این عملیات با نام «وعده صادق» پاسخی به حمله جنگندههای ارتش اسرائیل به ساختمان کنسولگری کشورمان در دمشق بود که طی آن سردار محمدرضا زاهدی فرمانده مستشاران ایرانی در سوریه و لبنان به همراه شش نفر از همرزمانش به شهادت رسیدند. جمعی از اهالی فرهنگ و شاعران فارسیزبان با انتشار مطالبی از همان ساعات اولیه از این اقدام ایران حمایت کردند. در ادامه تعدادی از تازهسرودهها در اینباره را میخوانید:
عاطفه جوشقانیان:
خودت شوراندی آخر خشم فرزندان رستم را
همان شب که شکستی حرمت این خاک و پرچم را
چه باک از مرگ تا ما تشنهی دیدار دلداریم
که با این تشنه کامیها گرفتیم آب زمزم را
ولی بعد از شهادت همچنان دستان ما باز است
ندیدی ضرب شست ناب طهرانی مقدم را؟
صدای اقتدار ماست یا تو؟ گوش کن قدری
تو که کر میکنی با ادعایت گوش عالم را
چه شبها که غذای غزه رگبار مسلسل بود
تو حالا نوش جان کن وعدهای این مشت محکم را
هنوز آن انتقام سخت مانده، انتخابش کن
چه ایامی؟ چه ماهی؟ فاطمیه یا محرم را...؟
سید اعلا امیری از افغانستان
بنی صهیون میدیدند تنها برج خیبر را
نمیدیدند بازوهای قدرتمند حیدر را
چرا پرچم ندیدند سالها بر دوش فرزندی؟
که مرحب نیمه شد تا پا، پدر چون تیغ زد سر را
و بعد از یک هزار و چند سال از قلعه سینا
بیرون میآورد بازم علی از پاشنه در را
شناسانده فراوان قوم دشمن را به ما قرآن
همانهایی که آزردند در هر جا پیمبر را
چه فرقی میکند بن عبدود، باراک و بنیامین
هر آنجایی که کرده ذوالفقاری قصد کافر را
پیامی داشت، غرش نه! صدای آرش و زلزال
ازین پس در خیالت دفن باید خبط دیگر را
تعهد کرد آن شب بر فراز کربلا سجیل
و هم با مسجد الاقصی که کوبد مشت آخر را
سمانه خلفزاده:
اگر چه راه ناهموار و سخته
اگر چه دست شیطانی زیاده
خدا رو شکر بین لشکر عشق
هنوز قاسم سلیمانی زیاده
فدای اون شهیدی که با خونش
به ما راه رهایی رو نشون داد
همون که مرد میدون بود
همیشه کجا به دشمن ظالم امون داد؟
جای عکسش توی قاب دل ماست
مسیرش تا ابد میمونه جاوید
تموم قطرههای خون پاکش
چراغ راه شب شد، مثل خورشید
کلام آشنای حاج قاسم
چراغ روشن آینده ماست
بذار تا چشم این دنیا ببینه
ببینه وعده صادق، چه زیباست
سلاح ما امید و علم و ایمان
پناه دخترای ما حجابه
ظهور آغاز هر چی مهربونی
فرج، حُسن ختام انقلابه