1- سبک مدیریت اقتصادی
بررسی آمارهای اقتصادی نشان میدهد در دوره 3 ساله ریاست جمهوری آیت الله رئیسی بسیاری از شاخص های کلان و خرد اقتصادی که در دهه پیش از آن اکثرا منفی و غیرقابل قبول بودند، در این دوره تغییرات مثبتی را به خود دیدند. شاخصهایی از جمله رشد اقتصادی، سرمایهگذاری خارجی، تراز تجاری، بهرهوری، سرمایهگذاری داخلی و اشتغال برخی از مهمترین شاخصهایی بودند که در سایه شیوه مدیریتی ایشان، بهبود چشمگیری به خود دیدند. طبیعتا سبک مدیریتی ایشان واجد ویژگیهایی از جمله اخلاص، صداقت، روحیه جهادی، پیگیری مداوم امور، اولویتبندی مسائل اصلی کشور، پرهیز از حاشیهها و جدیت در مبارزه با فساد بود و همین سبک مدیریتی ایشان نقشی برجسته و مهم در بهبود این شاخص ها داشته است. بدیهی است که سبک مدیریت ایشان میبایست موضوع بسیاری از پژوهشهای بعدی قرار گیرد.
2- دیپلماسی اقتصادی عالمانه
در مقابل جریانی که راه برونرفت از فشارهای ناشی از تحریم را تنها در مذاکره با کشورهای غربی و در راس آن آمریکا میدانست، گفتمان حاکم بر دیپلماسی اقتصادی دولت آیت الله رئیسی نشان داد با اتخاذ یک رویکرد عاقلانه و عالمانه میتوان تعامل بسیار بهتر و جامعتری با همه کشورهای دنیا داشت. جریان مذکور برای سالیان متمادی همه تلاش خود را در مذاکره با 5+1 خلاصه کرد و نه تنها هیچ دستاوردی نداشت، بلکه با بازی کردن در زمین کشورهای غربی، تمامی مسیرهای توسعه روابط خارجی و حتی دور زدن تحریم را به روی خود بست و آسیب جبرانناپذیری را به اقتصاد ایران وارد آورد. در مقابل دولت آیت الله رئیسی با بهرهگیری از یک دیپلماسی اقتصادی عاقلانه توانست بسیاری از فشارهای ناشی از تحریم از جمله فروش نفت، مراودات بانکی، جذب سرمایه خارجی، مبادلات تجاری و ذخایر ارزی کشور را مرتفع کرده و با توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و خصوصا کشوهای همسایه و حوزه خلیج فارس، نشان داد که میتوان بیش از گذشته در عرصه بینالملل فعال بود. نقش وزیر خارجه شهید ایشان دکتر امیرعبداللهیان در این عرصه بینظیر بود.
3- تحول در زیرساختهای اقتصادی
بدون تردید بخش مهمی از مشکلات اقتصاد ایران، ناشی از زیرساختهای ضعیف اقتصادی بوده و هست. گذری بر عملکرد 3 ساله دولت آیت الله رئیسی نشان از آن دارد که تحولات مهمی در این زمینه صورت گرفته که به توجه با ماهیت زیرساختی بودن آن برای سالیان متمادی برای اقتصاد ایران به یادگاری میماند. از جمله این زیرساختها بهبود فضای کسب و کار خصوصا از طریق تسریع در اعطای مجوزهای کسب و کار، تحول در نظام مالیاتی کشور و بهود زیرساخت های شبکه بهداشت و درمان، آبرسانی به مناطق دوردست و سایر زیرساختهای موجود است که امید است در دولت های بعدی این روند استمرار یابد.
4- تربیت مدیران جوان، نخبه و پاکدست برای اقتصاد ایران
یکی از بارزترین ویژگیهای مدیریتی آیت الله رئیسی اعتماد به جوانان نخبه و پاکدست و انتصاب ایشان به عنوان مدیران اقتصادی کشور بود. مرزهای مدیریت کشور پیش از ایشان بسیار بسته بود و بسیاری از نخبگان هرگز فکر نمیکردند که بتوانند روزی مدیریت بخش های مهمی از اقتصاد ایران را بر عهده داشته باشند. ایشان مرزها را شکست و مدیران توانمندی را برای کشور تربیت کرد که تا سالها اقتصاد ایران از این مدیران بهره خواهد برد.
