به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ، «احمد السید النجار»، اقتصاددان، در گفتوگو با روسیا الیوم به تشریح این موضوع پرداخت که مسئول اصلی بی ثباتی در اقتصاد و امنیت غذایی جهان کیست.
النجار در ابتدای سخنان خود تاکید کرد، با توجه به تداوم درگیری بین روسیه و اوکراین، جهان نسبت به وقوع یک بحران بزرگ غذایی در حال حاضر وحشت پیدا کرده است.
النجار گفت: روسیه و اوکراین دو کشور عمده صادر کننده غلات، روغن آفتابگردان و سایر کالاهای غذایی و همچنین صادرات کودهای شیمیایی هستند. روسیه از نظر صادرات گندم در جهان پیشتاز است و حدود ۳۸ میلیون تن گندم که حدود ۱۸ درصد از کل صادرات جهانی گندم را تشکیل میدهد، به جهان صادر میکند. روسیه همچنین حدود ۱۵ میلیون تن ذرت تولید میکند که از این مقدار حدود ۱.۲ میلیون تن از آن را صادر میکند.
وی افزود: روسیه در تولید جو نیز در جهان پیشتاز است و حدود ۲.۵ میلیون تن از آن صادر میکند و همچنین در تولید گندم سیاه و جو دو سر نیز در جهان پیش گرفته است. روسیه همچنین حدود ۲.۱ میلیون تن روغن آفتابگردان صادر میکند که حدود ۲۲ درصد از صادرات جهانی آن را تشکیل میدهد و حدود ۱۴ درصد از صادرات جهانی کودهای اوره و فسفات آمونیوم نیز متعلق به روسیه است و همچنین بلاروس در حدود ۴۰ درصد از صادرات جهانی کودهای پتاسیم حیاتی برای همه انواع محصولات کشاورزی به خصوص میوهها و سبزیجات شریک است.
النجار تصریح کرد: در مورد اوکراین هم این کشور به نوبه خود با صادرات حدود ۱۸ میلیون تن، چهارمین صادرکننده بزرگ گندم پس از روسیه، ایالات متحده و کانادا در جهان است. همچنین این کشور صادرکننده بزرگ ذرت است با صادرات حدود ۲۳ میلیون تن ذرت در سال گذشته که امسال میتواند این میزان به حدود ۱۷ میلیون تن کاهش یابد. در مورد صادرات روغن آفتابگردان هم اوکراین در سال گذشته حدود ۵.۱ میلیون تن بوده که حدود ۵۳ درصد از کل صادرات جهانی آن را تشکیل میدهد.
وی افزود: غرب و رسانههای آن روسیه را مقصر میدانند و میگویند که این کشور از صادرات غلات اوکراین جلوگیری میکند، اگرچه روسیه بارها تمایل خود را برای عبور کشتیهای بارگیری شده با غلات صادراتی اوکراین از بندر اودسا(یکی از شهرهای بندری کشور اوکراین در کرانه دریای سیاه ا)تکرار کرده است، مشروط بر اینکه اوکراین مینهایی را که در اطراف بندر کار گذاشته است، برچیند تا نسبت به عبور ایمن کشتیها اطمینان حاصل شود، اما اوکراین این را نمیپذیرد و میترسد که اگر مینهای دریایی در مجاورت اودسا را حذف کند، این بندر مورد حمله نیروی دریایی روسیه قرار گیرد که بسیار قویتر از نیروی دریایی اوکراین است.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه اوکراین میتواند صادرات غلات و روغن خود را به سراسر جهان از طریق حمل و نقل زمینی انجام دهد، گفت: اوکراین میتواند غلاوت و روغن را به رومانی صادر کند و سپس از طریق بنادر رومانی در دریای سیاه آن را صادر کند و یا از طریق حمل و نقل زمینی به لهستان فرستاده و از طریق بنادر آن در دریای بالتیک صادر کند و یا از طریق کشورهای اسلواکی، مجارستان و رومانی به شکل زمینی به کشورهای اروپایی صادر کند. اما با این حال باید پرسید آیا جریان صادرات غلات و روغن اوکراین بحران جهانی غذا را حل میکند؟
النجار افزود: حقیقت این است که حتی اگر این صادرات جریان داشته باشد، بحران جهانی غذا حل نخواهد شد. بزرگترین مشکل، صادرات غلات عظیم روسیه است که به دلیل تحریمهای احمقانه آمریکا و اروپا که مانع همه عملیاتهای مالی مرتبط با صادرات آن میشود از سرازیر شدن آن به بازارهای جهانی جلوگیری میکند.
