به گزارش خبرگزاری اقتصادایران ، کودکان ما برای این که قواعد زندگی اجتماعی را یاد بگیرند، نیاز به ثبات از طرف ما دارند. وقتی شرایط یادگیری با ثبات باشد ، آموختن رفتارهای مناسب راحت تر است. این ثبات در چند حوزه تعریف می شود:
1- ثبات در موقعیت های مختلف :
ما باید در موقعیت ها و زمان های مختلف در برابر یک رفتار خاص کودک ، رفتاری با ثبات داشته باشیم. رفتار با ثبات و قابل پیش بینی ما والدین باعث می شود کودک عکس العمل ما را در برابر اعمالش حدس بزند. این مسئله به احساس امنیت کودک در محیط خانواده بسیار کمک می کند. او می فهمد که ما چه زمانی و در مقابل چه اعمالی پاداش می دهیم. ضمن این که نتایج عدم فرمانبرداری هم مشخص خواهد بود.
اگر ما امروز به عنوان تنبیه توپ را از کودکی که در وسط اتاق پذیرایی توپ بازی کرده ، بگیریم و یک روز دیگر به همین عمل او توجهی نکنیم و یا با او مشغول بازی در وسط اتاق شویم ،کودک گیج می شود. این مسئله باعث می شود او دلیل قوانین گذاشته شده را نفهمد و طبیعی است که از آنها پیروری نکند .
مشخص است که نتیجه ی این رفتار علاوه بر ایجاد فضای غیر امن برای کودک ، باعث می شود او در بزرگسالی هم تطبیق با قوانین اجتماعی را فرانگیرد.
2- ثبات بین والدین در شیوه تربیت کودک :
برای اجرای قوانین و دستورات ، باید با هم هماهنگ باشیم. باید قوانین را به صورت مشترک وضع کنیم. ضمن این که هر دور در مورد روش انضباطی کودک به توافق برسیم و در موقعیت های مشابه با هم هماهنگ باشیم. زیرا کوچک شمردن روش های تربیتی یکدیگر نتیجه ای جز کوچک شمردن حرف های هر دو در ذهن کودک ندارند.
برای اجتناب از این حالت که ذهنیت کودک در مورد پدر و مادر آسیب می رساند، اختلاف والدین باید در غیاب کودک حل شود حتی دیده شده است که گاهی عدم هماهنگی بین والدین باعث شده کودک، یکی از والدین را در برابر دیگری به بازی گرفته است .
اما زمانی که پدر و مادر با هم هماهنگ باشند، کودک موفق می شود رفتارش را به خوبی تنظیم کند و احساس کند که برنامه ای مشخص بر خانواده حاکم است. ضمن این که دیدگاه مثبتی از پدر و مادر در ذهن او شکل می گیرد. نباید فراموش کنیم که تخریب تصویر ذهنی کودک از پدر یا مادر باعث بدبینی او نسبت به کل خانواده می شود.
بنابر این جنگ میان والدین در برابر کودک ، هیچ برنده ای ندارد و تمام اعضای خانواده بازنده ی این میدان هستند.
3- ثبات بین قانون گذاشته شده و اعمال والدین :
وقتی ما برای کودک قوانینی می گذاریم و یا می خواهیم رفتاری را به آن ها یاد دهیم، باید خودمان مدل خوبی برای آن ها باشیم.چون کودکان از رفتارمان بیش تر از گفتارمان چیز یاد می گیرند. مثلا :
اگر کودک مان داد می زند، خودمان هم سر او داد نزنیم و او را مجبور به آرام حرف زدن نکنیم بلکه خودمان باید با آرامش با او صحبت کنیم تا او یاد بگیرد در این شرایط بر خود مسلط شود .