وی درباره تحریمها نیز احتمال موفقیت دولت رئیسی برای دستیابی به توافق را بیشتر از دولت روحانی میداند، اما معتقد است که توافق جدیدی شکل خواهد گرفت و این امر به معنای مذاکرات جدید و پروسهای است که دستکم بازگشت نفت ایران به بازار جهانی را تا پایان سالجاری میلادی به عقب میاندازد.
این کارشناس نفتی به فرصتهای ایران در زمینه توسعه بخش بالادست، پالایشی و پتروشیمی اشاره کرده و رویکرد دولت آتی در پیگیری آنها را منوط به مشخص شدن وزیر و استراتژی دولت در این زمینه میداند. وی همچنین درباره بحثهای مطرحشده در زمینه مبارزه با خامفروشی و فرآورش نفت و صادرات آن به صورت فرآورده میگوید که در شرایط کنونی، اکثر پالایشگاههای سراسر جهان متضرر و زیانده هستند. ناصری بر این باور است که صنعت پالایش در حال حاضر در جهان با اقبال چندانی روبهرو نیست و فروش فرآوردهها حتی با داشتن تجهیزات پیچیده که نیاز به سرمایهگذاری بالا دارد، چندان سودآور نخواهد بود.
استراتژی نفتی دولت سیزدهم
دولت سیزدهم هفته گذشته پس از مراسم تحلیف به صورت رسمی سکان هدایت کشور را به دست گرفته و حالا همگان منتظر معرفی کابینه جدید و دیدن سیاستهای مدنظر دولت رئیسی در بخشهای مختلف و بالاخص دیپلماسی و اقتصاد هستند. گرهگاه کلیدی بخش دیپلماسی و اقتصاد در ایران را نیز میتوان وزارت نفت و تیم آن قلمداد کرد. همانگونه که در ادوار گذشته همواره تغییر کابینهها و جناحهای حاکم باعث تغییرات استراتژی در این صنعت میشد، به نظر میرسد صنعت نفت ایران در دوران رئیسی هم با چنین تغییر مسیری روبهرو شود. تاکنون بهطور رسمی وزیر نفت پیشنهادی دولت سیزدهم معرفی نشده، اما هنوز هم میتوان چشماندازی در مسیر حرکت صنعت نفت کشور در این دوران جدید ترسیم کرد.
این کارشناس نفتی معتقد است که هنوز برای داشتن تصویری مشخص و واضح که گویای صنعت نفت در دوران جدید باشد، کمی زود است و تا زمانی که وزیر نفت جدید مشخص نشود نمیتوان اظهارنظر قطعی در این باره داشت. ناصری با توجه به گزینههای مطروحه وزارت نفت در بحث آنچه مبارزه با خامفروشی خوانده میشود، اظهار کرد: «نگاهی که احتمالا بر صنعت نفت حاکم خواهد شد، به بحث مبارزه با خامفروشی شدت و قوت میبخشد و این به آن معناست که توسعه بخش بالادستی، احتمالا کمرنگ شود؛ زیرا این مجموعه و تفکر، مخالف افزایش ظرفیت تولید و توان صادراتی هستند و اعتقاد دارند که این نفت باید در کشور فرآوری شود تا به شکل فرآورده و آنگونه که گمان میکنند با ارزش افزوده و سود بیشتری به بازار عرضه شود.» البته ناصری معتقد است که برای پرداختن با قطعیت به این مساله باید منتظر ماند و دید چه کسی سکاندار وزارت نفت خواهد بود.
نقش تحریمهای نفتی در دوران جدید
وی در ادامه به بحث تحریمها پرداخت و تاثیر آن بر صنعت نفت کشور از یکسو و بحث حضور ایران در بازار جهانی را از سوی دیگر بررسی کرد. ناصری میگوید تا زمانی که تحریمها وجود داشته باشند، صنعت نفت ایران نهایتا خواهد توانست به صورت دست و پا شکسته خود را در سطح کنونی حفظ کند.
