ترومای بی‌پناهی زلزله سرپل ذهاب نسل‌ها را تحت تأثیر قرار داده است

اقتصاد ایران: یک استاد دانشگاه علوم اجتماعی گفت: زلزله و پیامدهای بعدی، ترومای جمعی سرپل ذهاب را شکل داده و حتی نسل‌های بعدی را تحت تأثیر قرار داده است و مناسبات اجتماعی را متحول کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، ستار پروین عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی امروز (چهارشنبه، ۲۱ آبان) در صدوسی‌ونهمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی به مناسبت هشتمین سالگرد زلزله سال ۱۳۹۶ سرپل ذهاب، با اشاره به اثرات اجتماعی سوانح بر جوامع آسیب‌دیده، گفت: زلزله و اتفاقات پس از آن، تروماهایی را برای مردم ایجاد کرد که تجربه آن با سختی‌های ناشی از مرگ و از دست دادن اعضای خانواده همراه بود.

وی افزود: این ترومای بی‌پناهی، که پیش‌تر فراموش‌شدنی به نظر می‌رسید، اکنون به یک ترومای تاریخی تبدیل شده و حتی به نسل‌های بعد منتقل می‌شود. اضطراب‌ها و دغدغه‌های والدین، به کودکان و نوجوانان منتقل شده و ترومای بعدی، شامل پیامدهای کرونا، فشار مضاعفی بر جوامع سرپل ذهاب و مناطق اطراف وارد کرده است.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: این سلسله ترومای‌ها تمام مناسبات اجتماعی، ارزش‌ها، هنجارها و عادات مردم را تحت تأثیر قرار داده و یکی از پیامدهای آن می‌تواند رشد انواع آسیب‌های اجتماعی باشد. از این منظر، باید ترومای جمعی را به عنوان زخمی مشترک و نهادینه در پیکره جامعه فهمید و پذیرفت. ترومای جمعی نه‌تنها باعث افول سرمایه اجتماعی می‌شود، بلکه کاهش مشارکت، بی‌انگیزگی و کاهش اعتماد اجتماعی را نیز به دنبال دارد؛ موضوعی که علوم اجتماعی نشان داده است، منجر به رشد آسیب‌های اجتماعی می‌شود.

پروین با بیان راهکارهایی برای مواجهه با این پدیده اجتماعی تصریح کرد: یکی از اقدامات اساسی جمع‌آوری داده‌های موثق و تحلیلی است. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و سایر نهادهای مرتبط باید داده‌های موجود را به اشتراک بگذارند و در صورت فقدان، از طریق پایان‌نامه‌ها، همایش‌ها و نشست‌ها، اطلاعات میدانی را جمع‌آوری و تحلیل کنند.

وی یادآور شد: بازآفرینی ترومای جمعی باید به‌صورت روایت‌شده و شنیده‌شده انجام شود. هدف ما تحلیل ترومای فردی نیست، بلکه تمرکز بر حافظه تاریخی جامعه است. آئین‌ها و مناسک عمومی، از جمله سوگواری‌ها و جشن‌ها، باید به رسمیت شناخته شوند و نمود بیشتری در جامعه داشته باشند تا مردم فرصت بیان دردها و تجربیات مشترک خود را پیدا کنند.

این استاد دانشگاه با اشاره به عدالت ترمیمی گفت: عدالت ترمیمی به معنای دیده شدن مردم و پاسخگویی نظام سیاست‌گذاری نسبت به آنان است. اگر حرف‌های مردم شنیده شود و در زندگی آنها تأثیرگذار باشد، این امر به بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی کمک می‌کند.

وی افزود: هدف من سیاه‌نمایی درباره سرپل ذهاب نیست. زلزله یک پدیده طبیعی است و پیامدهای اجتماعی و روانی دارد، اما این شهرها و رودبار، زنده هستند و ظرفیت‌های ارزشمندی دارند. باید نیمه پر لیوان را ببینیم و صرفاً بر جنبه‌های منفی تمرکز نکنیم.

پروین با اشاره به ظرفیت‌های مثبت منطقه گفت: سرپل ذهاب دارای نخبگان بسیار، پتانسیل گردشگری و منابع محلی است که می‌تواند پایه توسعه پایدار باشد. توسعه باید از پایین به بالا و با بهره‌گیری از نیروهای محلی برنامه‌ریزی شود. با توجه به ترومای مضاعف موجود، راه‌حل‌ها باید بر ظرفیت‌های مثبت بنا شوند.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان خاطرنشان کرد: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تهران علاقه‌مند به انجام بازدیدهای میدانی، جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل‌های تخصصی هستند. متأسفانه مطالعات طولی در کشور مغفول مانده است. تلاش داریم با حمایت مالی، مطالعات گذشته را به‌روزرسانی و وضعیت فعلی جامعه را تحلیل کنیم.

ترومای بی‌پناهی زلزله سرپل ذهاب نسل‌ها را تحت تأثیر قرار داده است

کمال‌الدینی: بازتولید رنج بدون اصلاح اجتماعی، آسیب را در مناطق حادثه‌دیده تشدید می‌کند

در ادامه این نشست، معصومه کمال‌الدینی جامعه‌شناس، مدرس دانشگاه و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران با اشاره به ضرورت بازنگری در تحلیل پیامدهای اجتماعی سوانح گفت: هدف اصلی از پرداختن به پیامدهای اجتماعی، رسیدن به نوعی اصلاح و تغییر اجتماعی است؛ چراکه بازتولید یا بازآفرینی صرف تروماهای فردی و جمعی بدون رویکرد درمانی، می‌تواند رنج مردم آسیب‌دیده را دوباره زنده کند و به جای ترمیم، بر آسیب‌ها بیفزاید. اگر مدیریت و کنترل درستی بر این روند نداشته باشیم، بازآفرینی می‌تواند به بازتولید درد منجر شود.

