ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتخاب فیلم اسکار از سوی ایران هرساله منجر به حواشی فراوان میشود؛ اینکه کدام فیلم لایق حضور در اسکار است و چرا بهمان فیلم انتخاب شده است و این دست مسائل تکراری. چیزی که بهنظر میرسد ماحصل یک افراط و تفریط درباره اسکار در اندیشه و نگاه سینماگران و مدیران سینمایی کشور است. در اینجا لازم است دو سه نکته درباره حضور فیلم ایرانی در اسکار بیان شود.
اول آنکه حضور در اسکار مانند حضور در دیگر رویدادهای سینمایی اعم از جشن و جشنواره برای جمهوری اسلامی ایران مهم است. برای همین همانطور که قبلاً هم بارها گفته شده است، ایده عدم حضور و ترک رویداد بههیچ عنوان صحیح و منطقی نیست. نویسندگانی که بر نبودن در این رویدادها اصرار دارند، از سر توجه و تمرکز بر ملیسازی فیلمهای سینمایی ما این سخن را میگویند. این موضوع درست است اما ارتباطش به عدم حضور در رویدادهای سینمایی جهانی منطقی نیست. بلکه برعکس این دوستان باید بر حضور فیلمهای ملی در جشنوارههای سینمایی تأکید کنند. رویگردانی در هر حال صحیح و منطقی نیست.
دوم آنکه با همه اهمیت حضور در محافل هنری بینالمللی نباید آنجا را قطب آمال و آرزوها و محلی برای تصمیمسازی سینمای ایران دانست. در سالهای اخیر تب جشنوارهگرایی در سینمای ایران، باعث شده تا فیلمهایی که با مذاق این محافل همسان است آنقدر ساخته میشود که رسماً چیزی به نام سینمای ایران بعضا ناپدید میشد و ما بیشتر با سینمای ایرانی- جشنوارهای روبرو میشدیم. این همان آفت بزرگی است که بعد از موفقیت فیلم "جدایی نادر از سیمین" بر سر سینمای ایران آمد و موج بزرگی به سوی سینمای ایران از داخل فضای سینماگران ایجاد شد که باید فیلمهایی با فضا، موضوع و دغدغههایی فیلمهای فرهادی ساخت تا به اسکار راه پیدا کرد. درحالی که قطبنمای حضور در محافل جهانی باید از داخل مسیر را نشان دهد و سینمای ما را تنظیم کند نه اینکه محافل سینمای خارجی راه را به ما نشان دهند.
سومین و شاید مهمترین نکته آنکه حضور در اسکار به تجربه و قوانین و شواهد روشن است که از شروط مهمی چون پخش خوب بینالمللی، تبلیغات و رفتار رسانهای مناسب در ابعاد جهانی باید برخوردار باشد. فیلمهای ملی یا هویتمند ایرانی ما که قطعاً در اولویت فیلمهایی باید باشد که برای اسکار معرفی میشوند، بدون الزام این شرایط تنها حسرت حضور در اسکار را خواهند خورد. بنابراین باید این جنس از سینما هرچه زودتر ارتباطش را با بخشهایی چون پخش و آژانسهای تبلیغاتی جهانی و حضور در محافل سینمایی خارجی برقرار کند تا بتواند زمینه حضور در مراسمهای سینمایی را برقرار کند.
