شب ۷۰ سالگی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد
اقتصاد ایران: ایسنا/خراسان رضوی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد یکی از شناخته شدهترین گروههای زبان فارسی در دانشگاهها و مراکز علمی داخل و خارج کشور به شمار میآید. در شامگاه دهم آذرماه ۱۴۰۴ و در شب ۷۰ سالگی این گروه، نشستی جهت بررسی تاثیرات علمی و فرهنگی آن و گرامیداشت یاد استادان برجستهاش با حضور نامداران و علاقهمندان این حوزه در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
محمد تقوی، سرپرست دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، در این مراسم گفت: زبان و ادبیات فارسی، سازنده هویت ملی، دینی، فکری و ذوقی ماست و حتی هویت شغلی بسیاری از ما با آن گره خورده است. این میراث گرانبها همچون درختی ریشهدار نسل امروز و فردا را در برابر طوفان حوادث و تحولات جهان پایدار نگه میدارد. از همین رو، گروههای زبان و ادبیات فارسی با پرورش استعدادها و میدان دادن به نسل آینده، نقش مهمی در تداوم این مسیر دارند.

وی با نقل قولی از مرحوم دکتر شریعتی مبنی بر اینکه آثار ادبی بهویژه ادبیات کلاسیک «مواد خام فرهنگی» ما هستند، خاطرنشان کرد: همانگونه که مواد خام طبیعی در زندگی مادی اثرگذارند و با بازسازی آنها محصولات تازه تولید میشود، ادبیات کلاسیک نیز باید در سطح آموزش و پژوهش دانشگاهی بازخوانی و بازآفرینی شود. متأسفانه تاکنون از این مهم غفلت شده و بیشتر به تکرار گفتههای پیشینیان پرداختهایم. ازاینرو، بازنگری در سنتهای فکری و ادبی گذشته ضرورتی جدی است. نسل جوان باید بیش از پیش به ادبیات کلاسیک فارسی روی بیاورد؛ آثاری که حافظ سلامت روحی و معنوی آنها در برابر ویروسها و میکروبهای فکری دنیای جدید خواهند بود.
گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاهی فردوسی درختی تناور و سایهگستر بر پهنه ادب و فرهنگ ایران
در ادامه مراسم، سمیرا بامشکی، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، ۷۰ سال زیست ادبیات در دانشگاه فردوسی را تجسم تلاش بیوقفه، خستگیناپذیر علمی و عشق بیقید و شرط به فرهنگ و ادب فارسی دانست و گفت: این گروه با همت استادان فرهیخته، دانشجویان مشتاق و پژوهشهایی که چراغ راه نسلهای بعدی بوده، امروز به درختی تناور بدل شده است که ریشههایش در خاک معرفت استوار و سایهاش بر پهنه ادب و فرهنگ ایران گسترده است.
وی درباره افتخارات اساتید رشته ادبیات فارسی اظهار کرد: در طول این مسیر پرافتخار، استادان بیبدیل و دانشوران نامداری گام نهادهاند که نام و یادشان همواره در فرهنگ ایرانی ماندگار خواهد بود. در دانشگاه فردوسی مشهد، دو نفر از اعضای گروه موفق به دریافت عنوان استاد ممتازی شدهاند و سه تن از اعضای این گروه نیز عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی هستند که افتخاری کمنظیر در سطح کشور است.
او با اشاره به وجود ارزشمند اساتید بزرگ در این رشته افزود: در کنار این بزرگان، استادان دیگر همچون دکتر پورخالقی و دکتر قوام با تجربه و دانش خود، همچنان سرمایهای ارزشمند برای گروه درسی ادبیات فارسی محسوب میشوند. همچنین پژوهشهای برجسته دکتر سیدمهدی زرقانی، دکتر شیما ابراهیمی و دیگر اعضای گروه در حوزه تاریخ ادبیات، آموزش زبان و مطالعات ادبیات فارسی به بالندگی و شکوفایی این مجموعه علمی افزوده است.

بامشکی در ادامه خاطرنشان کرد: ما امروز وارث گذشتهای درخشان و امانتدار آیندهای بزرگ هستیم. در چنین شبی، یاد همه بزرگان این مسیر را گرامی میداریم و آرزو میکنیم گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد همچنان کانون شکوفایی اندیشه، پاسدار فرهنگ ایران و پرورشدهنده فرزانگان باشد. به امید فردایی روشن برای ادب و فرهنگ این سرزمین.
