تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3723599
شناسه : 3723599
تاریخ :
عرضه «همزیستی با ربات‌ها» در کتابفروشی‌ها اقتصاد ایران: کتاب «همزیستی با ربات ها» نوشته بیل بیشاپ با ترجمه میثاق شایق توسط موسسه فرهنگی دُکسا منتشر و راهی بازار نشر شد.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «همزیستی با ربات ها» نوشته بیل بیشاپ به تازگی با ترجمه میثاق شایق توسط مؤسسه فرهنگی دُکسا منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب ۲۹ راهبرد برای موفقیت در عصر هوش مصنوعی است.

امروزه موضوع مهارت به لحاظ کاربردی نیز محل بحث و مناقشه‌های جدی است. در دنیای به سرعت در حال تغییر و با عوامل رو به گسترشی مانند هوش مصنوعی، اتوماسیون، تغییرات اقیمی، و همه گیری های احتمالی پیش رو به نظر می‌رسد با مسئله‌های جدیدی روبه رو شویم که پیش از این تجربه آن را نداشتیم. برای مواجهه با این موضوع نه تنها نیازمند آگاه شدن و دانستن شرایط جدید هستیم که نیازمند چیزی بیش از آن نیز هستیم. در این شرایط به غیر از دانایی ضروری است بر توانایی خود برای مواجهه با این مسائل بیفزاییم. اما توانایی در چه چیزی؟ به طور کلی می‌توان این توانایی‌ها را به دو دسته مهارت‌های نرم و مهارت‌های سخت تقسیم کرد. منظور از مهارت‌ها سخت تخصص‌های شغلی چون جوشکاری، نوازندگی، مهندسی، عمران، پزشکی و… است که مراحل کسب این قبیل مهارت‌ها مشخص است.

امروز پیشرفت‌های سریع در فناوری نیروهای متحول کننده جدیدی را وارد میدان می‌کنند و جهان دیگر مثل قبل نخواهد بود. پرسش این است که آینده به چه شکل خواهد بود و چه رقصی با ربات‌ها خواهیم داشت؟ در حال حاضر رقص ما با ربات‌ها مانند سواری بر ببر وحشی است. امیدواریم بتوانیم روی آن ببر بمانیم و بر زمین نیفتیم و مارا نخورد اما تنها امیدوار بودن و منفعل ماندن چاره کار نیست. فناوری جدید از آغاز شمشیری دو لبه بوده است که مانند هر ابزاری می‌تواند با هدف خیر یا شر استفاده شود. اما معمولاً به مزایای فناوری جدید می‌پردازیم و از بحث‌های پرچالش و ناخوشایند اجتناب می‌کنیم. برای موفقیت و شکوفایی در دنیای جدید باید یاد بگیریم چطور با ربات‌ها «برقصیم». نمی‌توانیم بر آنها مسلط شویم و نمی‌توانیم نادیده شأن بگیریم. باید یاد بگیریم چطور آنها را بپذیریم و به زیبایی با آنها برقصیم، تا جهان به جایی بهتر تبدیل شود.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

هیچ وقت خودمان نمی‌دانیم کجا متولد می‌شویم. وقتی شش ساله بودم مادرم شناسنامه ام را نشانم داد. از اینکه مدرکی برای اثبات متولد شدنمان لازم داریم، تعجب کردم با لحنی بزرگ مآبانه گفتم: «معلوم است که متولد شدم، چرا برای آن به تکه‌ای کاغذ نیاز دارید؟»

مادرم توضیح داد این مدرک نشان می‌دهد من شهروند کانادا هستم و در ۵ آوریل سال ۱۹۵۷ در ادمونتون آلبرتا متولد شدم شناسنامه را در دست گرفتم و حس عجیبی از غرور و شخصیت داشتم که قبلاً تجربه نکرده بودم اما غافل گیر همه شده بود، ما در تورنتو زندگی می‌کنیم چرا در ادمونتون متولد شدم؟

فهمیدم والدینم در اواخر دهه ۱۹۵۰ به این دلیل در ادمونتون زندگی می‌کردند که پدرم را برای افتتاح دفتر شعبه‌ای برای شرکت رونالد رینولدز آژانس تبلیغاتی به آنجا فرستادند به همین دلیل این رویداد تاریخی مبارک یعنی تولد من، در ادمونتون اتفاق افتاد، نه تورنتو. فکر می‌کردم موضوع مهمی نیست، اما نمی‌دانستم نسب ادمونتونی من سال‌ها بعد به کارم می‌آید.

این کتاب با ۲۹۱ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۷۰ هزار تومان عرضه شده است.