او معتقد است لغو تحریمها میتواند منجر به دو اتفاق شود: در وهله اول حضور نفت ایران در بازار جهانی را میسر میکند و در وهله دوم امکان دسترسی به منابع مالی و سرمایهگذاری در بالادست و پاییندست را تسهیل خواهد کرد. مدیر بخش خاورمیانه شرکت مشاوره نفت و گاز FGE افزود: «این رویداد راه را برای دولت باز خواهد کرد تا بتواند تصمیمگیری کند که ظرفیت تولید را در همین سطح ۸/ ۳ تا ۴ میلیون بشکه در روز حفظ کند یا به سمت تولید ۶ میلیون بشکه در روز و اعدادی که در دوران زنگنه میشنیدیم، حرکت کند.»
ناصری اعتقاد دارد بهرغم آنکه رئیسی و دولتش تعلق خاطر بیشتری به جریان محافظهکار دارند، در بحث مذاکرات از شانس بیشتری نسبت به دولت روحانی برای رسیدن به توافق برخوردارند. وی میگوید: «برداشتن تحریمها توسط دولت رئیسی به دلیل دست بازتر آن در مذاکرات و امکان رسیدن به توافقی کاملا جدید و متفاوت با آنچه در برجام رخ داد، وجود دارد. این توافق میتواند راهگشا باشد، اما توافق جدید به معنای مذاکرات جدید خواهد بود و مذاکرات جدید نیز امری زمانبر است. این سناریو که از نظر ما در شرکت FGE محتملتر است، دیدن نفت ایران در بازار جهانی را دستکم تا پایان سالجاری میلادی عقب خواهد انداخت.»
ناصری معتقد است، چنین توافقی میتواند به احتمال زیاد تنها بخشی از تحریمها را از میان بردارد. وی با اشاره به سناریوی دوم مساله مذاکرات افزود: «عدمدستیابی به هیچ توافقی نیز در این میان ممکن است و در کنار آن سناریوی سومی نیز وجود دارد که آن هم ادامه مسیر مذاکرات دولت روحانی است و احتمال رخ دادن آن بسیار بعید است.»
خامفروشی؛ آری یا خیر؟
مساله دیگری که میتوان به آن پرداخت، فرصتهای دولت جدید در زمینه توسعه صنعت نفت است که ناصری اعتقاد دارد فرصتهای زیادی در این زمینه وجود دارد، اما اجرایی شدن آنها به نگاه دولت وابسته است. این کارشناس نفتی به «دنیایاقتصاد» گفت: «در سه زمینه فرصت توسعه و سرمایهگذاری وجود دارد که یکی از آنها مربوط به بخش بالادستی و توسعه ظرفیت تولید است. سرمایهگذاری در بخش پاییندست، توسعه ظرفیت پالایشگاهی و افزایش حجم و توان صادراتی فرآوردهها هم در کنار بخش پتروشیمی دیگر زمینههای موجود هستند. هر سه این موارد هم شدنی هستند، اما اینکه کدام یک اتفاق بیفتد بیشتر به نگاه دولت و اولویتهای آن بستگی دارد و با قطعیت نمیتوان گفت که دولت سراغ کدام خواهد رفت.»
دیدگاه ضد خامفروشی و طرفداری از پالایش نفتخام هم یکی از بحثهایی است که در میان طیفی از کارشناسان، مدیران ارشد و سیاستگذاران حامیان پر و پا قرصی دارد. آنها میگویند که افزایش ظرفیت پالایشی و توسعه توان صادراتی فرآوردههای نفتی به اقتصاد و صنعت نفت کشور کمک خواهد کرد تا ارزش افزوده بالاتری تولید شود. این دیدگاه، منتقدان جدی نیز دارد که با در نظر گرفتن شرایط بازار، اقتصاد جهانی و وضعیت صنعت پالایشی معتقدند در پیش گرفتن چنین سیاستی میتواند به نوعی فرصتسوزی باشد و ارزش افزوده چشمگیری در پس آن وجود ندارد. با برسر کار آمدن دولت سیزدهم، طرفداران دیدگاه ضدخامفروشی امیدوارند که تیم نفتی او با این سیاست همراه باشد. ناصری درباره این دیدگاهها و مسیر آینده ایران در این خصوص به «دنیایاقتصاد» گفت: «با توجه به چشمانداز پالایشی در دنیا فکر نمیکنم بهترین گزینه برای ایران، سرمایهگذاری هنگفت در بخش پالایشی به امید ایجاد ارزش افزوده ۲ تا ۵ دلاری در هر بشکه نفت باشد.»
