روایت زندگی شهید مدافع امنیت احمد صالحی در دو قدم نوشته شد

اقتصاد ایران: کتاب «سکوت تاسوکی»؛ روایت زندگی شهید امنیت احمد صالحی مَله نوشته انبیا امانی توسط نشر شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، احمد صالحی مله، جوان دهه هفتادی و سربازان گمنام امام زمان(عج) بود که در ۹ آذر ۱۴۰۱ در سیستان و بلوچستان به شهادت رسید. احمد، جوانی خوش‌سیما، تحصیل‌کرده و از خانواده‌ای با وضعیت مالی خوب بود. می‌توانست زندگی راحت و بی‌دغدغه‌ای داشته باشد، اما به دنیای عشوه‌گر گفت: «من دنبال نورم، نه نون.»

کتاب در دو «قدم» نوشته شده است. قدم اول با عنوان «ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش»، راوی‌اش مادر شهید است. از روزهایی می‌گوید که احمد هنوز به دنیا نیامده بود تا روزی که روحش برای شهر تنگ شد و دیگر نتوانست یک‌جا بند شود. از شیطنت‌های کودکی، از آتیش زدن پرده‌ها، از شوخی‌هایش، از فتح‌الفتوح‌های نوجوانی و از لحظه‌ای که دلش هوای جاده و مأموریت کرد.

قدم دوم با عنوان «بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش»، راوی‌اش همسر شهید است. از روز خواستگاری تا روز شهادت. در این بخش عاشقانه‌های یک زوج جوان را می‌خوانیم که دلشان را گره زده بودند به آرمان‌های امام و شهدا. یکی از ماندگارترین صحنه‌های کتاب، صحنه روز عقد است:

«از آتلیه که بیرون آمدیم، هوا نزدیک غروب بود. گفتم: نماز را کجا بخوانیم؟

ـ بریم هشت‌بهشت؟

رسیدیم پارک‌موزه دفاع مقدس، سر مزار هشت شهید گمنام فاتحه خواندیم. روی یک تکه موکت خاکی نشستیم. اذان مغرب پیچید. احمد به نماز ایستاد. من با چادر سفید عقد، پشت سرش ایستادم و نماز خواندم.»

نویسنده با زبانی روان، صمیمی و عاطفی، خواننده را به عمق زندگی یک سرباز گمنام امنیت می‌برد؛ سربازی که هیچ‌گاه اجازه نداشت حتی به همسرش بگوید امشب کجاست و چه مأموریتی دارد، اما با عشقش چنان زندگی کرد که پس از شهادت، همسرش گفت: «احمد رفت، اما هنوز بوی عطرش توی خانه می‌پیچد.»

در بخشی از کتاب آمده است:

ماشین لباسشویی‌مان، سطلی بود که آن را بالا نبردیم و گذاشتیم توی پارکینگ. یک روز تا رسیدم خانه، دیدم بوی سوختگی توی پارکینگ پیچیده. نفهمیدم از کجاست. چند روز بعدش که خواستم لباس بشویم، لباسشویی روشن نمی‌شد. حدس زدم همه‌چیز زیر سر احمد و ابوالفضل باشد. گوش پسرها را گرفتم و از کوچه آوردم خانه. پرسیدم: «شما به این لباسشویی دست زدین؟»

ابوالفضل مُقُر آمد: «توپ والیبال‌مون گِلی شد، احمد گفت بذاریم توی لباسشویی.»

- چشمم روشن! بی‌اجازه؟ نگفتین خطرناکه؟ بذار باباجون بیاد، من می‌دونم و شما.

ماشین را بدون آب، روشن کردند و دخلش را آوردند. خدا رحم کرد اتفاق بدی نیفتاد.

«سکوت تاسوکی» به قلم انبیا امانی در ۲۶۴ صفحه قطع رقعی با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۲۵۰ هزار تومان از سوی نشر شهید کاظمی به بازار نشر عرضه شده است.

علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب می‌توانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