به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، بیستمین قسمت از برنامه «ایستگاه» همزمان با سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) به موضوع «ذهنیت مطلوب همسر» اختصاص یافت.
مجری در ابتدای برنامه به گفتگوی خود و دوستش سینا درباره ازدواج کردن اشاره کرد و گفت: به عقیده سینا در ازدواج باید از «نظریه پرواز کور» استفاده کرد. همان نظریهای که رزمندهها در فیلم مهاجر حاتمیکیا از آن استفاده کردند. بر اساس این نظریه گاهی به جای چشم باز کردن و محاسبه کردن باید چشمها را بست و دلی عمل کرد.
وی در ادامه به سراغ مردم رفت و از آنها پرسید که ویژگیهای همسر مورد علاقهشان چیست؟ اخلاق، مهربانی، وفاداری، ظاهر آراسته، عشق و علاقه، ورزشکار بودن و راستگو بودن از جمله این ویژگیهایی بود که مصاحبهکننده ها پاسخ دادند.
سپس پرسش دیگری از مردم انجام شد مبنی بر اینکه اگر قرار باشد از این ویژگیها دو مورد حذف شود، کدام است که پاسخها متفاوت بود.
در بخش گفتگوی برنامه ایستگاه، فهیمه فداکار، دکتری تخصصی مشاوره و خانواده در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه چرا برای ازدواج همه دنبال اسطوره بی نقص هستند، گفت: در حال حاضر اتفاقی که برای ازدواج افتاده این است که همه دنبال یک «گل سرسبد» و «آنچه خوبان همه یکجا دارند» هستند. برخی اوقات به شوخی میگویم که انگار کسی که میخواهد ازدواج کند دنبال همه آن چیزی که بلاگرهای زیبایی، خانه داری و … دارند میرود و توقع دارد یک نفر همه این ویژگیها را یک جا داشته باشد. تبعات چنین رفتاری یا دیر ازدواج کردن است یا ایجاد نارضایتی در زندگی.
وی افزود: اسطوره بی نقصی اصلاً وجود ندارد. وقتی یک نفر برای مشاوره ازدواج مراجعه میکند از او میپرسم که طرف مقابلت چه ایراداتی دارد و فرد میگوید هیچی. پروسه درمان و مشاوره را متوقف میکنم چون میفهمم فرد دچار تحریف شناختی شده است. مگر میشود یک نفر هیچ ایرادی نداشته باشد. این موضوع که من ایرادات طرف را نمیبینم، یعنی مانعی همچون هیجان و عواطف قرار دارد که باعث میشود من فرد را درست ارزیابی نکنم. پس در درجه اول ایدئالی برای ازدواج وجود ندارد. آنهایی که تازه بعد ازدواج متوجه اشکال و ایرادات طرف مقابل میشوند چشمشان تازه باز نشده بلکه سیلی واقعیت به صورت شأن خورده است.
این درمانگر و مشاور در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه آیا فرد موردنظر برای ازدواج باید شبیه خودمان باشد یا نیمه گمشدهای باشد که برای تکمیل مان است، گفت: در ابتدا باید بگویم که برای ازدواج، ما مشابهتها را تائید میکنیم و شباهت باید وجود داشته باشد. برای همین میگوئیم برای ازدواج باید باهم همکفر باشند، اما اینکه درباره همه چیز یعنی حتی علایق فیلم دیدن و موزیک شنیدن هم شبیه هم باشیم نشدنی است. هرکسی با اسطوره بی نقصی ازدواج میکند، پس از ازدواج تازه متوجه میشود که چرا فرد این چنین رفتارها و خلق و خویی دارد.
فداکار در ادامه این برنامه با اشاره به عجیبترین یا خندهدارترین موارد مراجعه کنندههای ازدواج گفت: به نظرم نگوییم عجیب و خنده دار زیرا این حرفها بار ارزشی میدهد. بهتر است بگوییم موارد نامربوط زندگی رضایتمندانه طولانی مدت است. برای مثال یک بار سرکلاس از شاگردان دختر و پسرم پرسیدم که معیارهایشان برای ازدواج چیست و پاسخهای شأن برایم بسیار جالب بود.
وی ادامه داد: برخی از پاسخها جدی و برخی دیگر شوخی بود. برای مثال دخترها میگفتند همسر آینده مان مادر و خواهر نداشته باشد یا پسرها میگفتند باجناق نداشته باشیم. تک تک این موارد قابل صحبت کردن بود و باید از آنها پرسیده شود که این معیارها تا چه اندازه برای یک زندگی رضایتمندانه طولانی مدت لازم است. البته همیشه هم این اسطوره بینقصی از طرف زوجین نیست و گاهی خانوادهها هم دخیلی میشوند و میگویند با این ازدواج موافق نیستیم چون نگران هستیم فرزندمان ازدواج کند و اذیت شود. اما سوال من در چنین مواقعی این است که یعنی شما فکر میکنید ممکن است فرد ازدواج کند و اذیت نشود؟ اگر بله که پس تا الان چطور بزرگ شده است.
این مشاور و درمانگر گفت: اگر کسی اینچنین بزرگ شده است که آب در دلش تکان نخورد و بخواهد با همین مدل از ازدواج هم کند، بی تردید در ازدواج و زندگی به مشکل برمیخورد و دچار اختلاف و نارضایتی میشود. چون این فرد تعریف عجیبی از رضایت دارد و نمیداند در برهههای مختلف زندگی چطور عمل کند. معمولاً هم راحتترین راهحل در این موارد جدایی و برگشت پیش پدر و مادر است.
این استاد دانشگاه با اشاره به انتخاب معیار و ملاک درست برای ازدواج گفت: در گذشته، مشاورههای ازدواج بسیار به دنبال مشابهتها بودند، اما امروزه مفهوم مهمتری در مشاورهها وجود دارد و آن هم اینکه زندگی موفق است که نمره سازگاری افراد بالا باشد. یعنی آدمها باید بلد باشند که در طول زندگی با شرایط مختلف سازگار باشند. حتی ممکن است، مشابهت دو نفر در زندگی بالا باشد، اما چون سازگاریشان پایین است با مشکل روبرو میشوند.
همچنین قسمت بیستم برنامه تلویزیونی ایستگاه با این پرسشها تمام شد که آیا مسیر ازدواج یک مسیر سرراست و ساده است یا یک مسیر پرپیچ و خم و رازآلود؟ آیا برای ازدواج همین که بدانیم چه میخواهیم کافی است یا نه باید بدانیم چه چیزی را نمیخواهیم؟ برای ازدواج باید دنبال چه چیزی بگردیم؟ و در پایان اینکه بهتر است به جای اینکه به سوالاتی درباره شریک زندگیمان پاسخ دهیم به سوالات مهمی درباره خودمان پاسخ دهیم این که چه کسی هستیم و چه چیزی میخواهیم.