دانشکده ادبیات مشهد، مهد استادان برجسته و تأثیرگذار ایران است
همچنین در ادامه، محمدرضا شفیعی کدکنی، ادیب، نویسنده، شاعر، پژوهشگر و استاد پیشکسوت خراسانی، در پیامی تصویری گفت: دانشکده ادبیات مشهد یکی از قدیمیترین دانشکدههای ادبیات ایران پس از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است. این دانشکده بهویژه بهدلیل حضور استادان برجسته و تأثیرگذاری است که از نظر مقام علمی و آموزشی در سطح بالای رشتههای مختلف قرار داشته و دارند. زمانی که این دانشکده در مشهد تأسیس شد، در سراسر کشور، جز دانشگاه تبریز، هیچ دانشگاه دیگری دانشکده ادبیات نداشت و حتی شیراز نیز در آن زمان فاقد دانشکده ادبیات بود. از همین رو، دانشکده ادبیات مشهد از نخستین و مهمترین مراکز آموزش ادبیات فارسی در ایران بهشمار میرود. بزرگانی چون مرحوم دکتر علیاکبر فیاض، احمدعلی رجایی بخارایی، غلامحسین یوسفی و بسیاری از استادان متشخص دیگر که امکان نامبردن همه آنان در این مجال نیست در این دانشکده تدریس کردهاند که از مفاخر علمی و فرهنگی کشور محسوب شده و جایگاه ملی یافتهاند.

وی با اشاره به اینکه در این میان، دکتر فیاض استثنایی بینظیر بود، خاطرنشان کرد: نه فقط برای دانشکده ادبیات مشهد بلکه برای کل ایران و حتی جهان اسلام ایشان بیهمتا بودند. بیاغراق میتوان گفت در میان دانشمندانی که در جهان اسلام میشناسم، نمونهای مشابه دکتر فیاض وجود نداشته است. او ۱۰ تا ۱۲ زبان مهم اروپایی از جمله انگلیسی، فرانسه، آلمانی، روسی و لاتین را در بالاترین سطح میدانست و در کنار آن، در معارف اسلامی و علوم حوزوی نیز تبحری کمنظیر داشت. چنین ترکیبی از دانش، در علوم جدید و قدیم، او را به شخصیتی کمنظیر تبدیل کرده بود. واقعیت این است که جامعه ایرانی و حتی جهانی هنوز او را آنگونه که باید نمیشناسد؛ درحالیکه دکتر فیاض موهبت کمنظیری بود که خداوند به ملت ایران عطا کرده بود دانشمندی با گسترهای شگفتانگیز از دانش و توانایی علمی.
گروه زبان و ادبیات فارسی از آغاز نگاهی فراتر از مرزهای دانشگاه و کشور داشته است
محمدجعفر یاحقی، ادیب، نویسنده، پژوهشگر، استاد پیشکسوت دانشگاه فردوسی مشهد و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در ادامه این مراسم گفت: بنیانگذار دانشکده ادبیات و الهیات، دکتر فیاض بود. در سال ۱۳۳۴ دو دانشکده الهیات و ادبیات همراه با رشته ادبیات فارسی تأسیس شد و دانشگاه مشهد از همان زمان ساختاری تازه یافت. اگر امروز چهرههایی جهانی در این دانشکده پرورش یافتهاند، ریشه در بنیانی دارد که در سالهای نخست گذاشته شده است.
وی ادامه داد: دکتر فیاض برای تأسیس این دانشکده تلاش بسیاری کرد. او سید احمد خراسانی را برای تدریس عربی دعوت کرد؛ شخصیتی مهم در تاریخ آموزش زبان عربی دانشگاهی. سپس استاد ابوالقاسم و دیگر چهرهها را به دانشگاه آورد و هسته اولیه گروه را شکل داد. بعدها نیز استادانی چون دکتر غلامحسین یوسفی به این جمع پیوستند و گروه بر پایه دانش این بزرگان رشد کرد.گروه ادبیات از آغاز نگاهی فراتر از مرزهای دانشگاه و کشور داشت. این میراثی است که باید قدر آن را دانست. امروز کمتر دانشگاهی را میبینید که استادانی تربیت شده در مشهد نداشته باشد. نمونه بارز آن، دکتر دهقانی و دکتر محبتی هستند که بخش مهمی از مسیر علمی خود را مدیون همین بنیادند.

