به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ، دکتر تهمینه بختیاری کارشناس مسائل آمریکا در یادداشتی به بررسی آنچه در هفت ماه اول ریاست جمهوری بایدن در حوزه سیاست خارجی گذشت، پرداخت و در ادامه سناریوهایی که میتوان در سیاست خارجی آمریکا براساس مولفههای موجود پیش بینی کرد، آورده است.
مقدمهچهارشنبه اول بهمن ۱۳۹۹، روز سوگند جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا بود؛ رئیس جمهوری که گفته میشد، با توجه به تخصصش در سیاست خارجی، تمرکز وی نیز بیشتر در همین زمینه خواهد بود. شش ماه اول ریاست جمهوری بایدن در حوزه سیاست خارجی بیشتر بر ترمیم وجهه آمریکا نزد متحدانش بویژه دولتهای اروپایی و بازگرداندن اعتبار آمریکا در صحنه بین المللی متمرکز شد؛ احیای برجام نیز ازجمله اولویتهای برجام هم در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و هم در شش ماه گذشته بوده است.
در این یادداشت به بررسی آنچه در هفت ماه اول ریاست جمهوری بایدن در حوزه سیاست خارجی گذشت خواهیم پرداخت و در ادامه سناریوهایی که میتوان در سیاست خارجی آمریکا بر اساس مولفههای موجود پیش بینی کرد، آورده میشود.
آنچه در هفت ماه اول در سیاست خارجی آمریکا گذشت
بایدن تا پیش از ریاست جمهوری بیش از دوازده سال، رئیس کمیته روابط خارجی سنا بود و در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، یعنی زمانی که معاون رئیس جمهور بود، نفوذ قابل ملاحظهای در سیاست خارجی آمریکا داشت. بر همین اساس در هفت ماهه اول ریاست جمهوری در کنار مقابله با چالش همهگیری کرونا، سیاست خارجی در اولویت برنامههای وی بود و عملا اقتصاد در ردههای بعدی قرار میگرفت.
بازگرداندن اعتبار آمریکا
ریاست جمهوری ترامپ و تلاش برای تحقق شعار اول آمریکا، اعتبار آمریکا در سطح بین المللی را مخدوش کرد. بنابراین، بیشتر تبلیغات و وعدههای بایدن در هفت ماه گذشته بر محور احیای اعتبار آمریکا بود.
برخی از رئوس سیاست خارجی در هفت ماه نخست ریاست جمهوری بایدن عبارتند از:
ترمیم روابط با اروپا در اولویت اول
یکی از مهمترین راهبردهای بایدن در سیاست خارجی، ترمیم روابط ایالات متحده و اتحادیه اروپا بود. در حال حاضر مسئله حمایت اروپا از توافق هستهای ایران و تلاش دولت بایدن برای تغییر در برخی از مفاد این توافق، یکی از نقاط اختلاف متحدان فراآتلانتیک محسوب میشود حضور بایدن در نشست سران گروه هفت و همچنین کنفرانس امنیتی مونیخ نشان دهنده تلاش آمریکا برای ترمیم روابط با اروپا است.. با وجود این به اعتقاد بسیاری از ناظران توافق جامع سرمایه گذاری میان چین و اتحادیه اروپا میتواند به ترمیم روابط اتحادیه اروپا و ایالات متحده، خدشه وارد کند. همچنین افشای جاسوسی از کشورهای اروپایی با کمک سرویس اطلاعاتی دانمارک که در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ و در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما رخ داده است، بی اعتمادی مقامات اروپایی به آمریکا را دامن زده است. از سوی دیگر، بایدن نگران نفوذ روسیه در اروپا است به طوری که در کنفرانس امنیتی مونیخ به متحدان آمریکا هشدار داد ”پوتین به دنبال تضعیف پروژههای اروپایی و متحدان ما در ناتو است“. وی خواستار تمرکز بر چندجانبه گرایی برای تقویت گزینه دفاعی و قدرت اقتصادی متحدان فرآتلانتیک برای حل و فصل مسائل جهانی از قبیل همه گیری کرونا و تغییرات آب و هوایی شد.
بایدن همچنین درصدد تقویت و توسعه روابط ایالات متحده و انگلیس بعد از برگزیت است. با وجود این، بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس خواستار انعقاد توافقنامههای تجارت آزاد با آمریکا پس از خروج کامل است، اما بایدن صراحتا اعلام کرد، قبل از ورود به هر توافق تجارت آزاد، تمایل دارد در بخشهای زیربنایی آمریکا سرمایه گذاریهای خارجی انجام شود.