5- برجستهتر شدن اقتصاد دانشبنیان
یادگار دیگری که آیت الله رئیسی برای اقتصاد ایران بر جا گذاشت، برجسته کردن نقش و اهمیت شرکتهای دانش بنیان در پیشبرد امور مربوط به اقتصاد ایران است. برای سالیان متمادی وزارتخانه هایی که ظرفیت شرکتهای داخلی را نادیده انگاشته و اعتقادی به توان تولید داخلی نداشتند، در دولت آیت الله رئیسی ناگزیر به اعتراف به توان تولید داخلی و بستن قرارداد با شرکت های دانشبنیان داخلی شدند. این مهم جز با تاکید و پافشاری شخص رئیس جمهور میسر نمیشد و در آینده نیز میبایست این مسیر به طور برجسته تری دنبال شود.
6- احیای امید به مبارزه با فساد در دستگاههای دولتی
رئیس جمهور شدن مردی که به مبارزه با فساد اقتصادی شناخته شده است، نشان از آن دارد که در صورتی که مردم و دولت در کنار یکدیگر برای مبارزه با فساد برخیزند، این اژدهای هفت سر بیش از پیش قابل مهار است و این یادگاری است که آیت الله رئیسی با عمل بدان، برای اقتصاد ایران بر جای گذاشت. مبارزه صریح، بیپرده و قاطع ایشان با فساد اقتصادی درس مهمی برای تمامی مدیران این کشور است.
7- انضباط پولی و مالی
دوره 3 ساله مدیریت اقتصادی شهید آیت الله رئیسی نشان از دارد که حرکت به سمت انضباط پولی و مالی امری شدنی است و در صورتی که مدیران اقتصادی کشور بدان پایبندی داشته باشند، به طور کامل محقق میشود.
8- احیای سرمایه اجتماعی و بازگرداندن اعتبار و اعتماد به جایگاه ریاست جمهوری
در حالی که دهه پایانی قرن 14، اقتصاد ایران با چالش های متعددی مواجه شد و یکی از تاریکترین دورههای خود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را سپری میکرد، موجی از ناامیدی و سرخوردگی در میان مردم و خصوصا نخبگان ایجاد شد و سرمایه اجتماعی را به شدت کاهش داد و وقتی سرمایه اجتماعی از بین رود، اعتبار و اعتماد حاکمیت نیز از دست میرود. بازگرداندن این اعتماد و افزایش سرمایه اجتماعی همانطوری که در یک دهه از دست رفت، حداقل نیازمند یک دهه زمان بود تا به درجاتی از بهبود نائل آید. قطعا بهبود شرایط اقتصادی میتواند در این مسیر بسیار موثر باشد، کما اینکه روند آمارهای اقتصادی در دوره 3 ساله آیت الله رئیسی نیز نشان از بهبود شرایط اقتصادی داشت و اگر این روند به طور مستمر ادامه مییافت، قطعا امید و نشاط را به جامعه بازمیگرداند، اما شهادت ایشان فرصت ادامه مسیر را نداد. در عوض شهادت ایشان در مسیر خدمت صادقانه، قلوب مردم ایران را متوجه فداکاریها و تلاشهای مجاهدانه رئیس جمهور ایران کرد و از خودگذشتگیها، فعالیتهای مستمر و خستگیناپذیر ایشان را نمایان ساخت و آن گاه که جان ایشان در مسیر خدمت به مردم تقدیم شد، صداقت ایشان عیان گردید. مسیری که شاید نیازمند چندین سال فعالیت مستمر بود، با شهادت ایشان رقم خورد و موجی از همبستگی، اعتماد و اعتبار را در میان مردم ایجاد کرد. این اعتماد و اعتبار همان سرمایهاجتماعی است که امروز توقعات را از رئیس جمهور بعدی بالا برده است و ان شا الله مردم با یک انتخاب عالمانه و آگاهانه، فردی را انتخاب خواند کرد که مسیر رئیس جمهور شهید را ادامه دهد