این استاد پیشکسوت زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، دکتر یوسفی را دارای نقشی محوری در ادبیات خراسان دانست و بیان کرد: مسائل ادبی استان و کشور اغلب زیر نظر گروه ادبیات بررسی میشد و این گروه حتی در آموزش و پرورش، دبیرستان و دانشکده پزشکی اثرگذار بود. تازهترین منابع از سراسر جهان به کتابخانه میرسید و استادان و دانشجویان را با جریانهای جهانی ادبیات آشنا میکرد.
وی با اشاره بر برگزاری کنفرانسهای متعددی در دانشکده ادبیات خاطرنشان کرد: این کنفرانسها شامل نشستهای ناصر خسرو، تحقیقات ایرانی، هفته فردوسی و جشنواره طوس بوده که استادانی از کشورهای مختلف از آمریکا و کانادا تا ژاپن و افغانستان در این برنامهها حضور مییافتند و حتی برخی پژوهشگران خارجی برای مدتی در گروه ادبیات فارسی تدریس میکردند. نگاه بینالمللی دانشکده نیز یکی از مهمترین ویژگیهای آن به شمار میرود.
وی خطاب به دانشجویان نسل جدید تاکید کرد: شما در جایگاهی ارزشمند ایستادهاید. امید است وارثان شایسته این میراث دیرسال بوده و راه پیشینیان را ادامه دهید.
غلامحسین یوسفی، معلم و پژوهشگری که دانشگاه فردوسی را به یک نهاد فرهنگی تبدیل کرد
در ادامه مراسم، محمدفرهاد عطایی، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه دکتر غلامحسین یوسفی به تدریس و معلمی توجه ویژه داشت و آن را حرفهای والا و ارجمند میدانست، اظهار کرد: او معتقد بود لازمه کار تدریس، عشق به کار و به شاگردان است و شاگردان را همچون فرزندان خود میدانست. به اعتقاد او، وظیفه استاد تنها انتقال دانش نیست؛ استاد سازنده طرز تفکر و شخصیت شاگردان است و رفتار و کردار او، حتی بیآنکه بداند، در آینده شاگردان اثر میگذارد و مسیر زندگی آنان را تعیین میکند.
عطایی با بیان اینکه فراهم کردن فرصت بحث، پرسش و گفتوگو برای دانشجویان نکتهای بود که دکتر یوسفی بر آن همواره تأکید داشت، بیان کرد: او آن را از عوامل مهم در پرورش شخصیت علمی و فکری آنان میشمرد و میگفت: «سراسر زندگی بنده به دانشآموزی و دانشجویی گذشته است. عمده عمرم در تدریس سپری شده و زیباترین ساعات زندگیام، ساعتهای درسدادن بوده است؛ زمانهایی که هرچه در عالم است از یاد من میرفت.» یوسفی شرط اصلی تدریس را تحقیق و پژوهش میدانست و باور داشت که تدریس دانشگاهی بدون مطالعه عمیق، بیرمق و کماثر خواهد بود و ارزش خود را از دست میدهد. از نظر او، صرف وقت برای پژوهش، هم مایه غنا و عمق درس بود و هم سطح بینش استاد و دانشجو را ارتقا میداد.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه استاد یوسفی برای دانشگاهها رسالتی خطیر قائل بود، اظهار کرد: از نظر او، دانشگاه اگر بتواند دو نکته را تأمین کند به هدف بزرگ علمی خود نزدیک شده است؛ اول آشنا کردن دانشجو با پهنه گسترده دانش و آموختن روش دستیابی به منابع و یافتن پاسخ پرسشها. یوسفی به اهمیت نقد و تصحیح متون، چه در ایران و چه در نقد ادبی جهانی، واقف بود و خود آثار ارزشمندی در این حوزه پدید آورد. او علاوه بر نقد ادبی، در پژوهش تاریخی نیز فعال بود و آثاری چون ابومسلم سردار خراسان و فرخی سیستانی از آثار ماندگار اوست. به طور کلی، اینها تنها بخشی از میراث علمی اوست. او در طول عمر پربار خود بیش از ۳۰ کتاب و بیش از ۱۳۰ مقاله علمی به زبان فارسی و ۳۶ مقاله به زبان انگلیسی منتشر کرد. اما حتی این ارقام نیز نشاندهنده عمق و وسعت کار یوسفی نیستند؛ زیرا در پس هر جمله از آثار او، ساعتها مطالعه، تحقیق و تأمل نهفته است.