چین، نوک پیکان سیاست خارجی آمریکا
چین از نظر هر دو حزب آمریکا اعم از دموکرات و جمهوری خواه و به طور کلی ساختار آمریکا دشمن و تهدیدی بزرگ محسوب میشود. در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ زمانی که بایدن در حال برگزاری مراسم تحلیف بود، خبری روی خروجیهای خبرگزاریها منتشر شد، مبنی بر اینکه چین، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا و ۲۷ نفر دیگر از مقامات سابق این کشور در دوره ترامپ را تحریم کرده است. در آن زمان، سخنگوی شورای امنیت ملی، این تحریمها را بی حاصل و بدبینانه توصیف کرد. وی در یک سخنرانی دولت جمهوری خلق چین را به اقتدارگرایی متهم کرد و همانند ترامپ مدعی شد که چینیها با نقض مقررات تجاری، اعطای یارانه به بخشهای صنعتی و کشاورزی خود و دزدی مالکیت معنوی اجناس و خدمات، بیش از یک میلیون شغل آمریکاییها را دزدیده اند. در آوریل ۲۰۲۱ نیز دولت بایدن اعلام کرد، ایالات متحده و متحدانش، المپیک زمستانی ۲۰۲۲ پکن را تحریم خواهد کرد. در هفت ماهه اول ریاست جمهوری بایدن، تعرفههایی که ترامپ بر چین وضع کرده بود، به قوت خود باقی ماند. در این مدت، اوج تنش میان چین و آمریکا، اعزام ناو آمریکایی به دریای چین جنوبی بود.
ایران از اشتیاق برای مذاکره تا تهدید به تحریم
بایدن و تیم سیاست خارجی او از همان آغاز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بارها از اقدام ترامپ در خروج از برجام انتقاد کرده و اعلام کردند، رویکرد دیگری را در قبال ایران اتخاذ خواهند کرد. در محافل سیاسی و رسانهای آمریکا، گمانه زنیهای زیادی درباره رفتار بایدن در قبال ایران دیده میشد. اما بایدن در اولین سخنرانی خود در سیاست خارجی، تقریبا به مسئله ایران اشاره نکرد و سکوت پیشه کرد. برخی این سکوت را به مذاکرات علنی و پنهان مستقیم و غیرمستقیم در وین مرتبط دانستند؛ اما برخی دیگر از ناظران بر این اعتقاد بودند که این بی اعتنایی نشان دهنده آن است که بایدن، بیش از ایران به ترمیم سیاست خارجی بیرون از منطقه غرب آسیا یعنی چین و اتحادیه اروپا علاقه دارد. مذاکرات در وین تا هفتمین دور پیش رفت و در نهایت به دلیل زیاده خواهیهای آمریکا به منظور انعقاد توافقنامه مجددی با اضافه کردن تعهدات جدید غیربرجامی با بن بست مواجه شد. به گونهای که در نهایت وال استریت ژورنال در گزارشی از احتمال تحریمهای سنگین چین به دلیل خرید نفت ایران خبر داد که توانست اختلال جدی در مذاکرات به وجود آورد.
خروج از افغانستان
خروج شتابزده نیروهای آمریکایی در افغانستان پس از بیست سال و قدرت گرفتن مجدد نیروهای طالبان، به تعبیر بسیاری از ناظران بین المللی حاکی از شکست کاخ سفید در سیاستهای اشغالگرانه است. بایدن در سیاست خارجی خود چندان به افغانستان توجهی نشان نداد؛ با وجود این، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به مثابه جلوهای از ضعف آمریکا محسوب میشود.
کانادا و تعارض در سیاست ها
کانادا، همسایه شمالی آمریکا، در سیاست خارجی ایالات متحده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اولین تماس تلفن بایدن با مقامات خارجی در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۱ با جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا بود و در ان درباره لغو طرح جنجالی لوله کشی کی استون بود. او در این گفتگو تاکید کرد، سیاست ترامپ در این زمینه را که با اعتراض فعالان محیط زیست مواجه شده کنار خواهد گذاشت و به طرح اوباما که چندان برای کانادا خوشایند نبود، بازخواهد گشت و در مقابل برخی امتیازات برای روابط خارجی دوجانبه قائل خواهد شد. اولین دیدار دوجانبه ترودو و بایدن در فوریه ۲۰۲۱ انجام شد و در آن درباره مسائلی نظیر کوید ۱۹، تغییرات آب و هوایی، بازداشت دو تبعه کانادایی در چین و پروژه نوسازی فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی (NORAD) برای مقابله با حضور نظامی روسیه و چین در قطب شمال بحث و بررسی کردند.