وی با بیان اینکه یکی از چالش‌های اساسی در حوزه مطالعات سوانح، نبود داده‌های آماری دقیق از پیامدهای اجتماعی است، افزود: ما هنوز آمار مشخصی از پیامدهای اجتماعی زلزله‌های بم، ورزقان و کرمانشاه یا حتی جنگ و سایر بحران‌ها نداریم، زیرا پیامدهای اجتماعی با شاخص‌های کیفی در ارتباط است و به‌سختی در قالب داده‌های کمی قابل سنجش است. تفاوت علوم اجتماعی با رشته‌هایی مانند روانشناسی بحران نیز همین‌جاست؛ چراکه ما در علوم اجتماعی با مصادیق پیچیده‌تر و کیفی‌تر مواجه هستیم.

کمال‌الدینی ادامه داد: نخستین اصل، درک ماهیت ذاتی فاجعه است. فاجعه، رویدادی است که به‌طور طبیعی با پیامدها و اختلالات اجتماعی همراه است. به همین دلیل است که در ادبیات علمی، از آن با عنوان سانحه یا بحران یاد می‌شود؛ چراکه موجب رنج مضاعف انسان‌ها و از دست رفتن سرمایه‌های انسانی و اجتماعی می‌گردد.

وی با تأکید بر اینکه بحران‌ها با وجود آسیب‌زایی، می‌توانند فرصت‌هایی برای مطالعات اجتماعی و بازسازی باشند، اظهار کرد: به باور بسیاری از پژوهشگران، فجایع طبیعی می‌توانند بسترهای مناسبی برای آزمایش نظریه‌های اجتماعی باشند. نمونه آن، شکل‌گیری حوزه‌هایی مانند گردشگری فاجعه، مدیریت اجتماع‌محور و تسهیل‌گری اجتماعی است که در سال‌های اخیر قوت گرفته‌اند. با این حال، در ذات خود بحران همچنان به معنای تخریب موقت زیرساخت‌ها و اختلال در نظم اجتماعی است.

این جامعه شناس افزود: نخستین اصل اساسی در تحلیل فاجعه آن است که آسیب‌پذیری، بخش حیاتی و اجتناب‌ناپذیر هر بحران است. حتی اگر سالانه نشست‌های متعددی درباره پیامدهای اجتماعی برگزار شود، باز هم فهرست این پیامدها افزایش خواهد یافت. از زلزله رودبار تا بم و کرمانشاه، تجربه‌ها نشان داده‌اند که هر سانحه اجتماعی، زخمی جدید بر پیکره جامعه می‌افزاید. با این حال، تجربه بم سبب شد تا نهادهایی مانند بنیاد مسکن و پژوهشکده‌های مرتبط، در زلزله‌های بعدی با کاهش نسبی خسارات مواجه شوند.

وی تصریح کرد: هدف ما صرفاً توصیف پیامدها نیست، بلکه باید به کاهش و کنترل خسارات اجتماعی بپردازیم. جامعه‌شناسی بحران وظیفه دارد سازوکارهای کاهش آسیب را تحلیل کند و برای کنترل پیامدهای اجتماعی راهکار ارائه دهد. فاجعه، پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است، اما نحوه مدیریت آن قابل اصلاح است.

عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران با اشاره به اصل دوم تحلیل بحران خاطرنشان کرد: فاجعه‌ها در همه کشورها از الگوی مشابهی تبعیت می‌کنند و آثار اجتماعی آن‌ها متناسب با سطح توسعه‌یافتگی و بستر اجتماعی هر جامعه است. جوامعی که از پیش با فقر مزمن، نابرابری یا فقدان عدالت اجتماعی مواجه‌اند، در زمان بحران‌ها دچار فقر حادتر، افزایش خشم و نارضایتی عمومی می‌شوند.

وی تاکید کرد: یکی از پیامدهای طبیعی این وضعیت، بروز رفتارهای منفعلانه در میان مردم است. در چنین شرایطی، کاهش اعتماد اجتماعی و سیاسی منجر به افت مشارکت عمومی می‌شود. مردم آسیب‌دیده می‌پرسند چرا باید در فرآیندی مشارکت کنند که خود در ایجاد آن نقشی نداشته‌اند و از سوی نهادهای مسئول نیز پیش‌آگاهی و حمایت کافی دریافت نکرده‌اند. این احساس بی‌اعتمادی و انفعال، خود به بخشی از پیامدهای اجتماعی بحران تبدیل می‌شود.

نظرات کاربران

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

نرخ ارز

عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار خرید 24759 0 (0%)
یورو خرید 28235 0 (0%)
درهم خرید 6741 0 (0%)
دلار فروش 24984 0 (0%)
یورو فروش 28492 0 (0%)
درهم فروش 6803 0 (0%)
عنوان عنوان قیمت قیمت تغییر تغییر نمودار نمودار
دلار 285000 0.00 (0%)
یورو 300325 0.00 (0%)
درهم امارات 77604 0 (0%)
یوآن چین 41133 0 (0%)
لیر ترکیه 16977 0 (0%)
ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