تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگ
لینک : econews.ir/5x3409283
شناسه : 3409283
تاریخ :
سریال های ساخته شده با ذائقه مردم همخوانی ندارد اقتصاد ایران: در نگاه جامعه‌شناسانه به سریال، نوعی خواسته سطوح اثرپذیری در جامعه با طیفی از قشرهای مختلف جامعه را می‌توان مورد بررسی قرار داد.
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ،با توجه به طیف گسترده‌ای از ذهنیت و ذائقه متفاوت مردم، سازنده سریال‌ها باید از قبل آگاهی داشته باشند که مخاطبانشان چه کسانی‌اند؟  آیا این سریال‌ها اثرات مدنظر با ساخت آن را دارند یا خیر؟ اینکه سریال‌ها می‌توانند مخاطبان را به لحاظ محتوایی اغنا کنند؟ سریال فقط صرفاً برای پُرکردن آنتن تلویزیون و سرگرم کردن و وقت گذراندن معنا ندارد. در حال حاضر سریال‌های پخش شده فقط به پایین بودن سطح فکر مردم می‌پردازد و در حقیقت برای اتفاقاتی وقت می‌گذاریم که ارزش دیدن ندارند.

از دیدگاه جامعه‌شناسی محتوادار بودن سریال نشانه اهمیت وجودی این هنر است. یک هنر زمانی با ارزش می‌شود که دارای محتوا و پیام باشد. این پیام صرفاً برای جلبِ رضایت گروهی خاص نباشد. بلکه این محتوا باید در خدمت افزایش آگاهی مخاطب باشد. اگر این گونه در سریال‌ها عمل شود می‌توان گفت که سریال‌ها در تأمین نیاز مردم مفید است و اگر غیر از این باشد نتیجه معکوس به دست می‌آید.

سریال‌های تلویزیونی باید نقش فعال‌سازی اذهان مردم را برعهده داشته باشند تا  علاقه، گرایش  و انگیزه مردم را از بین نبرد. سریال‌ها به طور خاص و رسانه به طور عام بُعد ملی و فرهنگی خاص خود را ندارد و برای تمام بشر ساخته شده است اما بیشتر از اینکه در این بُعد حرکت کند در جهت خواسته‌های سیاسی و فرهنگی حاکمان ساخته و در جهت ترویج این بُعد گام برمی‌دارد.

مردم ترکیه کدام سریال ایرانی را دوست دارند؟

برای پیاده کردن این اهداف، ساخت سریال باید از یک ایدئولوژی و استراتژیکی مستحکم و منسجم برخوردار باشد و این همه هزینه را برای بُعدی از جهان‌بینی‌های موجود درباره مردم، جامعه، اقتصاد و... و آگاهی‌بخشی به آنها اختصاص بدهیم و نباید آنها را به خواسته‌های اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... گروه خاصی محدود کنیم.

محتوای سریال‌ها باید براساس سرمایه‌های فرهنگی-اجتماعی درنظر گرفته شود اثر تولیدی باید اثری باشد که مخاطبان با واقعیت‌های اقتصادی احساس همذات‌پنداری کنند و تا جایی که ممکن است نزدیک به واقعیت باشد و فرد آن را دور از ذهن و واقعیت نبیند و برای مخاطب قابل فهم و درک نباشد. برای مخاطب دارای اغراق و افراط گرا نباشد تا به جای باز کردن مسیر او را به بن‌بست بکشاند.

در واقع تلویزیون برای مخاطب به عنوان یک پدیده اجتماعی شناخته می‌شود و به مانند یک پدیده اجتماعی هم باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد و مصداق آن در تحولات اجتماعی ابعاد روان‌شناختی و فرهنگی زندگی انسان‌ها در جوامع گوناگون بشری باشد.