سیستم نوراد شامل ماهواره ها، ایستگاههای رادار زمینپایه و پایگاههای هوایی عمدتا در آلاسکا و در بخش کانادایی قطب شمال هر چند در زمان جنگ سرد، نقش مهمی در استراتژی مهار اتحاد جماهیر شوروی داشت، اما در حال حاضر عملا کارآمد نیست؛ چرا که پیشرفتهای موشکی روسیه و چین با ارتقای پنج برابر سرعت صدا و مسافتهای طولانی نسبت به جنگ سرد باعث شده است، عملا نوراد دیگر قادر به رهگیری موشکهای روسی و چینی نباشد. نوسازی این پروژه، پانزده میلیارد دلار هزینه دارد و ترامپ گفته بود که کانادا باید شش میلیارد دلار از هزینه نوسازی نوراد را پرداخت کند. سیاست خارجی بایدن در قبال کانادا، در شش ماه اول به وعدههایی ختم شد که تحقق آن دست کم تا پایان سال اول ریاست جمهوری بایدن بعید به نظر میرسد.
کودتا در هائیتی و آشوب در کوبا
ونزوئلا، کوبا و هائیتی، کشورهایی بودند که در هفت ماه اول ریاست جمهوری بایدن، هدف سیاستهای مداخله جویانه آمریکا شدند. در ونزوئلا، سیاست بایدن، ادامه دهنده همان سیاست ترامپ در تلاش برای تغییر رژیم در ونزوئلا بوده است. در هائیتی، اما در اقدامی عجیب که در دوره ترامپ هم بی سابقه بود، هفت نفر از عوامل سازمان سیا در هائیتی، جوونل مونیز، رئیس جمهور این کشور را ترور کردند. در کوبا نیز مقامات آمریکایی، از اعتراضات هدایت شده و هدفمند مخالفان دولت کوبا حمایت کرده و از دولت این کشور خواستند استعفا دهد.
مسئله پیچیده مهاجران و پناهجویان خارجی
مکزیک و کشورهای آمریکای مرکزی، مهمترین مسیر مهاجرت پناهجویان به آمریکا است. سیاستهای مهاجرتی جو بایدن هر چند در روش اجرا با ترامپ متفاوت بوده است، اما نتیجه آن که بدرفتاری با مهاجران بوده، مشابه است. بایدن در ابتدای دوره ریاست جمهوری خود در تماس تلفنی به لوپز اوبرادور، رئیس جمهور مکزیک متعهد شد چهار میلیارد دلار به توسعه هندوراس، السالوادور و گواتمالا اختصاص دهد و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز در ششم فوریه اعلام کرد، توافقهایی با این سه کشور برای بازگرداندن پناهجویان به کشورهایشان منعقد شده است؛ کامالا هریس در اولین سفر خارجی خود به گواتمالا در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با الخاندرو جیاماتی، رئیس جمهور گواتمالا صراحتا خطاب به پناهجویان دو بار تکرار کرد: به آمریکا نیایید. به آمریکا نیایید. به این ترتیب نه تنها تا پایان شش ماه خبری از اجرای هیچ توافقی برای بهبود وضعیت پناهجویان نبود، بلکه سردرگمی پناهجویانی که به دلیل سیاستهای استعمارگرایانه ایالات متحده در کشورشان، آواره شده اند، تشدید شد.
جمع بندی و نتیجه گیری
با نگاهی به آنچه در شش ماه گذشته رخ داد، مشخص شد، اتحادیه اروپا، ناتو و احیای توافق هستهای با ایران مهمترین رویکردهای بایدن در شش ماهه گذشته بود. مسئله رژیم صهیونیستی و تلاش برای احیای دو دولت که نسخه حزب دموکرات از همان معامله قرن است، نیز در دستور کار بایدن قرار داشت. در این بازه زمانی، رویکرد چین ستیزانه بایدن، به مرز خطرناکی رسید؛ ضمن اینکه بایدن تلاش کرد از دشمنی مستقیم با روسیه پرهیز کند. در افغانستان و عراق، بایدن سیاست خروج نیروهای آمریکایی را اتخاذ کرد که با اجرای آن در افغانستان و قدرت گرفتن مجدد طالبان مشخص شد طی بیست سال گذشته ساختارهای ثبات ساز برای برقراری امنیت در این کشور توسط آمریکا دنبال نمیشده است و در مقابل، ساختارهای فاسد و وابسته در این کشور جایگزین شده است. در زمینه احیای برجام نیز عملا دولت آمریکا به دنبال سیاست فشار حداکثری برای بازگرداندن ایران بر سر میز مذاکره و تحمیل شرایط جدید از جمله مباحث حقوق بشری و برنامه موشکی به ایران بود؛ مسئلهای که منجر به بن بست در مذاکرات وین شد. در سایر نقاط جهان نیز سیاست خارجی آمریکا غیرمنسجم و آشفته دیده شد و عملا یک راهبرد منسجم قابل انطباق بر دولت بایدن که اکثرا در سیاست خارجی متخصص هستند، دیده نشد و عملا، سیاست خارجی بایدن در شش ماه گذشته را میتوان ”هیاهو برای هیچ“ و تداوم همان سیاست صد ساله ایالات متحده برای مداخله جویی در کشورهای جهان دانست.