به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ،علی اکبر عرب مازار با اشاره به به چالشهای نظام مالیاتی کشور گفت: در باب خود نظام مالیاتی همین مسئله در سالهای قبل دیده شد مخصوصا در برنامه سوم یعنی ما بعد از آن بحران اقتصادی سالهای 72 که یک تورم 50 درصدی را تجربه کردیم، در دولت آقای خاتمی جزو برنامه ی سوم یکی از اینها اصلاح نظام مالیاتی کشور بود که در آنجا پیش بینی شد که سازمان امور مالیاتی کشور بوجود بیاید که جامعه اطلاعات مالیاتی درست بشود و همچنین مالیات بر ارزش افزوده در ماده 59 آن پیش بینی شد. به خاطر این پیش بینی شد که نظام مالیاتیمان را از حالت سنتی خارج کنیم و به صورت مدرن ایجاد بشود که به هر صورت این معضلاتی که داریم بعضا در نظام مالیاتی میبینیم حل بشود.
وی ادامه داد، اخیرا مجلس یک طرحی را برد برای بازبینی اینکه چرا این طرح به نتیجه نرسیده است این طرح شروع شد ولی مشکل اصلیش این بود که با تغییر افراد در سازمان مالیاتی طرح دستخوش یک سری تغییرات شد و عملا در زمان مقرر خودش پیاده نشد. اگر آن طرح می توانست پیاده بشود، امروز نظام مالیاتیمان یک نظام قابل اتکاء مدرنی بود. اما هنوز بر اساس فردسالاری در نظام مالیاتیمان کار میکنیم یعنی یک فرد است که تصمیم میگیرد که مالیات شما چقدر است.
به گفته عرب مازار، هر نوع قانون جدید هم که ما تصویب بکنیم میرود باز روی همان سیستم بدون کارآیی قابل قبول تحمیل میشود روی همان بار میشود. بایستی آن طرح کامل پیاده بشود در اینجا یک لایحهای هم اخیرا دارند میبرند آن بحث مالیات بر مجموع درآمد بود، مالیات بر مجموع درآمد باز یک مکانیزمی نیست که مالیات بیشتر بگیریم.
وی افزود، آن مالیات بر مجموع درآمد نظام طرح جامع را کامل میکند یعنی هر فردی در کشور هر جایی درآمد میآید آنجا و معلوم است جمع کل درآمدهایش کجاست حالا مالیات داده نداده حقوق گرفته اجاره داده مالیات داده سهام خریده مالیات داده دیده می شود. در نتیجه این داستان از نظر کلی شفاف میشود که دولت بداند حرکت پول را در اقتصاد کنترل بکند.
نظام مالیاتیمان در دنیا این نیست که فقط درآمد تولید بشود بزرگترین مشکلی که ما در اقتصاد کشورمان داریم این است که دولت بر حرکت پول در اقتصاد نمیتواند مدیریت کند. کشورهای دیگری که نفت ندارند کشورهایی دیگری که دولتهایشان خیلی کوچک است و همه چیز دربخش خصوصی است آنها چطور کنترل میکنند اقتصادشان را؟ آنها پول را کنترل میکنند حرکت پول کنترلش دست دولت است.دولت دارد میبیند و در نتیجه هدایت میکند ما بسیاری از سیاست هایی که داریم میبینیم به نتیجه مطلوب نمیرسد علت این است که ما نتوانستیم پول را به سمت آن فعالیت مولد هدایت بکنیم.
بعد مرتب داریم به صورت گسسته و موردی با یک پدیده برخورد میکنیم. میگوییم قاچاق سوخت مواد مخدر و هر کدام را جدا جدا با آن برخورد میکنیم در حالیکه همه این اقدامات در قالب حرکت پول در اقتصاد قابل رویت هست اگر ما بتوانیم آن سیستم درستش بکنیم و یک سیستم جامعی باشد که اطلاعات افراد در آن هست. شما ببینید چند سال ما یارانه میدادیم هنوز نتوانستیم بفهمیم دهک اول کیست دهک دوم کیست وقتی شما این اطلاعات را ندارید چطور سیاستگذاری میکنید در مورد مثلا مسکن؟ چطور سیاستگذاری میکنید در مورد اشتغال؟ این اطلاعات هست که ارزش دارد و به دولت میتواند بگوید کدام قسمت کشور چه نیاز دارد کی دارد چکار میکند ما چقدر افراد داریم در این بخش دارند کار میکنند چقدر افراد داریم وارد بخش مسکن شدند یعنی این اطلاعات مبنای تصمیم گیری اقتصادی است که این را نظام مالیاتی اگر درست کار کند بسیار اطلاعات ارزشمندی را در اختیار وزیر اقتصاد میگذارد که میخواهد اقتصاد را مدیریت بکند. درآمد حاصل کار بعدیش است چون بسیار یاز جاها شما باید درآمد را نگیری تا اقتصاد حرکت بکند مالیات را باید کاهش بدهی ولی هیچ دلیلی ندارد که من اطلاعاتم از اقتصاد کافی نباشد. لذا این پیچیدگی را ما معمولا در نظامهای مالیاتی نمیبینیم ما میگوییم نظام مالیاتی مان درآمدش کم، درآمدش کم است چکار کنیم؟ 10 تا کامپیوتر بخریم فایده ندارد. این سیستم بر این اساس برنامه ریزی شده بود که برنامه ریزی فعلا به نتیجه مطلوب نرسیده و ما امیدواریم که در دولت جدید اولویت را بگذارند روی اینکه این طرح باید پیاده بشود.
به گفته مشاور مالیاتی وزیر اقتصاد، یک اشکالی هم در خود طرح این است که در طرحهای صنعتی شما از نظر مدیریت طرح مثلا وزارت نفت میخواهد یک پالایشگاه جدید بزند آن پالایشگاه به صورت مستقل مهندسی میشود ساخته میشود درست میشود مواد اولیه به آن داده میشود محصولش میآید. یا نیروگاه می زنیم این به نیروگاه های بعدی کاری ندارد اما در نظام مالیاتی شما باید همزمان این کار را بکنید یعنی نمیتوانی بروی یک سازمان مالیاتی درست بکنی بلکه همین سیستمی که دارد کار میکند شما باید اصلاحش کنید و این خیلی سخت است. یعنی این قسمت سختی کار هم این است که شاید هم به این دلیل بود که در سالهای گذشته عملا نتوانستند این کار را انجام بدهند چون شما همزمان باید هم خدمت رسانی بکنید. یعنی من نمیتوانم قانون مالیاتها را وصول نکنم یک سال بگویم هیچ کس نیاید، ارباب رجوع مراجعه نکند که من دارم مثلا تغییر میدهم همزمان باید همین نیروی انسانی که دارد کار میکند آموزش بینید که با سیستم جدید کار کند. این کار مسئله را یک مقدار پیچیدهاش میکند که اگر این درست بشود، فکر میکنم به هر صورت ما باید هم بخش درآمد را ببینیم که افزایشش بدهیم هم بخش هزینه را کاهش بدهیم.