تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگ
لینک : econews.ir/5x3611665
شناسه : 3611665
تاریخ :
سروده‌های شاعران در حمایت از «طوفان الاقصی» اقتصاد ایران: جمعی از شاعران با انتشار تازه‌ترین سروده‌های خود به حمایت از عملیات بزرگ طوفان الاقصی پرداخته‌اند.
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ، طوفان الاقصی صبح 15 مهر1402 با رگبار موشکی و تهاجم بزرگ زمینی حماس به شهرک‌های رژیم صهیونیستی در اطراف نوار غزه آغاز شد. در این حملات صدها تن از اشغالگران رژیم صهیونیستی به هلاکت رسیده و بیش از هزار نفر زخمی و تعداد قابل توجهی توسط حماس به اسارت گرفته شدند. همزمان با سومین روز از عملیات بزرگ طوفان الاقصی شاعران در سروده‌هایی به حمایت از این عملیات بزرگ پرداخته و از مردم مظلوم فلطین نیز حمایت کرده‌اند،‌ برخی از این سروده‌ها به شرح ذیل است:

غلامرضا کافی:

از همان روزی که بیرون زد شرار از سنگ‌ها
عقل روشن دید رازِ بی شمار از سنگ‌ها

کوه را تا دید سر بر آسمان ساییده، گفت:
برمی‌آید گوییا بسیار کار از سنگ‌ها!

دید تا آتشفشان را گفت: می‌گردد بلند،
روزِ ناچاری بلی، حتّی بُخار از سنگ‌ها

بر زمین تا لرزه افتاد از گُسَل‌های  نحیف
می‌شنید انگار او، داد و هَوار از سنگ‌ها

 از همان  عصرِ حَجَر، قصرِ حجر آمد پدید
زندگی این گونه شد با اعتبار از سنگ‌ها!

عقل اما هیچ با خود اینچنین باور نداشت
تا ببیند انقلاب و انفجار از سنگ‌ها،

تا ببیند این که یک روزی، گُرازِ آهنین
سخت پیدا می‌کند راه فرار از سنگ‌ها

 «باغِ سنگی» میوه خواهد داد روزی، بی‌گمان
 «قدس» خواهد چید تُردِ آبدار از سنگ‌ها

گرچه می‌روید بهار از بارش باران، ولی
در فلسطین سبز می‌روید بهار از سنگ‌ها

***

زهرا آراسته‌نیا:‌

موشک ردگشته باز آید به حیفا غم بخور
گرچه سرگردان، کند راه تو پیدا غم بخور

گنبد پزداده‌ات چون تور یک دروازه شد
جوون دل! بد باختی، قد لالیگا غم بخور

پیشه‌ی کودک‌کشی داری تو از فرعونیان
ارتباطت این شده تنها به موسی، غم بخور

راستی یک چیز دیگر! کودکان روزی کنند
بی‌عصا غرقت درون آب دریا، غم بخور

آسمان پر می‌شود رعد و شهاب و صاعقه
می‌خورد بر کله‌ات سجیل از ما غم بخور

روز؛ یک‌جا سوختی، نصف شبی؛ جای دگر
گاه اینجا غم بخور گاهی هم آنجا غم بخور

چند سالی رفته از آن حرف بیست و پنج سال؟
روی تقویمت نشان بگذار، حالا غم بخور!

***

مسلم اسدالله:‌

قطره قطره  ناگهان  دریا شویم
شب  نمی‌مانیم  تا  فردا شویم

پیش روی دشمنان با خشم حق
مثل طوفان‌های الاقصی شویم

****

مجید سعد‌آبادی:

آرزو می‌کردم جای تو باشم؛
وقتی به مرگ نزدیکی
و همین اندازه از من دور
لحظه‌ای صبر کن
دوربین عکاسی‌ام
آماده نیست
برای گرفتن تصویری به این عظمت
صبر کن
تا نارنجک‌ها در دستانت
فلسفۀ با تو مردن را درک کنند
تا این سربازان
با نگاه ساده و لبخندت
به توبه کردن فکر کنند
لحظه‌ای صبر کن
روی این حماسه زوم کنم
تا جهانیان ببینند
چگونه کودکی در اوج آتش
به آغوش خدا می‌رود