او افزود: معضل در تحریمهای آمریکا و اروپا علیه روسیه است که توسط اذهان تلافیجوی بیماری صادر میشود که جهان را از صادرات کودهای روسی لازم برای کشاورزی جهانی، بهویژه کودهای پتاسیم و اوره محروم میکند، در شرایطی که بانکهای روسیه از سیستم جهانی سوئیفت جدا هستند.
این اقتصاددان تصریح کرد: تحریمهای احمقانه آمریکا و اروپا علیه روسیه قیمت کالاهای غذایی و کودهای شیمیایی را در سرتاسر جهان شعلهور ساخته است و حفظ قیمت متوسط کالاهای غذایی به بار سنگینی بر بودجه عمومی کشورهایی تبدیل شده است که از کالاهای اساسی ارائه شده طبقه فقیر و طبقه متوسط رو به پایین حمایت میکنند.
النجار در ادامه گفتوگو با روسیا الیوم تصریح کرد: برای روشن شدن اینکه روسیه چگونه این موقعیت را در بازار مواد غذایی اصلی جهان به دست آورده است، کافی است بدانید که این کشور علیرغم ثبات جمعیت خود در سطح سالهای ۲۰۰۴-۲۰۰۶، سرمایهگذاریهایی انجام داده و برای افزایش تولید محصولات کشاورزی و غذایی تلاش زیادی کرده است که در نتیجه آن بر اساس دادههای سازمان خواربار و کشاورزی شاخص تولید مواد غذایی در روسیه در سال ۲۰۱۶ با در نظر گرفتن دوره ۲۰۰۴-۲۰۰۶ به عنوان سال پایه به حدود ۱۴۷ رسیده است. در همین زمان، شاخص تولید مواد غذایی در اروپا با شاخص جمعیت ۱۰۲ به ۱۱۲ رسیده است و در آمریکا به عدد ۱۲۲ با شاخص جمعیتی ۱۱۰ رسیده است.
وی افزود: شاخص تولید غلات در روسیه هم در سال ۲۰۱۶ به به ۱۶۷ رسیده است، در مقایسه با همین شاخص در آمریکا که نزدیک به ۱۳۰ است و در اروپا این شاخص به اعتبار سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ به عنوان سال پایه به ۱۱۹ رسیده است.
النجار گفت: شاخص تولید روغن زیتون هم در روسیه در سال ۲۰۱۶ به ۲۱۷ رسیده است، در مقایسه با این شاخص در اروپا که به قریب به ۱۴۸ رسیده است و در آمریکا هم قریب به ۱۳۲ است . همین طور شاخصهای تولید محصولات ریشهای و غدهای، شکر، گوشت، ماهی هم در روسیه به نسبت آمریکا و اروپا خیلی بالاتر است.
او با بیان اینکه روسیه بخش مهمی از منابع و سرمایهگذاریهای خود را به سمت توسعه قابلیتهای خود برای تولید غذا بهگونهای هدایت کرده است که از تلاشهای اروپایی و آمریکایی بسیار فراتر میرود، گفت: بر این اساس، تحریمهای آمریکا و اروپا علیه روسیه که مانع از جریانهای مالی مرتبط با تجارت خارجی این کشور میشود، دلیل اصلی ممانعت از جریان صادرات مواد غذایی روسیه به کشورهای مختلف جهان و عامل اصلی بحران غذایی در جهان است.
السید النجار تصریح کرد: از سوی دیگر تحریمهای آمریکا و اروپا مربوط به ممنوعیت کامل واردات نفت روسیه و ممنوعیت نسبی واردات گاز روسیه منجر به افزایش بی سابقه قیمت گاز و نفت شده است و این امر به تورم جهانی دامن زده که کشورهای واردکننده نفت و گاز و کشورهای فقیر به شدت از آن رنج میبرند.