این کارشناس نفتی میگوید، اشتباهی که اهل غیرفن و افراد غیرمتخصص در زمینه نفت در این زمینه مرتکب میشوند، این است که میگویند ماده خامی به نام نفت داریم و اگر آن را به پالایشگاه برده و به بنزین، گازوئیل یا فرآوردههای متنوع دیگر تبدیل کرده و بفروشیم، حتما درآمد بیشتری خواهیم داشت. ناصری در ادامه افزود: «اما این دوستان دقت نمیکنند که در دنیا، پالایشگاهها یک نرخ سودآوری دارند که در بهترین حالت اگر نفت خام ارزان باشد و پالایشگاه نیز بسیار پیچیده باشد - که به سرمایهگذاری بالایی نیاز دارد- چیزی بین ۵ تا ۱۰ دلار در هر بشکه سودآوری دارند. البته اغلب این پالایشگاهها در خلیج مکزیک حضور دارند.»
مدیر بخش خاورمیانه FGE در ادامه با اشاره به تفاوتهای پالایشگاهها در سراسر دنیا میگوید: «اگر به مارجین پالایشی در آسیا و خاورمیانه نگاه کنیم، این رقم بسیار پایینتر است و بعد از کسر همه هزینهها شاید ۲ تا ۵ دلار در هر بشکه سودآوری داشته باشد. البته همین هم در شرایطی رخ میدهد که پالایشگاههایی مدرن با ضریب پیچیدگی بالا در اختیار داشته باشیم که چنین پالایشگاهی حجم سرمایهگذاری را بسیار بالا میبرد. همچنین باید با توجه به نیازهای روز بازار فرآورده تولیدات خود را انجام دهد.»
بخش پالایشی نجاتدهنده است؟
ناصری معتقد است برای تحقق آنچه مبارزه با خامفروشی نامیده میشود، باید دسترسی کشور از حجم قابلتوجهی از درآمد نفتی را قطع کرد که جای بحث زیادی دارد.
وی در ادامه افزود: «ما با قطع این درآمد هنگفت باید در بهترین حالت ۲ تا ۵ دلار سود روی هر بشکه نفت خامی که بعدا میخواهیم بفروشیم، اضافه کنیم. حالا اگر گزینهای را که به درست یا غلط به اسم مبارزه با خامفروشی و افزایش ظرفیت پالایشی شناخته میشود، دنبال کنیم و حجم صادرات فرآوردهها را بخواهیم افزایش دهیم، در صورت لغو تحریمها هم با قطعیت نمیتوان متصور بود که آیا ایران میتواند نقش جدیتری در این بازار بازی کند یا خیر.»
ناصری میگوید در حال حاضر و حداقل در یکی دو سال آینده، شما اگر فروشنده نفت خام باشید، هم درآمد بهتری نسبت به فروشنده فرآوردهها خواهید داشت و هم راحتتر در این بازار میتوانید عمل کنید. وی دلیل این امر را از آنجا میداند که بخش پالایشی هماکنون در دنیا به شدت متضرر و زیانده است و میگوید: «همان پالایشگاههای خوب آسیا، آمریکا و اروپا هم در حال حاضر با ضررهای بزرگی روبهرو هستند؛ مگر اینکه ما فرض کنیم ایران و صنعت پالایشی ما تافته جدابافته از جهان است، اما اگر آن را جزئی از صنعت پالایشی دنیا بدانیم، فکر میکنم تا یکی دو سال آینده بخش پالایشگاهی با اقبال چندانی روبهرو نشود.»
وی درباره احتمال اینکه ایران بتواند در منطقه بازاری برای فرآوردههای نفتی خود مهیا کند، نیز عنوان کرد: «تنها فرآوردههایی که ایران به کشورهای همسایه و منطقه میتواند صادر کند، همان بنزین و نفت کوره است. البته نفت کوره همین حالا هم به بندر فجیره در امارات برای سوخت کشتیها صادر میشود، اما فرآوردههایی مانند گازوئیل و سوخت جت باید به دنبال دستیابی به مشتریانی در بازارهای اروپایی باشند. بخشی از فرآوردههایی مانند نفتا و بنزین هم برای پیدا کردن بازار هدف خود باید نیمنگاهی به آسیا داشته باشند.»