وی با اشاره به اینکه ۵۴ سال از عمر پربار غلامحسین یوسفی در دانشگاه فردوسی گذشته است، خاطرنشان کرد: او با تألیفها، مقالات، شیوه تدریس، مدیریت گروه، تأسیس دورههای تحصیلات تکمیلی و تربیت نسلهای متعدد از چهرههای برجسته زبان و ادبیات فارسی، به مهمترین رکن فرهنگ و ادب ایرانی در این دانشگاه تبدیل شد. غلامحسین یوسفی در ۱۴ آذر ۱۳۶۹ چشم از جهان فروبست؛ در حالی که عمر کوتاه اما پربار کمتر از ۶۲ سالهاش به اندازه یک دانشگاه کامل در خدمت زبان، ادب و فرهنگ ایران بود. او ۲۴ سال در نهادی به نام «گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی» خدمت کرد؛ اما خود استادی بود که در این دانشگاه به یک نهاد تبدیل شد.
عطایی با بیان اینکه یوسفی در سالهای فعالیت خود درسهای مهمی چون ادبیات کلاسیک فارسی، نقد ادبی، منابع و روش تحقیق در ادبیات، عرفان ایرانی و سبکشناسی را تدریس میکرد، تاکید کرد: خدمات او تنها به آموزش محدود نبود؛ او سهم بزرگی در تأسیس و مدیریت انتشارات دانشگاه داشت. انتشارات دانشگاه مشهد در سال ۱۳۳۹ به کوشش یوسفی تأسیس شد و او تا پاییز ۱۳۴۴ مدیریت آن را بر عهده داشت. در این دوره، بر انتشار آثار علمی، بهویژه تصحیحهای انتقادی متون کلاسیک فارسی، نظارت مستقیم داشت و معیارهای علمیای که در آن زمان برای نشر دانشگاهی وضع کرد، تا امروز باقی مانده است. وی همچنین در تأسیس مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی نقش فعالی داشت و از سال ۱۳۴۴ تا زمان بازنشستگی با این نشریه همکاری کرد. یوسفی در یکم مهر ۱۳۵۸ از دانشگاه فردوسی بازنشسته شد.
در گروه زبان و ادبیات فارسی، بیشترین حجم کار علمی بر مسائل قرآنی و حدیثی بوده است
در ادامه دکتر مهدی محبتی، نویسنده، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه، گفت: دانشکده ادبیات فقط یک نهاد یا یک مکان نیست؛ یک خاطره تاریخی است. با توجه به تاریخچه این دانشکده، حدود ۵۰ عضو هیئت علمی و ۲۰ گروه در طی این ۷۰ سال وجود داشته است. حجم کارهای اساتید بر متنپژوهی متمرکز بوده است؛ یعنی بزرگترین کارهای متنی را دانشگاه مشهد انجام داده است. این برای دانشجویانی که میخواهند ادامه بدهند قابل توجه است که چه باید در آینده انجام دهند تا ایران یک قدم بالاتر بیاید.

وی ادامه داد: دکتر شریعتی از فارغالتحصیلان این دانشکده، روش تأویلی را در ادبیات ما باز کرد؛ او به نوعی ادبیات را تعبیر کرد که بسیاری از ترکیبات در این سرزمین جا افتاد و ایران را بهنوعی متحول کرد. سپس دکتر محمدرضا شفیعی، صورتگرایی و فرمالیسم را جا انداخت و بسیار تبلیغ کرد و این روش را بهنوعی به نام خود ثبت کرد. حجم سنت در دانشگاه مشهد به قدری وسیع است که برای مردم شگفتآور است؛ در حوزه اسلامیات اگر نظارهگر باشیم، دکتر رکنی ۱۵ کتاب تالیف کرده که ۱۴ کتاب آن درباره اسلام است. دکتر علوی مقدم هشت تفسیر قرآن دارد، دکتر یاحقی چهار الی پنج عنوان نوشتهاند. این حجم از توجه اساتید نشان میدهد پایگاه اصلی سنت در فرهنگ ما در این دانشکده ادبیات است. در دانشگاه مشهد و گروه زبان و ادبیات فارسی، بیشترین حجم کار علمی بر مسائل قرآنی و حدیثی بوده که این مورد بسیار درسآموز است.
