترتیب‌اند: «پاریس»، «بولونیا»، «ایتاکا»، «ونیز»، «پاریس» و «پی‌گفتار: ناپل»

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

وقتی که به سمت عقب هواپیما می‌رود فوکو را می‌بیند گرمِ گفتگو با جوان عربی که هدفون دور گردنش دارد.

برنامه کنفرانس را دیده و این‌ملاقات نباید غافلگیرش کند چون می‌دانسته که فوکو دعوت شده اما نمی‌تواند جلو غافلگیری‌اش را بگیرد. فوکو لبخند چندش‌آورش را تحویل او می‌دهد.

«شما سلیمان را نمی‌شناسید، کمیسر؟ یکی از دوستان خوب حامد بود. طبعا هنوز پرونده مرگ او را روشن نکرده‌اید؟ یک مخنث کمتر یا بیشتر فرقی ندارد، درست است؟ شاید هم یک عرب، مگر نه؟ اینْ ماجرا را بغرنج‌تر می‌کند؟»

وقتی که بایار برمی‌گردد سر جایش سیمون را می‌بیند که سرش را خم کرده و با حالت ناراحت‌کننده کسانی که سعی می‌کنند نشسته بخوابند به خواب رفته است. جمله دیگری از اِکو به نقل از مادرزنش کار سیمون را تمام کرد: «اگر دامادم با دخترم ازدواج نمی‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟»

این‌کتاب هم با ۳۹۷ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۰۰ هزار تومان منتشر شده است.