نکته آخر آنکه یادمان باشد که اسکار از آنجایی که ریشه در هالیوود و سیاستهای کلان ایالت متحده آمریکا دارد، طبیعتاً حاضر به ضریبدهی و ارزشگذاری فیلمهایی با مضامین دفاع مقدسی و انقلابی ما نخواهد بود. ما نیز نباید فیلمهایمان را بهخاطر آنکه به اسکار راه پیدا کند از این رویکرد و موضوعات محروم کنیم. راهیابی فیلمهایی با محورهای فوق در محافل سینمایی بینالمللی در صورتی ممکن خواهد بود که در ابتدا رویدادهای سینمایی جهانی برای این منظور با قدرت در منطقه فعال باشند تا با پوشش و ضریب به این آثار چشم رسانههای جهان را به این سو سوق دهند. این فضا در ابتدا باید در همینجا شکل بگیرد و در کنار آن فیلمهای دفاع مقدسی در جشنوارههای منطقه و حتی درجه دو دنیا حضور داشته باشد تا فضای خشک و مصلوب آن شکسته شود. شاید بتوان در این صورت امیدوار بود که روزگاری فیلمهایی چون "موقعیت مهدی" هم در اسکار و کن حضور داشته باشد. علاوه بر آن جار زدن اینکه این فیلمها توسط ارگانهای حاکمیتی کشور ساخته شده است مانعی بر سر راه حضور چنین فیلمهایی در مراسمهای خارجی میشود. ایکاش بخش خصوصی نیز پای کار فیلمهای دفاع مقدسی بیاید، تا این فیلمها اگرچه که باید توسط نهادهای کشور حمایت شوند، بتوانند بهتر در این رویدادها حاضر شوند.
با این نگرش نه قرار بر حضور بیچون و چرای فیلمهایی در اسکار خواهیم بود که صرفاً چون نام فلان کارگردان را با خود حمل میکند به اسکار برود و نه فیلمهایی که صرفاً چون مضمون ملی و یا دینی خاصی دارد. بلکه فیلمهایی به اسکار خواهند رفت که بهمعنای واقعی کلمه هم نماینده سینمای جمهوری اسلامی ایران خواهند بود و هم به تقویت سینمای کشور ما کمک خواهند کرد.
اما نماینده سینمای ایران یعنی "جنگ جهانی سوم" ساخته هومن سیدی است. فیلمی که آن را ندیدهایم اما مبتنی بر بیان افرادی که فیلم را تماشا کردهاند، آن را اثری خوشساخت و قوی میدانند که ارجاعات سیاسی و فلسفی خاصی دارد. فیلمی که مهمترین امتیازش پخش قوی و سوژه خاص آن است. اینکه چقدر این فیلم نماینده هویت فرهنگی کشور است را باید بعد از تماشای آن ارزیابی کرد اما اینطور که افرادی که فیلم را تماشا کردهاند علل اصلی انتخاب فیلم را در خلاقیت و جذابیت آن معرفی کردهاند.
اینکه چرا فیلم "بدون قرار قبلی" نتوانست نماینده ایران در اسکار شود نیز بهخاطر حضور و موفقیت در جشنواره مسکو عنوان شده است. زیرا این جشنواره به طور تمام و کمال از سوی آمریکا تحریم بوده است. از سوی دیگر ارجاعات عرفانی و معنوی فیلم نیز برای آکادمی اسکار امکان دارد که مفهوم و مورد پذیرش نباشد. هرچند که بهنظر میرسد هردوی این دلایل بهانه باشد، چراکه اولاً روسیه حتی سال گذشته نیز فیلم خود را به اسکار فرستاد و در سال 2017 با فیلم "بیعشق" توانست در بخش اسکار خارجی زبان نامزد شود.
درباره اینکه بدون قرار قبلی بهخاطر ارجاعات معنویاش قابل فهم برای اسکار نباشد نیز باید گفت چطور این فیلم توانسته برای داوران روسی، کانادایی و... فهمیده شود و حتی جایزه بگیرد اما برای اعضای انتخاب آکادمی اسکار قابل فهم نیست؟
"موقعیت مهدی" نیز بهخاطر عدم پخش بینالملل و فقدان نگاه انتقادی جنگ با زبان سینمای دنیا، نتوانست برای اسکار انتخاب شود.
در هر حال سینمای ایران امسال نمایندهای جالب و جذاب در اسکار دارد، امیدواریم که نماینده ما در اسکار موفق شود و بتواند برای سینمای این کشور افتخارآفرینی کند.
/نویسنده: محمدباقر صنیعی منش/
انتهای پیام/