در ادامه محمد دهقانی نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، استاد دانشگاه و روزنامهنگار اظهار کرد: ما دو نوع فرهنگ داریم؛ «فرهنگ اراده» و «فرهنگ ارادت». آنچه امروز در دانشکدههای ادبیات ما حاکم است، فرهنگ ارادت است. در حالی که انسان معاصر، پیشرفتهایش را بر پایه اراده گذاشته نه ارادت. من از بسیاری استادانم «ادب آموختم»، یعنی آموختم که چگونه نباشم، چه نگویم و چه ننویسم. و از استادانی که حتی یک ساعت هم پای درسشان ننشستم و فقط از کتابها و سخنانشان آموختم، یاد گرفتم که چه بگویم و چگونه بنویسم. از دکتر محمد فاضلی، هم اخلاق آموختم، هم شیوه تدریس و هم شیوه امتحان گرفتن. از دکتر محمدرضا راشد محصل نیز، هم اخلاق آموختم و هم شیوه نگرش به تاریخ. این شیوه باید در دستورکار قرار بگیرد.
چالشهای جدید و پیش روی زبان و ادبیات فارسی در عصر امروز
در ادامه مراسم، محمود فتوحی، نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه لازم است در کنار این بزرگداشت، نگاه انتقادی به کارنامه گذشته نیز داشته باشیم، اظهار کرد: مجموعه گزارشها نشان میدهد که دستاورد ۷۰ سال پژوهش در دانشکده ادبیات مشهد بسیار حجیم است؛ هزاران مقاله، پایاننامه، همایش و پژوهش که توسط استادان مطرح و شناختهشده تولید شده است. اما پرسش مهم این است؛ آیا در این کارنامه، یک پروژه ملیِ بزرگ و بلندمدت در حوزه ادبیات و زبان فارسی دیده میشود؟
وی با تأکید بر اینکه پروژههای ملی در جهان معمولاً ویژگیهایی مشخص دارند، بیان کرد: گستره بزرگ، اهداف بلندمدت، استمرار بیننسلی، تأمین مالی نهادی، تیمهای پژوهشی چندنسلی، تمرکز بر میراث ملی و نقشآفرینی در حافظه فرهنگی یک ملت از ویژگیهای یک پروژه ملی است. نمونهها فراوان هستند؛ از پروژههای ۱۵۰ ساله دانشگاه آکسفورد تا تاریخ ادبیات ۴۰ ساله استاد صفا یا آرشیوهای ملی متون که در برخی کشورها در حال اجراست، اما در آرشیو ۷۰ ساله دانشکده ادبیات مشهد، چنین پروژهای تقریباً دیده نمیشود. هرچند استادان برجستهای داشتهایم، اما پژوهشها اغلب پراکندهاند و کمتر به پروژهای هویتساز و بلندمدت تبدیل شدهاند.

فتوحی ادامه داد: این مشکل البته مختص مشهد نیست؛ بلکه وضعیتی عمومی در گروههای ادبیات کشور است: پراکندهکاری، نبود تخصصگرایی، مرجعیت نداشتن در حوزه واژهشناسی، نداشتن پروژههای ملی زبانشناختی و حتی نبود ساختاری برای انتقال کرسیها از استاد به شاگرد. این فقدانِ تداوم باعث میشود گروهها درگیر اختلافات داخلی شوند و پژوهشها به سمت کارهای روزمره و پراکنده بروند. درحالیکه پروژههای ملی در جهان، بهویژه در حوزه زبان و ادبیات، نقش اصلی در ساخت هویت و حافظه فرهنگی دارند.
وی با اشاره به اینکه جهان امروز، خصوصاً جهان دیجیتال، چالشهای جدیدی پیش روی ما گذاشته است، بیان کرد: در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، پروژههای عظیم دیجیتالی برای ثبت و بازخوانی میراث متنی عرب در حال انجام است. مرکزیت ادبیات عرب از قاهره و بیروت به اکوسیستم دیجیتال و پلتفرمهای خلیج فارس منتقل شده است. این انتقال، نه از مسیر دانشگاهها بلکه از مسیر دادهها، الگوریتمها، پلتفرمها و مشارکت دیجیتالی مخاطبان شکل میگیرد؛ همان روندی که اکنون در ادبیات فارسی نیز با سایتهایی مانند «گنجور» قابل مشاهده است. خوانندگان امروز، در فضای دیجیتال، نقش مرجعیت پیدا کردهاند و عملاً جایگزین نظامهای سنتی تعیین اهمیت متون شدهاند.