وی افزود: اروپای احمق که وابستگی فلاکت باری به ایالات متحده دارد به استفاده سیاسی از نفت و گاز به عنوان ابزاری برای مجازات روسیه مبادرت کرد تا از طریق محروم کردن روسیه از درآمدهای حاصل از صادرات عظیم نفت و گاز خود، آن را مجازات کند، در حالی که خود روسیه از قضیه صادرات نفت و گاز مطلقا استفاده سیاسی نکرده و از زمان اتحاد جماهیر شوروی آن را به عنوان یک امر تجاری حفظ کرده است.
این کارشناس اقتصادی گفت: اما تیر غربیها به سمت خودشان کمانه کرد و اقتصاد اروپا و ایالات متحده و مردم آنها بیشتر از روسیه به خاطر تحریمها آسیب دیدند و از آنجایی که انرژی حاصل از نفت و گاز جزء ضروری همه کالاها است، افزایش قیمت کالاها پس از تحریمهای آمریکا و اروپا در زمینه نفت و گاز علیه روسیه منجر به تورم بالا در اروپا، ایالات متحده و جهان شد.
وی افزود: تورم در اروپا به ویژه با گستاخی احمقانهاش تشدید شد، چرا که از پرداخت پول گاز روسیه به روبل خودداری کرد و این امر منجر به قطع گاز روسیه به بسیاری از کشورهای اروپایی شد، در حالی که سایر کشورها و شرکتها عقب نشینی کردند و در برابر تقاضای عادلانه روسیه برای پرداخت هزینه واردات خود به روبل تسلیم شدند.
السید النجار تاکید کرد: گرچه همه گزینههای جایگزین برای گاز روسیه نمیتواند پاسخگوی تقاضای اروپا برای آن باشد، اما همه این گزینهها گاز مایع هستند که قیمت آن کمتر از چهار برابر قیمت گاز روسیه که به شکل گازی از خطوط لوله عبور میکرد، نخواهد بود. اروپا هزینههای هنگفت دیگری را که مربوط به ایجاد ایستگاههایی برای تبدیل گاز از حالت مایع به حالت گازی است نیز به عهده خواهد گرفت و متحمل خواهد شد.
وی افزود: همه این افزایش قیمتهای انرژی در اروپا هزینههای تولید را افزایش میدهد و به توانایی اقتصادهای اروپایی برای رقابت در بازارهای بینالمللی آسیب می رساند، آن هم به نفع همه کشورهایی که گاز را به شکل گازی آن با قیمتهای کمتر از یک چهارم قیمت گاز مایع به دست میآورند.
این اقتصاد دان بزرگترین منتفع حماقت اروپا در وابستگی اسفبار به ایالات متحده آمریکا را خود ایالات متحده خواند و گفت: این کشور از ایجاد بازار بزرگ برای گاز مایع خود و همچنین هزینه پایین انرژی داخلی تولید خود در مقایسه با اروپا سود میبرد.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه آمریکا خود باعث و بانی جنگ روسیه علیه اوکراین بوده است، گفت: این آمریکا بود که به ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین دست نشانده صهیونیستی غربی، دستور داد که جبهه دونباس را گرم کند، درخواست خود را برای پیوستن به ناتو اعلام کند و سلاح هستهای خود را بازیابد.
وی با بیان اینکه حمایت تسلیحاتی گسترده غرب از اوکراین موجب طولانیتر شدن جنگ میشود، گفت: این جنگ میتوانست با تلفات مالی و جانی کمتر تمام شود در حالی که ادامه جنگ منجر به نابودی اوکراین خواهد شد بدون اینکه تاثیری بر نتیجه احتمالی جنگ خواهد داشت که آن هم دستیابی روسیه به اهداف خود در بازپسگیری مناطقی خواهد بود که در زمان اتحاد جماهیر شوروی به خاک اوکراین الحاق شده است و دیگر اینکه بی طرفی اوکراین و مسلح نشدن آن به سلاح هسته ای تضمین خواهد شد.
این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: از دیگر نتایج جنگ روسیه و اوکراین تأیید چندقطبی بودن نظام سیاسی و اقتصادی بینالمللی خواهد بود، به طوری که یک نظام پولی جدید جهانی ایجاد میشود به جای نظام کنونی که امپراتوری آمریکا از طریق آن ثروتهای جهان را به غارت میبرد.