تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : سیاسی
لینک : econews.ir/5x3270095
شناسه : 3270095
تاریخ :
حال و هوای مردم دارالمومنین در اولین شب از لیالی قدر/ «اهل بیت» دست رد به سینه کسی نمی زنند اقتصاد ایران: شب قدر فرصت مغتنمی است تا در کنار احیا گرفتن و عزاداری، به شناخت شخصیت فردی امیرالمؤمنین پرداخت چرا که یکی از بزرگترین شخصیت های تاریخ و اسوه اخلاق بودند.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، سال گذشته اوایل ماه رمضان بود که پزشکم نظر قاطع را داد و گفت بچه دار نمی شوید، بروید و روزگارتان را بدون فرزند بگذرانید، همه که نباید فرزند داشته باشند.

دلم شکست و گریه کنان در مسیر بازگشت از مطب بودم و مدام اسم خدا را فریاد میزدم، افسردگی گرفته بودم برایم همه چیز بی اهمیت شده بود.

چند روزی گذشت و به شب قدر رسیدیم. شب قدر بود و به امیر المومنین متوسل شدم و امسال دو قلو هایم را از امیرالمؤمنین دارم.

حیاط امامزاده حسین(ع) مملو از جمعیت بود و هر طرف را که نگاه میکردی جمعی نشسته بودند و زمزمه «الغوث، الغوث خلصنا من النار یا رب» فضا را پر کرده بود.

تا چشم کار می کرد آدم نشسته بودند و انگار امسال می خواستن تلافی سالهایی را که کرونا باعث شده بود تا احیا را در مساجد نباشند در بیاورند.

در این جمع از همه اقشار افرادی بودند و هرکسی مشغول مناجات به شیوه خود بود، عده ای گریه می کردند و برخی نیز در حال راز و نیاز با معبود خویش بودند.

سخنران نیز در حال صحبت در خصوص سردار سلیمانی بود، در گوشه ای از حیاط خانواده ای تصویر سردار سلیمانی را به دست داشتند و همزمان با گفتن نام سردار تصویر را بلند کردند.

در گوشه دیگری پیرمرد و پیرزنی نشسته بودند، ناخودآگاه در برابرشان توقف کوتاه کردم، التماس دعا گفتم.

پیرزن گفت: انشاءالله به حق دردانه امام رضا(ع) حاجت روا باشی دخترم! تشکر که کردم مجدد پیرزن از من خواست اندکی کنارشان بنشینم.

پیر مرد به یکباره گفت: جوان تر که بودم تا مشکلی پیش می آمد به خدا گلایه میکردم، تا وقتی که معجزه اش را دیدم. پس از آن هر وقت کوچک ترین نگرانی که داشته باشم می روم سراغ اهل بیت و از آن ها میخواهم واسطه شوند.

پیرمرد ادامه می دهد: الحق هم دست رد بر سینه ام نمی زنند، تا به حال معجزه های زیادی دیدم.پیر مرد به یکباره گفت: جوان تر که بودم تا مشکلی پیش می آمد به خدا گلایه میکردم، تا وقتی که معجزه اش را دیدم. پس از آن هر وقت کوچک ترین نگرانی که داشته باشم می روم سراغ اهل بیت و از آن ها میخواهم واسطه شوند.

فرازهای آخر دعای جوشن کبیر بود که از آن ها خداحافظی کردم و به سمت مزار رفتم.

مداحی که شروع شد، شیون و ناله مردم بلند شد و هر کس حاجتش را از باری تعالی می خواست.

هر کس با زبان خود با پروردگارش به نیایش می پرداخت و حاجت قلبی اش را می گفت.

برنامه رو به پایان بود و موجب شد راحت تر به میان مردم بروم و جویای حاجت های قلبی آن ها شوم.

یکی از بیماری اش می گفت و دیگری از پدر و مادر پیرش، یکی از فرزند دار نشدنش و در نهایت هم همه ظهور را می خواستند.

به گزارش فارس، مردم متدین قزوین امسال در نخستین شب از لیالی قدر با حضور در مساجد و هیئات به راز و نیاز با پروردگار و سوگواری برای امیر المومنین پرداختند.

گزارش از طهورا قلی پور برزگر

انتهای پیام/ی