فتوحی افزود: در این میان، زبان فارسی نیز اگر در فضای دیجیتال حضور کافی نداشته باشد، به حاشیه رانده میشود. تأثیر هوش مصنوعی، الگوریتمها و دادهها بر زبان، امروز بسیار جدی است. زبان معیار، دیگر صرفاً از سوی نهادهای سنتی تعیین نمیشود؛ بلکه پلتفرمها و الگوریتمها آن را شکل میدهند. بااینحال، دانشکدههای ادبیات ما نسبت به این موضوع بیتفاوتاند. نقش ویکیپدیا در حافظه فرهنگی جهانی بسیار جدی است، اما دانشجویان و استادان ادبیات تقریباً هیچ مشارکتی در اصلاح و ارتقای آن ندارند.

تغییر نقش استاد دانشگاه از «تحلیلگری» به «رهبری معنا» و «مسئلهسازی»
فتوحی با بیان اینکه در جهان عرب نیز ناسیونالیسم قدیمی، در فضای دیجیتال در حال بازتعریف است، ادامه داد: همان اتفاقی که ممکن است برای ما نیز رخ دهد اگر نسبت به آینده زبان و هویت ملی بیتفاوت باشیم. آینده از آنِ نسل دیجیتال است و پروژههای ملی باید وارد فضای دیجیتال شوند. بارها گفتهام که «دانشنامه ادب فارسی» تا زمانی که وارد فضای دیجیتال نشود، مؤثر نخواهد بود. هویت ما امروز نه بر اساس نوشتههای چاپی، بلکه بر اساس پیکرههای داده شکل میگیرد. نقش استاد دانشگاه نیز از «تحلیلگری» به «رهبری معنا» و «مسئلهسازی» تغییر کرده است و این رهبری باید در بستر دیجیتال انجام شود.
این استاد زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: اگر این تغییرات جدی گرفته نشود، امنیت شغلی و دانشگاهی نسل جدید نیز تضمین نخواهد شد. پلتفرمهای دیجیتال با سرعتی بیرحمانه در حال پیشرویاند، اما ما هنوز در چارچوب سنت چاپی و کاغذی میاندیشیم. متأسفانه ساختار دانشگاهها و حتی ساختار سیاسی کشور، برنامهای برای زبان ملی و هویت فرهنگی ندارد. سیستم ارزیابی نیز اغلب افراد علمی را حذف میکند. در کنار اینها، فیلترینگ نیز بزرگترین مانع حضور ایران در فضای جهانی است و هر روز ما را ماهها از جهان عقب میاندازد.امید دارم که بتوانیم با همت و آگاهی، اجازه ندهیم زبان، تاریخ و هویت ما دچار توقف و انفعال شود.

گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، همچنان مسیر رشد و بالندگی را دنبال میکند
در ادامه، سلمان ساکت، استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، اظهار کرد: تاریخ تاسیس این گروه به سال ۱۳۳۴ بازمیگردد. تلاشها برای ایجاد دانشکده ادبیات با پیگیریهای محمود فرخ و بهویژه علی موید ثابتی به نتیجه رسید و یکی از مهمترین گامها انتخاب فردی شایسته برای ریاست دانشکده بود. با پیشنهاد مؤید ثابتی و مشورت محمود فرخ، دکتر علیاکبر فیاض برای این مسئولیت برگزیده شد و وزارت علوم مجوز تاسیس دانشکده ادبیات و راهاندازی رشته زبان و ادبیات فارسی را صادر کرد. اطلاعیه افتتاح دانشکده در اول آذر ۱۳۳۴ منتشر شد و نخستین کلاس در ۱۱ آذر همان سال با حضور دکتر فیاض و جمعی از نخستین دانشجویان، از جمله علی شریعتی، تشکیل شد.
وی ادامه داد: از آن زمان تاکنون این گروه مسیری ۷۰ ساله را با فراز و نشیبهای فراوان طی کرده است. نخستین استادان گروه شامل دکتر فیاض، دکتر غلامحسین یوسفی، ابوالقاسم حبیباللهی، سید احمد خراسانی و سید ولیالله شهاب فردوس بودند. در سالهای بعد استادانی چون دکتر جمال رضایی، دکتر رحیم عفیفی، دکتر جلال متینی و دکتر احمدعلی رجایی بخارایی به آنان پیوستند. در دهههای بعد نیز چهرههای برجستهای چون دکتر رکنی، دکتر علویمقدم، دکتر گیچیفلاحرستگار، دکتر یاحقی، دکتر فاطمی، دکتر رادمرد، دکتر محمدرضا راشد محصل، دکتر وحیدیان کامیار و دیگر استادان به تقویت ظرفیت علمی گروه کمک کردند.

ساکت با تاکید بر استمرار جهت تاسیس دوره کارشناسیارشد افزود: با پیگیری دکتر یوسفی در اوایل دهه ۵۰ دوره کارشناسی ارشد راهاندازی شد؛ هدفی که دکتر فیاض از سالهای نخستین تأسیس دانشکده دنبال میکرد. در سال ۱۳۵۵ نیز با تاسیس دوره دکتری، دانشگاه فردوسی مشهد پس از دانشگاه تهران دومین دانشگاه کشور شد که در این مقطع دانشجو پذیرفت. نخستین دانشآموخته این دوره مرحوم دکتر محمدمهدی ناصر بود.
این استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: این گروه درسی در برگزاری کنگرهها و نشستهای علمی از هفتههای فردوسی تا کنگره ناصرخسرو، همایشهای بینالمللی پس از انقلاب و گردهماییهای سالانه پیشینهای گسترده دارد. همچنین مجله علمی گروه، که پایهگذاری آن به سال ۱۳۴۴ و کوشش دکتر رجایی بخارایی بازمیگردد، امروز از نشریات معتبر کشور محسوب میشود.
وی افزود: تجربه گروه در آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان نیز به اوایل دهه ۵۰ بازمیگردد و در سال ۱۳۹۲ با تاسیس مرکز آموزش زبان فارسی با همکاری گروه زبانشناسی به ساختاری رسمی و ملی تبدیل شد. از دیگر افتخارات این گروه اعطای درجه دکتری افتخاری به محمود فرخ در اردیبهشت ۱۳۵۳ است که با پیشنهاد دکتر یوسفی و دکتر متینی انجام شد. امروز مبنای هویت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد همان تلاشهای بی وقفه است؛ نهادی که هفت دهه تلاش استادان و دانشجویان را در کارنامه خود حفظ کرده و همچنان مسیر رشد و بالندگی را دنبال میکند.



انتهای پیام
اکو ایران | ECO IRAN
ترکیه | Turkiye
آذربایجان| Azerbaijan
ترکمنستان|Turkmenistan
تاجیکستان|Tajikistan
قزاقستان |Kazakhstan
قرقیزستان |Kyrgyzstan
ازبکستان |Uzbekistan
افغانستان |Afghanistan
پاکستان | Pakistan
بانک مرکزی
بانک ملّی ایران
بانک ملّت
بانک تجارت
بانک صادرات ایران
بانک ایران زمین
بانک پاسارگاد
بانک آینده
بانک پارسیان
بانک اقتصادنوین
بانک دی
بانک خاورمیانه
بانک سامان
بانک سینا
بانک سرمایه
بانک کارآفرین
بانک گردشگری
بانک رسالت
بانک توسعه تعاون
بانک توسعه صادرات ایران
قرض الحسنه مهر ایران
بانک صنعت و معدن
بانک سپه
بانک مسکن
رفاه کارگران
پست بانک
بانک مشترک ایران و ونزوئلا
صندوق توسعه ملّی
مؤسسه ملل
بیمه مرکزی
بیمه توسعه
بیمه تجارت نو
ازکی
بیمه ایران
بیمه آسیا
بیمه البرز
بیمه دانا
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه سینا
بیمه رازی
بیمه سامان
بیمه دی
بیمه ملت
بیمه نوین
بیمه پاسارگاد
بیمه کوثر
بیمه ما
بیمه آرمان
بیمه تعاون
بیمه سرمد
بیمه اتکایی ایرانیان
بیمه امید
بیمه ایران میهن
بیمه متقابل کیش
بیمه آسماری
بیمه حکمت صبا
بیمه زندگی خاورمیانه
کارگزاری مفید
کارگزاری آگاه
کارگزاری کاریزما
کارگزاری مبین سرمایه